یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۱
«ادبیات و انقلاب» علاوه بر تاریخ ادبیات، تاریخ اندیشه است/ هنرمندان و نویسندگان به سادگی فریب می‌خورند!

منتقدان کتاب سه جلدی «ادبیات و انقلاب» در نشست بررسی این مجموعه بر ترجمه روان این اثر تاکید کردند و آن را کتابی دانستند که علاوه بر تاریخ ادبیات، تاریخ اندیشه و علل پیوستن نویسندگان به انقلاب و گسستن آنها از این جریان را بازگو می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست بررسی کتاب سه جلدی « ادبیات و انقلاب» نوشته یورگن روله عصر گذشته، چهارم بهمن با حضور علی‌اصغر حداد، مترجم اثر و محمد دهقانی و حسن میرعابدینی، به عنوان منتقد در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.

علی‌اصغر حداد، مترجم این کتاب در این برنامه، به معرفی یورگن روله، تسلط وی به زبان‌های آلمانی و روسی و ارادت این نویسنده به اندیشه‌های برشت پرداخت و گفت: اثر او که درسال 1960 منتشر شد، نقد منصفانه‌ای بر آثار ادبی است زیرا علاوه بر این‌که نقاط ضعف و قوت آثار را بیان کرده، دید سیاسی او در بررسی این آثار دخیل نبوده است.

وی با اشاره به این‌که کتاب «ادبیات انقلاب» روله در ایران در قالب سه جلد جداگانه به چاپ رسیده است، گفت: این کتاب به زبان اصلی در یک جلد منتشر شده است اما وضع انتشار در کشور ما متفاوت است و این خطر را نکردم که تمام کتاب را ترجمه کنم و آن وقت مبادرت به چاپ آن کنم زیرا از دریافت مجوز چاپ آن مطمئن نبودم. بنابر این ترجیح دادم کتاب را در قالب سه بخش جداگانه به چاپ برسانم تا اگر بخشی از آن امکان انتشار نیافت، مخاطب ایرانی از مطالعه دیگر بخش‌های کتاب محروم نشود.

این مترجم ادامه داد: دوست داشتم از ترجمه فارسی تمام آثاری که در کتاب «ادبیات و انقلاب» به آن پرداخته شده است، بهره می‌گرفتم اما متاسفانه از سویی بیش از 50 درصد این آثار به فارسی ترجمه نشده بودند و از سویی دیگر تمام آثار ترجمه شده را در اختیار نداشتم. بنابر این، ترجیح دادم تمامی آثار ادبی آورده شده در کتاب را خودم ترجمه کنم. به این دلیل که بخشی از رمان به ناگاه ترجمه شده است و من در فضای آن رمان یا شعر‌ها نبوده‌ام و شعر‌هایی را هم به زبان فرانسه، اسپانیایی و انگلیسی را از زبان آلمانی به فارسی برگرداندم که ممکن از این نظر ، نواقصی در ترجمه نمونه‌های ادبی کتاب وجود داشته باشد.

سپس، محمد دهقانی به نقد خود از «ادبیات و انقلاب» پرداخت و گفت: شاید آیندگان از قرن بیستم به عنوان قرن انقلاب‌ها یاد کنند و از قرن بیست و یکم به عنوان سده شورش‌‌ها و جنگ فرهنگ‌ها. قیام ژانویه (یکشنبه خونین سن‌پترزبورگ)، انقلاب فوریه 1917، انقلاب اکتبر (انقلاب بلشویک‌ها)، انقلاب مشروطه، انقلاب چین، استقلال هند، انقلاب مائو در چین، انقلاب کوبا و انقلاب سال 1357 در ایران فهرست تمامی انقلاب‌هایی است که در قرن 21 انجام شد. در تمامی این انقلاب‌ها نویسندگان حضور داشتند. نویسندگان ضد یا همراه انقلاب بوده‌اند. نویسندگان ضد انقلاب معمولا کمتر‌ند و معمولاً هنرمندان، نویسندگان و شاعران ضد موقعیت موجود هستند. بنابراین، معمول این است که این قشر در کنار انقلاب قرار بگیرند و هنر، ذاتاً انقلابی است.

ادبیات تراژیک روس، جذاب‌ترین فصل کتاب
دهقانی افزود: برای من جذاب‌ترین بخش کتاب، جلد نخست بود زیرا در بخش ادبیات روس، تراژیک‌ترین بخش کتاب است. نویسندگان یا خودکشی می‌کنند، کشته یا سربه نیست می‌شوند یا با حیثیت از دست داده می‌میرند. نویسندگان و شاعرانی که آرمان‌خواه بودند و از انقلاب استقبال کرده بودند، در مسیری قرار می‌گیرند که ناچار به مخالفت با انقلاب می‌شوند و اهداف و آرمان‌های انقلابشان را پوچ می‌‌انگارند. نمونه‌‌های فراوانی از این نوع نویسندگان روس در این کتاب آورده شده است. نویسندگانی بر خاسته از جامعه آرمان‌خواه که نمی‌‌توانند آرمان‌خواهی را با واقعیت تطبیق دهند و مانند شتری مست، خود باعث نابودی خود می‌شوند.

این منتقد ادبی سپس به خواندن بخش‌هایی از جلد نخست کتاب پرداخت و گفت: جلد دوم از جلد دوم از نظر تراژیک نبودن بهتر است و نویسندگان آلمانی را می‌بینیم که کوشیده‌اند رویای آرمانی خود را حفظ کنند. نویسندگانی چون برشت که با آن‌که حقیقت را می‌داند تا دم آخر از دروغی به نام انقلاب کمونیستی حمایت می‌کند و پس از مرگش با انتشار یادداشت‌هایش، پرده از نارضایتی او نیز برداشته می‌شود.

دهقانی با اشاره به این‌که جلد سوم به معرفی رژیم‌های توتالیتر از چین تا مکزیک می‌پردازد که گاه مثل نویسندگان آلمانی تا آخرین لحظه وفادار به انقلاب می‌مانند، افزود: رومن رولان یکی از این نویسندگان است و فهرست آنها به اندازه‌ای طولانی است که تعجب می‌کنیم. چه انسان‌های بزرگی! سارتر، سیمون دوبوار، ژید، کامو، مالرو، پل الوار و.... این امر از سویی نشان‌دهنده قدرت انقلاب‌هاست که چطور می‌تواند حتی مغز‌ها را بخرد و چنان شیفتیگی در آنها ایجاد کند که تا پایان عمر به آن وفادار بمانند و از سوی دیگر نشان دهنده این است که هنرمندان و نویسندگان تا چه اندازه آرمانگرا هستند و به چه سادگی فریب می‌خوردند! اشتباه است که نویسندگان و شاعران را پیامبران خود بدانیم و بخواهیم در هر مسیری از آن‌ها پیروی کنیم. این کتاب فقط تاریخ ادبیات نیست و تاریخ اندیشه هم هست. این نویسندگان نماینده اندیشه بشر در قرن بیستم هستند.

وی ترجمه «ادبیات و انقلاب» را مورد ستایش قرار داد و گفت: ترجمه کتاب کار بسیار دشواری است زیرا شاعران و نویسندگان از زبان‌های متعدد از چین گرفته تا آریکای لاتین در این کتاب که در ژانر‌ها و سبک‌های مختلف نوشته‌اند حضور دارند. بسیاری از نمونه‌ها به فارسی ترجمه نشده بود و برای نخستین‌بار است که در «ادبیات و انقلاب» آنها را می‌خوانیم. این از امتیاز‌های کتاب است. ترجمه کتاب آسان نبوده است زیرا نویسنده بریده‌هایی از هر رمان را بی آن‌که در فضای آن حضور داشته باشد ترجمه کرده و علی‌اصغر حداد به خوبی از پس آن برآمده است اما ترجمه روان کتاب، گاه دست‌انداز‌هایی دارد که مخاطب را آزرده می‌کند.

دهقانی در ادامه به بیان نمونه‌هایی از ترجمه‌های تحت‌الفظی کتاب اشاره کرد و افزود: «ادبیات و انقلاب» اطلاعات مفیدی را در اختیار مخاطب می‌گذارد و در سیری مختصر، اطلاعات بسیار خوبی درباره ادبیات جهان در قرن بیستم به مخاطب ارائه می‌دهد.

بازخوانی علل گسستن نویسندگان از انقلاب
سپس حسن میرعابدینی، منتقد ادبی نیز در این نشست گفت: کتاب سه جلدی «ادبیات و انقلاب» درباره ژانری صحبت می‌کند که ادبیات را به انقلاب و قدرت ارتباط می‌‌دهد. ‌نویسنده به عنوان یک تاریخ ادبیات‌نویس خوب کوشیده است داستان تحول این ارتباط را در سیر زمان از آغاز تا افول بیان کند. همچنین علل و عوامل تحول ادبی را نشان دهد. زمینه‌ها و علل گرایش نویسندگان به انقلاب‌های خاص در کتاب «ادبیات و انقلاب» بیان شده است.

وی ادامه داد: شاید این نوع تاریخ‌نگاری خیلی مقبول تاریخ‌نویسان جدید نباشد اما در نوع خود نمونه‌ای خلاق از ارتباط ادبیات و اجتماع است. به این نوع ارتباط را می‌شود به صورت خیلی مکانیکی هم پرداخت که به راحتی آثار را منتسب به انقلاب می‌کند. اما روله در «ادبیات و انقلاب» تاثیر متقابل این دو وجه را مورد بررسی قرار داده است. از این لحاظ در دو جلد نخست، کتاب موفق‌تر است.

میرعابدینی با بیان این‌که جلدی از «ادبیات انقلاب» که به ادبیات روسیه می‌پردازد، نقد بسیار بی‌طرفانه‌ای است و نویسنده به خوبی آثار را می‌شناسند، گفت: در این کتاب روله خیلی دقیق دلایل خود را می‌گوید و به روشنی دلایل پیوستن نویسندگان و گسستن آنها از انقلاب‌ها‌ را بیان می‌کند. جلد اول برای نسل من جذاب است زیرا بسیاری از آثار را خوانده‌ایم. جلد دوم برایم تازگی داشت. بسیاری از آثار نمونه آورده شده را نخوانده بودم. نشان می‌دهد که روله تمامی آثار را مطالعه کرده است. اما فکر می‌کنم جلد سوم به قدرت دو جلد اول نیست. زیرا دامنه کار را وسیع گرفته است. ادبیات آسیا، آمریکای لاتین، آمریکا و اروپا در این جلد مطرح شده است. این گستره کار و آشنایی نه چندان دقیق روله به ادبیات متمایل به کمونیست و سوسیالیست کار را شبیه آثار گزارشی کرده است و کارهای نویسندگان چون ناظم حکمت در آن دیده نمی‌شود. این جزیی نگری و روشنا در جلد سوم دیده نمی‌شود.

میرعابدینی ادامه داد: کتاب قرار است به اثر آفرینانی بپردازد که جذب سوسیالیسم و کمونیسم شده‌اند. اما به رئالیست‌های انتقادی و فاشیست‌ها هم پرداخته شده است و نویسنده از آن قراری که در مقدمه با مخاطب گذاشته است، عدول کرده است. نویسنده می‌خواهد به این بپردازد که چرا نویسندگان به فاشیسم گرایش پیدا نکرده‌اند؟ فاشیسم رزل‌تر‌ از آن است که وقعی به نویسنده بگذارد. نویسندگان جذب شده هم کارهای چشمگیری نداشته‌اند. در حالی که کمونیست‌ها نویسندگان را جدی می‌گیرند و به آنها اهمیت می‌دادند. روله دلیل پیوست نویسندگان را یکی ایدئولوژی مارکیسیت و دیگر، همین اهمیت دادن به نویسنده می‌داند.

وی به دلایل گرایش نویسندگان جوامع مخالف به انقلاب پرداخت و گفت: روله به این موضوع پرداخته است. از دید روله، ایدآلیست بودن، فاشیست، ضدیت با ماجراجویی، کسب قدرت، احساس عذاب وجدان از این‌که به طبقه مرفه تعلق داشته‌اند و همدردی با قشر ضعیف جامعه دلایلی برای پیوستن نویسندگان به انقلاب‌ها بوده است. نویسندگان با همان شتابی که به انقلاب پیوستند، از آن گسستند زیرا فردیت برای آنها مهم‌تر بود.

مجموعه سه جلدی «ادبیات و انقلاب» را نشر «نی» با شمارگان یک‌هزار نسخه در قطع رقعی منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها