یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۲
بقایی ماکان: عشق به ایران در آثار افشار موج می‌زند/هنوز حتی یک پس کوچه به نام استاد نیست!

بقایی ماکان، پژوهشگر و تاریخ‌پژوه در نشست رونمایی از کتاب «ایرج افشار» گفت: زمانی که ایرج افشار با معرفت به پژوهش درباره ایران پرداخت، حاصل کار وی آثاری شد که عشق به ایران در آنها قابل لمس بود. این تفاوت کار وی با سایر پژوهشگرانی است که آثار آنها بیشتر نمایشی و کتابخانه‌ای بود و آن ایران‌دوستی که افشار از آن برخوردار بود در آنها راه نداشت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست رونمایی از کتاب «ایرج افشار» از مجموعه کتاب‌های مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران همراه با نمایش فیلم مستند «فرزانه فروتن ایران‌مدار ما ایرج افشار» یکشنبه 17 اسفندماه با حضور محمد بقایی ماکان، نویسنده و پژوهشگر، سیدجواد میرهاشمی، فیلمساز، سید علی آل‌داود نسخه‌شناس و سید فرید قاسمی، رئیس کتاب‌پژوهی موسسه خانه کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد. همچنین دبیری نشست را آل‌داوود به عهده داشت و آرش افشار پسر زنده‌یاد ایرج افشار نیز در این نشست شرکت کرد. برخلاف اعلام قبلی علی دهباشی در نشست حضور نداشت.

بقایی ماکان با اشاره به فرا رسیدن پنجمین سال درگذشت زنده‌یاد ایرج افشار گفت: وی یکی از چهره‌هایی است که در تاریخ فرهنگی ایران ماندگار خواهد شد و مصداق این شعر سنایی است: «سال‌ها باید که تا یک سنگ اصلی زآفتاب/ لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن»

وی درباره ویژگی‌های شخصیتی افشار اظهار کرد: سخن گفتن درباره وی دشوار است و حکایت برف در کوزه است. اما افشاری که بنده با وی چندین ملاقات داشتم دارای ویژگی‌هایی است که کاملا متفاوت با خصوصیاتی است که سایر محققان و نویسندگان داشتند.

این پژوهشگر با اشاره به ایران‌دوستی افشار عنوان کرد: نخستین ویژگی این محقق ارجمند، ایران‌دوستی وی است. البته ایرج افشار را نمی‌توان ایران‌دوست نامید، زیرا وی عاشق ایران بود و هر چه محقق یا پژوهشگری درباره یک موضوع که به آن علاقه فراوان دارد، تحقیق و پژوهش کند هر چه درباره آن مطلب یا موضوع بیشتر اطلاعات کسب کند، بعد از مدتی این دوست داشتن با افزایش آگاهی به معرفت تبدیل می‌شود. بنابراین دوست داشتن همراه با معرفت به اوج می‌رسد  و پس از آن عشق نامیده می‌شود.

حتی از رخت و لباس افشار بوی ایران‌دوستی استشمام می‌شود

بقایی ماکان درباره پژوهش‌های ایران‌شناسی افشار بیان کرد: وی زمانی که با معرفت به پژوهش درباره ایران پرداخت، حاصل کار وی آثاری شد که عشق به ایران در آنها قابل لمس بود. این تفاوت وی با سایر پژوهشگرانی بود که آثار آنها بیشتر نمایشی و کتابخانه‌ای بود و آن ایران دوستی که افشار از آن برخوردار بود در آنها راه نداشت.

وی افزود: پژوهشگران دیگر مانند افشار در کوچه پس کوچه‌های ایران به راه نیفتادند و از نزدیک به شناسایی ایران نپرداختند. یکی از موارد ایران‌دوستی افشار اسامی است که وی بر فرزندانش بابک، بهرام، آرش و کوشیار نهاد. بنابراین یکی از روش‌های دستیابی به معرفت و فرهنگ یک خانواده نام‌هایی است که در آن خانواده رایج است.

این نویسنده عنوان کرد: اسامی که افشار برای فرزندانش انتخاب کرده می‌توان به دیدگاه و گرایش وی دست یافت. به راستی که وی در زندگی خود به دنبال یافتن بابک دیگری، بهرام دیگری و آرش و کوشیار دیگری است.

بقایی ماکان با اشاره به احترام جامعه فرهنگی به افشار گفت: وقتی شما این آثار و نکته‌ها را در زندگی وی درمی‌بابید، می‌بینید که از رخت و لباس وی نیز بوی ایران‌دوستی استشمام می‌شود. علاوه بر این احترامی که جامعه فرهنگی برای افشار قائل است، در نوع خودش جالب توجه است.

نام جمال‌زاده همه ایران را فتح کرد

وی درباره اهل فضل بودن پدر و مادر زنده‌یادایرج افشار بیان کرد: وی در خانوداه‌ای مرفه و از نسل فرهنگ متولد شد و بالید. با اینکه پدری نامدار و متنفذ مانند محمود افشار داشت که از پایه‌گذاران مجله «آینده» بود و در حوزه فرهنگ و ایرانشناسی نیز فعالیت داشت اما فرزند وی از پدر پرآوازه‌تر شد. به طوری که از وی در تاریخ فرهنگی غرب و شرق نام برده شده است.

این پژوهشگر به محمدعلی جمال‌زاده اشاره و اظهار کرد: جمال‌الدین واعظ اصفهانی نیز از جمله افراد سرشناس ایران بود و در تاریخ مشروطه ایفای نقش کرد، اما فرزند وی جمال‌زاده به مراتب پرآوازه‌تر و معروف‌تر از پدر شد. به طوری که نام جمال‌زاده همه ایران را فتح کرد.

بقایی ماکان درباره آوازه نام ایرج افشار عنوان کرد: با وجود خدمات فرهنگی محمود افشار، اما هر زمان که نام افشار به میان می‌آید کسی به یاد محمود نمی‌افتد، بلکه نام «ایرج افشار» در اذهان تداعی می‌شود.

کتاب‌هایی که اندیشه و زندگی تقی‌زاده را روشن کرد

وی با اشاره به توانایی و فضل ایرج افشار افزود: وی به دلیل فضل و آگاهی بسیاری که از آن برخوردار بود، آثار متعددی را خلق کرد که از اندازه و توان یک انسان معمولی فراتر است. وی با تالیفاتی که داشت توانست برخی کج فهمی‌ها و سوء برداشت‌ها را درباره سیدحسن تقی‌زاده با انتشار دو کتاب «زندگی طوفانی» و «نامه‌های تهران» رفع کند. با خواندن این دو کتاب بسیاری ابهامات درباره اندیشه و زندگی تقی‌زاده روشن می‌شود.

این پژوهشگر با ابراز تاسف از پرچسب‌هایی که به ایرج افشار زده شد، گفت: متاسفانه در برخی از مطبوعات به غلط و دروغ از وی با عناوین زننده‌ای مانند بهایی، فراماسون و وابسته به دستگاه سلطنت یاد شده و با این تهمت تلاش شد تا یک چهره بی‌نظیر فرهنگی را خدشه‌دار کنند.

بقایی ماکان افزود: چسباندن این نوع اتهامات به چهره‌های مطرح فرهنگ این مرز و بوم یا حساب شده یا نادانسته است که در هر دو صورت آثار مخربی را به دنبال دارد. مدیریت کلان فرهنگ باید مانع از نشر این اتهامات در مطبوعات شود اما به نظر می‌رسد این مدیریت در حالت گنگی به سر می‌برد.

وی با اشاره به بها ندادن به ایرانشناسی فرهیخته مانند افشار عنوان کرد: پس از پنج سال از درگذشت این بزرگمرد هنوز نه تنها یک کوچه، بلکه یک پس کوچه نیز به نام وی ثبت نشده است. فردی که بعید می‌دانم پس از چندین دهه مادر دهر چو اویی بزاید.

این نویسنده و ادیب بیان کرد: تا زمانی که ما به اهل فرهنگ بی اعتنایی می‌کنیم گرایش جوانان به فرهنگ غرب بیشتر می‌شود. زمانی که ایرج افشار که معتمد پرویز ناتل خانلری و احسان یارشاطر بود و همه امور فرهنگی آنها را اداره می‌کرد، ارج گذاشته نمی‌شود، چه توقعی از رشد فرهنگ دارید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها