کارشناسان از تحریفات تاریخی آثار عاشورایی میگویند/ 4
بهرامیان: تحریف باعث رویگردانی از واقعه کربلا میشود/ مساله عاشورا تنها آب و تشنگی نیست
علی بهرامیان، مدیر بخش اسناد مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، گفت: تحریف بیش از اندازه واقعه کربلا باعث رویگردانی از این واقعه میشود و اباحیگری را ترویج میکند. مساله عاشورا برخلاف آنچه در منابع آمده است تنها «آب» نیست بلکه، مساله اصلی واقعه کربلا، دو رویکرد و نگاه متفاوت به «اسلام» است.
«ابومخنف»؛ تاریخنگاری معتبر
بهرامیان گفت: تاریخنگاری واقعه کربلا از یک سیاق و جریان فرهنگی عظیمی برخوردار است که در قرن سوم هجری آغاز شده و مشتمل بر زندگی پیغمبر اسلام، فتوحات و داستان خلفای بنیامیه و بنیعباس است. طبقهای از مورخان موسوم به «اِخباریها» حوادث این دوران را نوشتهاند در این میان «ابومخنف» این وقایع را به صورت تکنگاری نوشته است و اخباری از واقعه کربلا را از اواخر دوره بنیامیه آغاز کرده و روایتی از این واقعه را نوشته است. البته تکنگاریهای «ابومخنف» تنها محدود به حوادث کربلا نیست بلکه وی جنگهای حضرت امیر مانند «صفین»،«نهروان» و حتی حوادث عراق بعد از واقعه کربلا مانند قیام مختار و ابناشعث را نوشته است. خالی از لطف نیست که این را هم بگویم که «ابومخنف» مورخ کشوری است که ما امروز به آن عراق و مقداری ایران میگوییم.
این پژوهشگر تاریخ صدر اسلام، میراث «ابومخنف» و طبقهای از «اِخباریها» را منابعی دانست که «بلازوری» در تدوین کتابهای «انساب الاشراف» و «فتوح البلدان» به آن (مقتلالحسین، ابومخنف) مراجعه کرده اما موضوعات دلخواه خود را از بین آنها انتخاب کرده است. طبری از جمله مورخان بزرگی است که در کتاب خود به نام «تاریخ طبری» برای واقعه کربلا از «مقتل الحسین» ابومخنف استفاده کرده است. طبری برخلاف بلازوری «مقتلالحسین» ابومخنف بسط داده و آن را بهطور کامل در کتاب خود گنجانده است.
«ابومخنف»؛ زیربنای میراث تاریخنگاری
این مدیر بخش اسناد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخنگاری ابومخنف را زیربنای میراث تاریخنگاری دانست و اظهار کرد: طبری در کتاب خود اسناد متصل به گزارشهای ابومخنف را رعایت کرده است. این اسناد را میتوان در حدود یک نسل قبل از «ابومخنف» نیز شناسایی کرد. این تاریخنگار، در کوفه زندگی میکرد پدر و اجدادش از شیعیان و اصحاب پیامبر (ص) بودند، نوشتن تاریخ از سوی ابومخنف به دوره عباسی برمیگردد. ابومخنف در گزارش خود از کربلا به نکاتی اشاره کرده که نشان میدهد وی گزارشهای مستقیمی از کسانی مانند «عقبة السمعان» و همسر «زهیر بن قین» که از واقعه کربلا جان سالم به در بردهاند، دریافت کرده است. به همین دلیل گزارش ابومخنف از جامعیت برخوردار است. با این تفاسیر باید بگویم تمام مقاتل معتبری که در دوره حاضر و یا در سالهای گذشته نوشته شده بدون شک تحت تاثیر «متقلالحسین» ابومخنف هستند.
وی در ادامه گفتوگو با ایبنا به پیوند واقعه کربلا با توده مردم پرداخت و گفت: هر واقعهای که با مردم پیوند بخورد زمینهساز ظهور برخی تحریفات میشود، که گاهی ابعاد شگفتانگیز به خود میگیرد. «ابومسلمنامهها»، «مختارنامهها» و کتابهای پهلوانی بسیاری که درباره واقعه کربلا نوشته شده نشان از همین تحریف است و جالب اینجاست که این کتابها مورد توجه ایرانیها قرار گرفته و کمکم زمینه ظهور ادبیات خاصی درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا شده که متاسفانه این واقعه را طور دیگری نشان دادهاندو گویی واقعه کربلا به شکلی که در منابع آمده در تاریخ نبوده است. اوج این ادبیات در کتابهایی مانند «مختارنامه» دیده میشود البته «روضه الشهدا» اثر واعظی کاشفی و «اسرار الشهاده» اثر ملافاضل دربندی از جمله دیگر کتابهایی است که به هیچ عنوان جنبه تحقیقی نداشته و غیرقابل استناد است.
افزوده شدن جنبههای تراژیک به واقعه عاشورا
بهرامیان با تاکید بر اینکه احساسات در عزاداریهای امروز مردم نمود بارزی پیدا کرده است، گفت: نباید فراموش کنیم دروغ بستن و تحریف واقعه کربلا حد و عقوبت دارد. متاسفانه باید بگویم واقعه کربلا از تحریف گذشته و به کل دگرگون شده، زیرا این واقعه به دست مردم افتاده است. اگر ما بخواهیم برای بررسی قضیه کربلا وجوه تاریخی و تحلیلی را در نظر بگیریم منابعش موجود است، اما آنچه که در هیاتهای مذهبی گفته میشود همه جنبه عامهپسند و مردمی دارد و کسی هم دنبال مستندسازی نیست، حتی بعضاً از سوی مردم تشویق هم میشوند و این امر ناراحت کنندهای است زیرا مردم و منابرنشینان فراموش میکنند که واقعه کربلا رویدادی حماسی است و در تاریخ اتفاق افتاده است. اما متاسفانه جنبههای تراژیک به این واقعه میافزایند در صورتی که واقعه کربلا به اندازه کافی تراژیک است.
بهرامیان در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره دگرگونی واقعه عاشورا و دامن زدن به تحریفات موجود گفت: مسالهای که متاسفانه در سالهای اخیر آبشخور بسیاری از منابرنشینان و محققان بوده مساله «آب» در کربلاست. این مساله آنقدرها هم مهم و تعیینکننده نبوده که امثال محتشم کاشانی در شعرهای خود میگویند که یاران امام حسین (ع) فریاد «العطش» سرمیدادند، بلکه اصل قضیه واقعه کربلا این بود که کربلا آوردگاه دو اندیشه و دو فکر درباره اسلام بود. این مسائل نشان میدهد برخی خواهان این نیستند که واقعه کربلا را از ابعاد تاریخی آن بسنجند و ببینند که متاسفانه این رویکرد نگاهی ستمگرانه به واقعه عاشوراست.
وی ادامه داد: انحراف در قضیه کربلا تنها روی مسایل ختم نمیشود بلکه ادامه این روند باعث اباحیگری در میان مردم و رویگرداندن آنها از واقعه عاشوراست.
در اینباره بیشتر بخوانید:
سنگری: ساحت ربوبی دادن به امام حسین(ع) نمونه بارز تحریف است
نظر شما