نشست نقد و بررسی کتاب «علیه تفسیر» برگزار شد
نصری: تمام دغدغه سانتاگ برداشت معنا از ظاهر اثر است/ آذرنگ: سانتاگ از ما میخواهد که هنر را به فلسفه تبدیل نکنیم
دکتر امیر نصری در نشست نقد و بررسی کتاب «علیه تفسیر» گفت که تمام دغدغه سانتاگ این است که معنا را از ظاهر اثر برداشت کنیم و به سراغ معنای پیچیده نباشیم. همچنین فرشید آذرنگ عنوان کرد که سانتاگ از ما می خواهد که از دنیای واقعی خارج نشویم و هنر را با تفسیرهای متعدد به فلسفه تبدیل نکنیم.
حسنجانی که مسئولیت اجرای این برنامه را بر عهده داشت در ابتدای این نشست اظهار کرد: باید یادآور شوم که پیش از ترجمه این کتاب نیز سانتاگ چهره شناخته شدهای نزد ایرانیان بود چراکه بیش از دو دهه است که مقالات وی در مجلات و روزنامه های مختلف چاپ میشود و اسم سوزان سانتاگ برای هنرمند ایرانی اسمی آشناست.
وی ادامه داد: سانتاگ منتقد، سیاستمدار، نظریه پرداز، رمان نویس، نمایشنامه نویس و حتی بازیگر بهشمار میآید زیرا در تمامی حرفه های گفته شده حضور دارد و به همین دلیل شخصیتی پخته و باسواد است.
این منتقد هنری در توضیح مختصر این کتاب گفت: کتاب مورد بحث مربوط به نوشته های سانتاگ بین سال های 1962 تا 1965 است. به دلیل اینکه این کتاب، مجموعه مقالات وی است کتاب منسجمی را در اختیار نداریم و با بررسی آن متوجه خواهیم شد که 26 مقاله در 5 بخش گنجانده شده است.
وی افزود: این کتاب توسط مجید اخگر ترجمه شده است و پیش از این نیز اخگر کتاب «درباره عکاسی» از سوزان سانتاگ را ترجمه کرده بود و بدون تعریف هر دو کتاب، کتاب های قابل قبولی هستند.
سانتاگ این نوشته ها را به قصد کتاب شدن ننوشته است
در ادامه این نشست اخگر در توضیح کتابی که ترجمه کرده اظهار کرد: این کتاب مجموعه نقدهای سانتاگ است و طبیعتا وی این نوشته ها را به قصد کتاب شدن ننوشته است و هر کدام بر اساس یک نیاز در یک دوره سه ساله نوشته شده، به همین دلیل، کمی وحدت موضوعی دارد اما مانند مطالب یک کتاب نیست.
وی افزود: در این کتاب به موضوعات مختلفی پرداخته شده است و این از ویژگیهای منحصر به فرد سانتاگ است زیرا وی تخصصی نمی نوشت و بر اساس دغدغه های زمان به بیان مطالب می پرداخت. سانتاگ به هر موضوعی که پرداخته، به پیش فرض ها و محرک ها نیز توجه داشته است و به همین منظور علاوه بر نقد موضوع، نقد نقد نیز انجام داده است.
مترجم کتاب «علیه تفسیر» با اشاره به تاریخ جهانی نقد هنری گفت: نقد محصول قرن 18 میلادی است چراکه قبل از آن فرهنگ و هنر سفارشی بود و با توصیه و نظر افراد قدرتمند به وجود می آمد و بعد از قرن 18 بود که هنرها از نظر مضمون و هزینه مستقل شدند و بیان این مطلب از صحبت های قابل توجه سانتاگ است.
تمام دغدغه سانتاگ برداشت معنا از ظاهر اثر است
دکتر امیر نصری در توضیح کتاب سانتاگ اظهار کرد: هنگامی که می خواهیم درباره این کتاب صحبت کنیم باید توجه داشته باشیم که این اثر، مجموعه مقالات سوزان سانتاگ است و نباید از آن انتظار یک کتاب مسنجم و قدرتمند را داشته باشیم به همین دلیل به جای صحبت درباره کتاب، توضیحاتی را درباره مقاله علیه تفسیر خواهم داشت.
وی ادامه داد: تمام دغدغه سانتاگ این است که معنا را از ظاهر اثر برداشت کنیم و به سراغ تفسیرهای مختلف و معنای پیچیده نباشیم. سانتاگ معتقد است که درنظر گرفتن محتوای یک اثر خطایی است که به دلیل تفسیر یک اثر رخ می دهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تفکرات سانتاگ گفت: او معتقداست، هنگامی که با تفسیر یک اثر مواجه می شویم، کلیت اثر را نمی بینیم و تنها نکاتی را از دل آن بیرون می کشیم و حرف اصلی صاحب اثر فراموش می شود. در واقع باید به این جمله مشهور اشاره کنیم که راز جهان مرئی است و نباید به جنبه های نامرئی توجه کرد.
وی ادامه داد: به تعبیر سانتاگ تمامی تفسیرها، تحلیلی دارند که از اصل متن عبور می کند و به جای توجه به متن به حاشیه ها توجه می کند. در واقع سانتاگ به دنبال این است که ما به ظاهر اثر توجه کنیم چراکه معنای باطنی چیزی به دور از اثر است و این کار نشانه هایی از هنر ستیزی است.
سانتاگ از ما می خواهد که هنر را به فلسفه تبدیل نکنیم
فرشید آذرنگ که آخرین سخنران این نشست بود در ابتدای صحبت های خود به نحوه آشنایی خود با تفکرات سانتاگ اشاره و اظهار کرد: اولین بار سال 1370 بود که با نوشته ها و تفکرات سانتاگ آشنا شدم و با ترجمه مقاله علیه تفسیر بود که شیفته نوشته های وی شدم.
وی ادامه داد: اگر به مقالات و کتابهای منتشر شده دقت کنیم متوجه خواهیم شد که با همه قدرت فکری سانتاگ، وی از جمله هنرمندانی است که کمتر مطلبی را به او ارجاع میدهند و این به دلیل پرسه زدن ما در حوزه فرهنگ است.
این مترجم حوزه عکاسی در توضیح دیدگاههای سانتاگ گفت: در کنار هر نقدی سلیقهای اعمال می شود و وقتی هنری به بازار عرضه می شود سلیقه های مختلفی درباره آن نظر می دهند و محل نزاع سلیقه و ذوق می شود. وقتی نوشته های سانتاگ را میخوانیم چیزی مثل مسئولیت در آدم شکل میگیرد. در واقع سانتاگ از ما میخواهد که از دنیای واقعی خارج نشویم و هنر را با تفسیرهای متعدد به فلسفه تبدیل نکنیم.
وی ادامه داد: ما به این دلیل هنر رجوع میکنیم تا به راحتی زیباییها را درک کنیم و اگر بخواهیم به هنر هم نگاه تفسیری داشته باشیم باید سراغ فلسفه بریم. سانتاگ با این موضوع مخالفت میکند و من هم موافق نظر وی هستم.
مراسم نقد و بررسی کتاب «علیه تفسیر» سومین نشست از سلسسه نشستهای بررسی کتابهای هنر معاصر بود که در خانه هنرمندان برگزار شد.
نظر شما