سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد از برگزاری نهمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر می گوید.
داوری ها به پایان رسیده، تلاطم ها فروکش کرده، محافل شعر فجر تمام شده و حالا، همه چیز در آرامشی نسبی به سر می برد. فکر میکنم وقت خوبی است که ارزیابی تان را از جشنواره نهم شعر فجر که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان آن را برگزار کرده بگویید.
جشنواره شعر فجر امسال چند خصوصیت متمایز و متفاوت نسبت به دوره های گذشته داشت. نکته اول این دوره آن بود که تمرکز جشنواره امسال بر روی کتاب بود؛ در سال های گذشته هم این مساله طرح شده بود که شاید به تنهایی، فراخوان دادن برای دریافت یک شعر یا چند شعر از یک شاعر، برای داوری کفایت نکند. علاوه بر این که برخی از بزرگان هم به خاطر آنکه احساس می کردند چنین فراخوانی در خور شأنشان نیست، وارد میدان رقابتی یا ارزیابی و داوری نمی شدند. در سال گذشته هم چنین پیشنهادی در شورای سیاستگزاری شعر فجر مطرح شده بود، که ما به مرور یا به سرعت مساله داوری شعر را از یک شعر یا چند شعر به طرف داوری بر روی کتاب شعر ببریم. اما چون پارسال شورای سیاستگزاری شعر فجر دیر شکل گرفت و ارزیابی کتابها طبعا زمان بیشتری می برد، امکان اجرایی کردن این پیشنهاد نبود.
امسال این اتفاق که اصل جشنواره یعنی بخش رقابتی آن متمرکز بر روی کتاب باشد، طبیعتا فرصت آن را پدید می آورد که مجموعه شعرهای یک شاعر که در قالب کتاب منتشر شده، در معرض این سنجش قرار گیرند، نه صرفا چند شعر پراکنده از او. این روش، احتمال و زمینه برخی حرف و حدیثهای رایج در سالهای پیشین جشنواره شعر فجر را هم کمتر خواهد کرد.
ویژگی دومی که جشنواره شعر فجر امسال پیدا کرد، این بود که محفل های شعرخوانی شهرستانی ما وسعت بیشتری یافت. هرچند… هنوز در گام نخست آن هستیم. به نظر می رسد برای جشنواره شعر فجر بعدی، خیلی سریع تر باید شروع کرد. به گونه ای که شعر فجر در کل ایران، حداقل مراکز استان ها و شهرستان ها- به موقعیتی تبدیل شود برای تبادلی ادبی، میان شاعران منطقه ای و استانی و شاعران مناطق دیگر، از جمله تهران. فرصت برگزاری محافل در طول جشنواره شعر فجر، عملا بستری است برای تعامل زبانی و مضمونی شاعران با همدیگر؛ در این میان، شعر ایران، فرصتی برای تامل و تعمق بیشتر می یابد و در مجموع، گسترش یافتن اتفاق محافل شعر فجرِ امسال، در برگزاری این جشنواره شعر، قدم بزرگی رو به جلو است.
نکته سوم که باید به آن اشاره کنم آن است که جشنواره شعر فجر عنوان «بین المللی» را داشت، اما پیش از این، در ادوار مختلف در این حد محدود بود که برخی از شاعران غیرایرانی -بعضا هم نه چندان مشهور و مهم و موثر در جریانات ادبی کشورهای متبوعشان- فرصت آن را بیابند تا به ایران آمده و در کشور ما، در ذیل جشنواره شعر فجر شعرخوانی کنند. اما امسال اتفاقی که در حضور شعر ایران در افغانستان، عراق و جمهوری آذربایجان افتاد، زمینه ای را برای انتقال زبان و مفاهیم مضمونی شعر ایران به کشورهای دیگر پدید آورد. من معتقدم تنوع زبانی و قومی ایران، به ما فرصت می دهد در محیط های مختلف بتوانیم حضور داشته باشیم و از طریق شعر بتوانیم زبان گفتگو با محیط پیرامونی مان پیدا کنیم.
امسال زبان فارسی در افغانستان، زبان عربی در عراق و زبان ترکی در جمهوری آذربایجان توانست شعر ایران را در این سه کشور مطرح کند؛ اما ما زبان های دیگری هم در داریم که در کشور ما زمینه هایی دارند: مثل بلوچی، کردی و… . اینها طبیعتا در سالهای آینده می توانند در حوزه محافل خارج از کشور مطرح شود و محافل ما، با زبان های مختلف در کشورهای مختلف گسترش یابد. ضمن این که تاکید میکنم خود این که شعر به عنوان یک زبان دیپلماسی فرهنگی و ارتباط فرهنگی و تعامل انسانی فرصت آن را برای ایران، اسلام و انقلاب پدید می آورد تا بتوانند در محیط حاشیه ای خود با یک زبان فرهنگی تاثیر گذار باشند؛ زبانی که مانا است و از زبان سیاست و اقتصاد پویاتر است.
نکته چهارمی که باید به آن اشاره کنم این است که تعداد شاعرانی که در این محافل شعر خواندند، تعداد کتابهایی که ارزیابی شده و به مسیر داوری وارد شده، به هر حال تنوع و تکثر مضمونی، تکثر سبک شعری و تکثر سلیقه های شاعران را با خود به همراه داشته است. عملا می توان گفت آن چه که باید، اتفاق افتاده است. شعر فجرِ امسال، نماینده حضور قاطبه شاعران ایرانی بوده است و ما به طرف آن حرکت کرده ایم که سلیقه ها و ذائقه های مختلف شعری را در جشنواره شعر فجر مورد توجه قرار دهیم، مسیری که سال قبل هم در مورد آن صحبت شد. هدف اصلی ما این است که بتوانیم در فضای شعر فجر، شرایطی ایجاد کنیم تا زبان گفتگوی شاعران ایرانی را کنار همدیگر قرار گیرد و فرصتی فراهم شود تا شعر ایرانی و شاعر ایرانی بر سفره فجر و در کنار فجر قرار گیرند و با هم سخن بگویند، از زبان شعر و با شعر.
شاعران در ادوار گذشته شعر فجر نسبت به جشنواره گارد داشته اند، در حالیکه در جشنواره های دیگر فجر، از جمله تئاتر و فیلم فجر، معمولا به این شکل نیست و سرآمدان این عرصه ها هم نسبت به حضور در جشنواره های مورد نظرشان، اگر نظر خوشی نداشته باشند، نظر منفی ای ندارند. برای برخی از شاعران، حضور در جشنواره شعر فجر، به مثابه حضور در جناحبندیهاست. البته داوری بر روی همه کتابهای شعر منتشر شده در یک دوره یک ساله، این مساله را حل کرده. سوال من این است که با وجود تغییرات اتفاق افتاده در امسال، چقدر جشنواره شعر فجر -به عنوان مهمترین جشنواره شعر کشور- توانسته است اعتماد شاعران را جلب کند؟
چند مساله وجود دارد که در کنار خدمات جشنواره شعر فجر در دوره های مختلف، آسیب های این جشنواره محسوب می شدهاند: وقتی فراخوان می دهید برای دریافت چند شعر محدود از یک شاعر، مثلا یک، دو، یا پنج شعر از هر شاعر، طبیعتا ده ها هزار شعر به دبیرخانه جشنواره ارسال می شود؛ خود مساله داوری این شعرها، کارها را سخت تر و سنگین تر می کند. اتفاق خوبی که سال گذشته افتاد و در مسیر شفافیت قرار داشت، این بود که شعرهای ارسالی شاعران به دبیرخانه، در سایت قرار گرفته بود و داوریها همانجا مشخص شده بود. اما در عین حال یک اعتماد از دست رفته را به راحتی نمی توان بازگرداند. این یکی از عاملهایی بوده است که شاعران جوانتر به نوعی اعتماد خودشان را به داوری از دست داده بودند. البته این مساله به داوران باز نمی گشت و معنای آن، این نیست که داوران در فرآیند داوری ها رعایت عدالت را نکرده بودند یا کمتر عدالت را رعایت میکردند؛ خیر… بلکه به مکانیسمِ کاری که عملا اعتمادسازی و اقناع افراد را دشوار می کرد، باز میگشت و پاسخ به این سوال که کسی که شعرش به عنوان یک تک غزل یا تک قصیده انتخاب شده بود، چه تمایزی با شعر شاعر دیگری که شعرش انتخاب نشده داشته است.
این یک عامل بود. عامل دوم که هنوز هم وجود دارد، این است که جشنواره شعر فجر، متمایز از بحث سینما، تئاتر، موسیقی و… است. در جشنواره فیلم فجر، فیلم کسانی که نسبت شان با انقلاب و نظام مشخص است هم نمایش داده می شود. با توجه به همه اختلاف سلیقه ها، سینماگران با گرایش های مختلف فکری می توانند در جشنواره فیلم فجر شرکت کنند و اثر خود را نمایش دهند. اما در شعر اینگونه نیست. در شعر، مساله «خواندن» مطرح است و خواندن، با آموختن پیوند دارد. به همین دلیل است که حساسیت های بیشتری در جشنواره شعر برای حضور نحله ها و جریان های مختلف شعری وجود دارد. ما قرار نیست اعمال سلیقه کنیم؛ هرکسی که با اسلام، انقلاب و نظام عناد نداشته باشد، در تعریف جریان شعر فجر گنجانیده می شود.
خود این، یکی از عواملی می شد که طبعا برخی از مجموعه ها، حضور و فعالیت و اهمیت شعر فجر را خیلی احساس نکنند؛ شعری که زمینه بروز و ظهور را برای همه نحله ها یا سلیقه ها می تواند فراهم آورد؛ اما نه برای آنهایی که عناد با نظام دارند، یا مخالف نظامند، یا در جریان برانداز قرار می گیرند. این هم کم و بیش بی تاثیر نبوده است. اما طبیعی است این مساله زمانبر خواهد بود. برای اینکه بتوانیم جلب اعتمادی کنیم نیاز به زمان داریم و البته از طرف دیگر، باید مواظب سلب اعتماد شاعرانی که به جشنواره شعر فجر اعتماد دارند هم نشویم. باید مواظب باشیم، که برای جلب اعتماد بخشی از شاعران، اعتماد بخش دیگری از شاعران به خودمان را مخدوش نکنیم.
جشنواره شعر فجر توانسته است در شعر ایران بستر فهم مشترک میان شاعران را فراهم کند؟
مسیری که در جشنواره فجر امسال طی شده، دویست شاعری که با حضور در محافل مختلف داخلی و خارجی شعر خوانده اند، کتاب هایی که ارزیابی شده و… به این که به مرور برای مفاهمه بیشتر جریان های مختلف شعری داخل ایران و داخل نظام فضایی پدید آید، کمک میکند.
در نهایت با توجه به این که جشنواره شعر فجر صرفا روی کتاب های شعر داوری می کند، کتاب شعر از داوری های کتاب سال جمهوری اسلامی حذف خواهد شد؟
پیشنهاد بر حذف کتاب شعر از جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی است، اما باید هیئت علمی جایزه کتاب سال هم نظر بدهد و با توجه به نظر آن ها این مساله نهایی شود.
نظر شما