سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۶
چاپ پنجم «مجموعه قصه از زندگی امام خمینی(ره)»دربازار کتاب

کودکان و نوجوانان می‌توانند با مطالعه کتاب «مهربان‌تر از نسیم» شامل 99 قصه از زندگی امام خمینی(ره) با حکایت‌هایی واقعی از زندگی ایشان آشنا شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «مهربان‌تر از نسیم» شامل 99 داستان و حکایت‌ واقعی از زندگی امام خمینی(ره) به قلم نویسندگانی  مانند محمدرضا بایرامی، سوسن طاقدیس، احمد عربلو و محمد ناصری است.
 
این کتاب حاصل کوشش جمعی از نویسندگان کودک و نوجوان است که هرکدام تعدادی از این داستان‌ها را به رشته تحریر درآورده‌اند. 21 داستان از این کتاب مانند «راز، دیدار، دانشگاه،  توداری، دعا، قبل از سفر، صدای بال نسیم، خبر، عیادت، همسفر، خرید، تبرک، اصرار، عکس و زندانی و یخچال» بوسیله محمدرضا بایرامی، 20 داستان مانند «کاش تو هم بودی، پیش آقا بمان، کوه مهربانی، بخشش، این میز را بخور، امروز نوبت من است، دو ماجرای عجیب، همه چیز به جای خود، مهمان کوچولوی آقا، ارزش آقا، درس بخوان، فصل خواب بی قراری و مهربان‌تر از نسیم» توسط احمد عربلو، 22 داستان به نام‌های «گریه‌ها تمام شد، پیش شما می‌مانم، دل شکسته کوچک، در خانه امام، توی دامان پدر، دو مهمان پشمالو، دست زخمی و مهربان، صدای پا، بوی گل، بوی گلاب، در کنار او، قلبی برای سرنیزه‌ها، دختری دلتنگ بابا و عیدی آن سال» توسط سوسن طاقدیس، 12 داستان «نماز اول وقت، چشمه آب، نماز صبح، درنیمه‌‌های شب، نماز جماعت، یار تنهایی، زیر درخت سیب، بر فراز آسمان و بوی عطر نماز» توسط محمد ناصری و سه داستان با عنوان‌های «یک نفر مقابل هزاران نفر، دنیای کوچک من و قطره، موج، دریا» توسط حمیدرضا سیدناصری و امیر ستوده نوشته شده است.
 
در بخشی از داستان «راز» از این کتاب می‌خوانیم: «فرج‌الله به سوی حوض رفت تا وضو بگیرد. کسی آنجا نبود. خنکای بخارآلود آب نوازشگر بود. حس خوشی به فرج‌الله دست داد. نشست کنار حوض و همان طور که مشغول درآوردن کفش‌ها و جوراب‌هایش بود، اطراف را نگاه کرد. سیدی، زیر یکی از طاقی‌ها نشسته و غرق مطالعه بود. سید جوان بود و سی ساله به نظر می‌رسید. فرج‌الله با خود گفت: «عجیب است که این سید به حجره خودنرفته است. مگر نمی‌خواهد استراحت کند؟»
بعد فکر کرد لابد به زودی خواهد رفت و شروع کرد به وضو گرفتن. بعد هم به سوی نمازخانه راه افتاد. نمازش را خواند و بیرون آمد. سید هنوز سرجایش بود و با همان آرامش قبلی، قرآن می‌خواند. فرج‌الله با خود گفت: «عجب! هنوز نرفته است!»
جلوتر که رفت، او را شناخت. سید جوان کسی نبود جز آقای خمینی که به تازگی به آن جا آمده بود. فرج‌الله حس عجیبی پیدا کرد. در سیمای این سید جوان، چیزی دیده می‌شد که آدم را به فکر فرو می‌برد. فرج‌الله با خود گفت: «تو مغز او چه چیزی است؟ به چه می‌اندیشد و این رازآلودی چهره‌اش چه دلیلی دارد؟...»

 
در داستانی دیگر از این کتاب نیز می‌خوانیم: «هیچکس نمی‌دانست که رئیس پلیس دهکده نوفل لوشاتو چقدر به آن عکس علاقه دارد. آن عکس رنگی زیبا که امام را در حالتی نشان می‌داد که دست‌هایش را مقابل صورتش گرفته بود و هاله‌ای از نور و جذابیت روی صورتش ریخته بود. همان عکسی که هنگام قنوت نماز از او گرفته بودند. او نیز در قلبش احساس می‌کرد علاقه عجیبی به امام پیدا کرده است. او شنیده بود که مسلمان‌ها به مسیح(ع) روح‌الله می‌گویند و از این که نام امام نیز روح‌الله بود احساس شادمانی می‌کرد.
 
امام در شب تولد مسیح، برای او و همه اهالی روستا سوغاتی ایرانی و شاخه‌های گل فرستاده و آن روز مقدس و عزیز را تبریک گفته بود. البته عده‌ای از اهالی دهکده نیز روز بعد برای او شاخه‌های گل برده بودند واو با مهربانی و محبت خاصی آنها را پذیرفته بود...»
 
 
چاپ پنجم کتاب «مهربان‌تر از نسیم» در قالب 176 صفحه با شمارگان دو هزار و 100 نسخه و قیمت 59 هزار ریال به زودی از سوی انتشارات ذکر منتشر می‌شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها