یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۷
«تنهایی» به شماره جدید فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی آمد/ جامعه‌شناسی ایران مکتبی است یا فرامکتبی؟

شماره پنجم و ششم فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی ویژه فصل بهار و تابستان سال 1394 منتشر شده است. در این شماره کارنامه و زندگی ابوالحسن تنهایی، استاد برجسته جامعه‌شناسی ایران بررسی شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نقد شفاهی، نقد پژوهی، نقد تألیف، نقد ترجمه، زاویه، شایسته خواندن و نقد گذشته، عناوین بخش‌های اصلی فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی را تشکیل می‌دهند.

در بخشی از سخن سردبیر با عنوان «ملاحظات نقد جامعه‌شناسانه» که محمدرضا رسولی برای این شماره نوشته می‌خوانیم: «به باور پاره‌ای از فرهیختگان علوم اجتماعی، وارد شدن در نقد متن علوم اجتماعی که خود علم انتقادی است الزامات و پیش‌شرط‌های خاص خود را دارد. بینش، روش و اصل پدیده اجتماعی مورد توجه جامعه‌شناس، سه شاخصی است که به عنوان راهبردهایی مهم برای نقد در علوم اجتماعی شناخته می‌شوند. اگر نقد را قضاوتی بدانیم که به منظور تسهیم تفکر انتقادی پیرامون موضوع کار جامعه‌شناسی دنبال می‌شود، لذا می‌توان آن را گونه‌ای از معرفت‌شناسی تلقی کرد که معلوم می‌کند برپایه انتقاد از کدام شیوه، ابزار و سازوکاری حاصل می‌شود. با این رویکرد نقد جامعه‌شناسانه دو عرصه اجتماع و علم را هدف قرار می‌دهد، عرصه اجتماع به موضوع جامعه‌شناختی مربوط می‌شود و عرصه علم هم اصلوب‌هایی است که جامعه‌شناس را در شناخت امر اجتماعی و تولید معرفت کمک کرده است.

از زاویه‌‌ای دیگر نقد تعلق اجتماعی به خود می‌گیرد؛ چرا که هنگامی که موضوع نقد یک اثر، پدیده فرهنگی یا پژوهشی اجتماعی باشد، اهمیتی جمعی و اجتماعی پیدا می‌کند؛ لذا نقد چنین اثری، خود به مثابه یک پدیده اجتماعی است و هویت جمعی دارد. جنبه اجتماعی نقد موجب افزایش اهمیت آن می‌شود. در جامعه‌ای که نقد در ابعاد اجتماعی آن وجود نداشته باشد، پیشرفت و توسعه در هیچ امری اعم از فرهنگ و سیاست و حتی اقتصاد به دست نخواهد آمد. نقد نقش اصلی و اساسی را در تولید متن علوم اجتماعی دارد؛ چرا که علم به زعم فیلسوفان علوم انسانی تنها با ابطال کردن به جلو می‌رود و نه با تولید انبوه.»

«سلطه پوزیتیویسم بر جامعه‌شناسی ایران»، «جامعه‌شناسی در منظومه عرفانی تنهایی»، «متواضع، نخبه و منتقد»، «تنهایی»، «در متن آثارش»، «نقد، پلی میان»، «دانش»، «بینش اجتماعی» و «فقر کتاب‌های مرجع علوم اجتماعی در ایران» عناوین مطالب بخش‌ نقد شفاهی است. همچنین در این بخش به آثار و زندگی علمی ابوالحسن تنهایی پرداخته شده است.

در بخشی از مطلب «جامعه‌شناسی در منظومه عرفانی تنهایی» به قلم مهدی بازرگانی می‌خوانیم: «حسین ابوالحسن تنهایی استاد برجسته جامعه‌شناسی ایران دارای تألیفات متعددی در زمینه نظریه‌های جامعه‌شناسی است. به لحاظ نظری او شاگرد و میراث‌دار هربرت بلومر (بنیانگذار مکتب کنش متقابل نمادی) است. گرایش‌های ذوقی او در مطالعات عرفانی، تبعات او در جامعه‌شناسی و شناخت او از تاریخ ایران، از او شخصیتی چند منبعی، چند وجهی و خاص ساخته است. او از عصر سنت و جهان‌بینی ایرانی، گوهر عرفان را برگزیده و از دوره مدرن، علم جامعه‌شناسی را. از رویارویی این دو با هم است که مفهوم «جامعه‌شناسی علوی» متولد می‌شود، آنچه اسم و رسم تنهایی با آن گره خورده است. علاوه بر این، تنهایی در قاب پروژه بزرگ خود «تخیل جامعه‌شناختی در بستر تاریخ»، میراث این علم را در سنت‌ها و دوره‌های مختلف مورد بررسی قرار داده است. این تأملات با ملاحظه چارچوب‌هایی است که او در «جامعه‌شناسی نظری» ارائه می‌کند. طی چند دهه گذشته او به دلایلی از جامعه‌شناسی علوی به جامعه‌شناسی تفسیری ـ عرفانی، در واقع به تفسیرگرایی ریشه‌ای و از آن جا به جامعه‌شناسی طبیعت‌گرایانه عزیمت کرده است.»

به گفته بازرگانی، یکی از دلایل عزلت تنهایی به عنوان یک جامعه‌شناس تفسیرگرا، غلبه گفتمان پوزیتیویستی در جامعه‌شناسی ایرانی است. او خود به این نکته اشاره می‌کند که در دانشگاه‌های ایران، اساتید ما تنها جامعه‌شناسی مکتبی (آن هم تنها از دیدگاه ریتزر) تدریس می‌کنند و درباره هوسرل و بومر کمترین بحث وجود دارد؛ زیرا درک جامعه‌شناسی در ایران مکتبی است نه فرامکتبی. به باور تنهایی این جامعه‌شناسی مسلط نه تنها درکی از تفسیرگرایی ندارد بلکه خود پوزیتیویسم را هم غلط فهمیده است. مسئله اصلی از دید او غلط فهمیدن جامعه‌شناسی مادر و اکتفا کردن به شرح‌ها و نقل‌هاست. مجموعه این دیدگاه‌ها او را به این سمت می‌برد که قضاوتی صریح درباره داوری‌های جامعه شناسان از خود داشته باشد.»

در این مقاله سعی شده با نگاهی کلی، گزارشی از کتاب‌ها و پروژه‌های فکری تنهایی ارائه شود. کانون بحث در این گزارش بر توضیح، تبیین و نقد «اصول موضوعه» یا آگزیم‌ها، یعنی محوری‌ترین مفهوم اندیشه تنهایی قرار گرفته است.

«فقر کتاب‌های مرجع علوم اجتماعی در ایران» عنوان گفت‌وگویی از عاطفه نامداری با باقر ساروخانی است که از مطالب جالب توجه این شماره است. در بخشی از این مطلب نیز آمده است: «بازار کتاب‌های تخصصی حوزه علوم انسانی همچنان آشفته است و این آشفتگی در حوزه کتاب‌های مرجع علوم اجتماعی نمود بیشتری پیدا کرده است. از یک سو روزآمد نبودن منابع مرجع و از سوی دیگر ناکافی بودن همین منابع به این آشفتگی دامن زده است و آن طور که استادان جامعه‌شناسی می‌گویند، فقر کتاب‌های مرجع در این حوزه نگران‌کننده است.

تألیف کتاب‌های مرجع در تمام علوم، نیازمند صرف زمان و هزینه است. زمان و هزینه‌ای که شاید تنها با حمایت نهادهای دانشگاهی و پژوهشی امکان‌پذیر باشد؛ اما این طور که استادان جامعه‌شناسی کشور می‌گویند، به نظر می‌رسد تألیف این کتاب‌ها در اولویت پژوهشی دانشگاه‌ در پایان سال خبر می‌دهند و این در حالی است که اعتبار پژوهشی مناسبی برای تألیف کتاب‌های مرجع مبتنی بر پژوهش‌ هزینه نشده است.»

در بخش نقدپژوهی این فصلنامه نیز مقاله‌های «نقد، اقتضائات و اخلاق آن» و «نقدی بر دیدگاه دبوراتنن درباره رویکردهای نقادانه: بازی باور و بازی تردید» به مخاطبان معرفی شده است. همچنین «برساخته شاعرانگی ایرانیان»،«زبان‌شناسی انتقادی در قالب تحلیل گفتمان انتقادی»، «آیا سرانجام عقل بشر بر طبقه پیروز خواهد شد؟»، «طرد اجتماعی» و «محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران» در بخش نقد تألیف منتشر شده است.

در بخش نقد ترجمه نیز مقاله‌های «مارکسیسم جامعه‌شناسانه، افسردگی پساکمونیستی»، «واکاوی بنیادهای اندیشه سیاسی مدرن در عصر رنسانس و دین پیرایی»، «رسانه‌ها؛ چالش‌ها، مسئولیت‌ها و گفتمان اخلاقی»، «ساختار اجتماعی شهر در مدیریت شهری نوین»، «قدرت در جامعه شبکه‌ای» منتشر شده است.

«ضرورت بازاندیشی در شرق‌شناسی وارونه» در بخش زاویه عنوان مطلبی است که بیژن عبدالکریمی آن را نگاشته است. به گفته وی، در سال‌های اخیر پژوهشگران این حوزه به مفهوم شرق و شرق‌شناسی پرداخته‌اند و واکنش‌های متفاوتی به آن نشان داده‌اند. مداقه در آثار شرق‌شناسان، حاکی از آن است که به طور کلی دو نوع نگاه به شرق‌شناسی وجود دارد؛ نگاه اول مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت شرقی است که آن را یک سنت خودساخته می‌داند و دیگری نگاه پدیدارشناسانه به شرق است.

وی تاکید می‌کند که اقبال به مفهوم شرق‌شناسی در منابع جدید حاکی از آن است که این حوزه نیازمند نقد و بررسی و توجه درخوری است. از این رو مقاله ضرورت بازاندیشی در شرق‌شناسی وارونه رویکرد جدیدی به موضوع مطالعات شرقی دارد و پوست‌اندازی در نگاه به شرق و مطالعات شرقی وارونه را مفروض اصلی خود قرار می‌دهد.

«جامعه‌شناسی دین؛ بخشی از پیکره بزرگ جامعه‌شناسی» عنوان مطلب دیگری در بخش شایسته خواندن است که محمدعلی زکی در آن مروری بر پنج منبع ارزشمند جامعه‌شناسی دین داشته است. نویسنده این مقاله می‌گوید کتاب‌های آموزشی منتشر شده جامعه‌شناسی دین منبع ارزشمندی درباره آشنایی و تعیین قلمروی موضوعی جامعه‌شناسی دین بوده و علاوه بر آن موجب مشروعیت و کسب هویت علمی می‌شوند.

عباس عبدی نیز در مقاله‌ای با عنوان «کتابی در برابر توسعه» در بخش پایانی این فصلنامه کوشیده تا انتقادهایی را به کتاب «توسعه و تضاد» فرامرز رفیع‌پور مطرح کند. «چکیده انگلیسی» نیز عنوان مطلب دیگری است که در بخش نقد این شماره از فصلنامه آمده است.

شماره پنجم و ششم فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی ویژه فصل بهار و تابستان سال 1394 به قیمت 6 هزار تومان و به همت موسسه خانه کتاب روانه کیوسک‌های مطبوعات شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها