گزارش ایبنا از نشست نقد کتاب «شرح ادوار موسیقی صفیالدین ارموی»
سیدعبدالله انوار: تنها مدرک جامع حمله هلاکو به بغداد متعلق به «ارموی» است/ موسیقیدانهای ایرانی به عرب منسوب شدهاند!
استاد سیدعبدالله انوار، مصحح و مترجم کتاب کتاب «شرح ادوار موسیقی صفیالدین ارموی» به قلم مبارکشاه بخاری، در نشست نقد و بررسی این کتاب گفت: ارموی صنعت یا هنر موسیقی را در زمان خود از مرگ نجات داد. او شاهد حمله مغول به بغداد بود و شرح گرفتن بغداد در زمان حمله هلاکو را که در هیچ تاریخ اسلامی وجود ندارد نوشت و میتوان گفت یگانه مدرکی که توانسته این واقعه را به خوبی بیان کند، شرح ارموی است.
این نشست با سخنان استاد انوار، مصحح این کتاب آغاز شد. وی در معرفی «مبارکشاه بخاری» گفت: این کتاب شرحی است بر ادوار اُرموی در علم موسیقی که از سوی مبارکشاه بخاری نوشته شده است.
ارموی ایرانی است نه عرب!
وی با بیان این نکته که در فرهنگ اسلامی تمام موسیقیدانهای ایرانی به عرب منسوب شدهاند، ادامه داد: «اُرموی» منسوب به ارومیه (اهل ارومیه) است که متاسفانه موسیقیدان عرب معرفی شده است؛ در حالیکه این شخصیت ارزشمند و بسیاری از ایرانیها در فرهنگ اسلامی از پایهگذاران مهم موسیقی بودند.
وی درباره این کتاب گفت: کتاب مورد بحث، شرحی است بر یکی از کارهای صفی الدین ارموی، از خطاطان و موسیقیدانهای معروف که صنعت یا هنر موسیقی را در آن زمان از مرگ نجات داد. او شاهد حمله مغول به بغداد بود و شرح گرفتن بغداد در زمان حمله هلاکو را که در هیچ تاریخ اسلامی وجود ندارد نوشت و میتوان گفت یگانه مدرکی که توانسته این واقعه را به خوبی بیان کند، شرح ارموی است.
شرح «مبارکشاه بخاری» به مباحث نظری موسیقی میپردازد
استاد انوار سپس به بحث درباره محتوا و ترجمه این کتاب پرداخت و با بیان اینکه این کتاب بحثی درباره تئوری و مباحث نظری موسیقی است، گفت: اگر چه این کتاب به مباحث نظری موسیقی اشاره میکند اما به پای کتابهای فارابی و ابن سینا که در آن به تفصیل به رابطه موسیقی و ریاضیات پرداخته شده، نمیرسد. با این حال ارموی توانسته تمام دستگاههایی که در آن زمان از آن استفاده میشده و نظریههای موسیقی را به رشته تحریر بکشد.
این متخصص متون کهن ریاضی و موسیقی گفت: از این کتاب در دنیا یک نسخه بیشتر موجود نبود و در آن افتادگیهای بسیاری وجود داشت و به قدری در هم پیچیده و ناخوانا بود که من در ابتدا از ترجمه و تصحیح آن پرهیز کردم اما به ناچار با همکاری برخی مصححان نسخ خطی و با تکمیل جاافتادگیهای بسیار با استفاده از نسخ دیگر تلاش کردم این کتاب را تصحیح و ترجمه کنم.
وی همچنین عنوان کرد: در ترجمه این کتاب بسیار کوشیدم به اصل لغات موسیقی هیچ دخل و تصرفی نکنم و توصیه من به دیگر مترجمان آن است که به هیچ وجه این لغات را تغییر ندهند؛ چرا که قطعا برخی تغییرات واژهها مفهومهای اصلی آنها را تغییر میدهد.
کاربردهای موسیقی دوتار و سهتار از گذشته تا به امروز
در ادامه این نشست، دکتر داریوش طلایی، استاد موسیقی دانشگاه تهران، به مباحث تئوریک موسیقی که در کتاب مذکور آمده اشاره کرد و به توضیح کیفیت هماهنگی صدای اوتار و نحوه دستانبندی سازهای موسیقی قدیم از جمله دوتار و سهتار پرداخت.
او در این نشست، با دستگاهی که همراه خود آورده و شبیه سهتار کتابی بود و برای پژوهش در موسیقی به کار میرفت، به نشاندادن فاصلههای مختلف موجود در موسیقی قدیم و تبیین اصطلاحاتی چون ذوالکل، ذوالخمس، و ذوالاربع پرداخت و نسبتها و فواصل ریاضیای را که ارموی در کتاب خود به آنها اشاره کرده است به صورت عملی نشان داد و طریقه علمی کوک کردن سازها در گذشته و فاصله اصوات میان اوتار یا سیمها و نیز جای قرار گرفتن دستانها (پردهها) را به اختصار تبیین کرد.
وی توضیح داد که میان موسیقی نظری قدیم که مبتنی بر قواعد ریاضی است و موسیقی عملی فاصله محسوسی وجود دارد، زیرا قدرت شنوایی انسان محدود است و بسیاری از صداهای موجود در محاسبات ریاضی را نمیشنود. از این رو، بخشی از محاسبات موسیقی قدیم هرگز در عمل محقق نخواهد شد. استاد انوار نیز این گفته را با ذکر سخنانی از بوعلی و فارابی که دلالت بر وقوف قدما بر این نکته داشت تایید کرد.
مبارکشاه بخاری و سنتهای موسیقیشناسانه جهان اسلام
سعید کردمافی نیز در ادامه این نشست به ایراد سخنانی درباره این کتاب و محتوای آن پرداخت و گفت: هرچند بسیاری از تاریخ موسیقیشناسان قطبالدین شیرازی را نخستین شارح آرای صفیالدین ارموی میدانند،اما اطلاقِ عنوان «اولین شارح مکتب منتظمیه» به قطبالدین کمی جای تردید دارد.
وی ادامه داد: در واقع، قطبالدین را باید شارح شرفیه ارموی دانست نه ادوار او. اهل فن آگاهند که با وجود شباهت بسیاری از مباحث در دو رساله ادوار و شرفیه، در برخی موضوعات بنیادی اعم از چگونگی شکلگیری گام اکتاوی، طبقهبندی سلولهای مدال، برخی مباحث مرتبط با ابعاد، موضوعات مربوط به اسباب ملایمت و تنافر و نحوه تشریح دورههای ایقاعی، دو رساله ادوار و شرفیه به نظر در دو سنت نظری متفاوت ریشه دارند.
این مدرس موسیقی دانشگاه هنر عنوان کرد: شرفیه عمدتا مبتنی بر نظریات مکتب اسکولاستیک بغداد و آثار فارابی و ابنسینا است. در حالیکه کتاب ادوار با وجود ریشه داشتن در آثار مدرسیون، حاکی از برخی نکات و رویکردهای بدیع و بیسابقه نظری در سنتهای موسیقیشناسانه جهان اسلام است. بنابراین، در نظر بسیاری از موسیقیشناسان، اصالت مکتب منتظمیه بغداد بیشتر مدیون کتاب الادوار ارموی است تا رساله شرفیه او، و همین واقعیت است که به شروح مبارکشاه و مراغی از حیث تمرکز بر مکتب منتظمیه اهمیت میبخشد؛ چرا که حداقل طبق ادعای شارحین، هر دو شرح بر ادوار ارموی معطوفاند.
مولانا مبارکشاه بخاری، شرح سه رساله مهم موسیقی جهان اسلام است
وی عنوان کرد: با این حال، این دو شرح حاوی نشانههایی از مواد نظری مورد استفاده در رساله شرفیه صفیالدین نیز هستند. به عبارت دیگر، آنچه به شروح مراغی و مبارکشاه، بهویژه دومی، اعتبار بیشتر میبخشد رویکرد تطبیقی آنها به هر دو رساله ادوار و شرفیه ارموی است. این رویکرد تطبیقی نشانههای بارزی در «فصل ایقاع» شرح مولانان مبارکشاه بر ادوار نیز دارد؛ جاییکه شارح با نگاه به آرای صفیالدین در دو رسالهاش مجموعه کاملی از مباحث مربوطه به دست میدهد و در برخی موارد حتی با بررسی آن دسته از آرای فارابی که در شرفیه ارموی نیز نشانی از آنها نیست، از مطالعه همزمان ادوار و شرفیه فراتر میرود و به نوعی به مطالعه تطبیقی دو مکتب منتظمیه و مدرسی میپردازد.
این عضو گروه موسیقی بنیاد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در ادامه درباره شرح مبارکشاه بخاری گفت: شرح مولانا مبارکشاه بخاری به واقع، نه صرفا شرح ادوار، که شرح حداقل سه رساله مهم موسیقی جهان اسلام است؛ موسیقی کبیر فارابی، کتاب الادوار ارموی و رساله شرفیه او. شارح با گردهم آوردن مباحث مرتبط از رسالات گوناگون در فصول متناسب، دایرهالمعارفی ارزشمند از مباحث گوناگون موسیقیشناسانه در حوزه اسلامی فراهم میآورد؛ دایرهالمعارفی که صرفا کلاژ مطالب مرتبط نیست، بلکه در جای جای آن حضور فاعلانه شارح را شاهدیم. این حضور فاعلانه، که با نهایت امانتداری دانشورانه در مورد نقل قولهای مستقیم و غیرمستقیم همراه است، شرح مولانا مبارکشاه را به یکی از منابع ارزشمند فرهنگ موسیقایی ما تبدیل کرده است.
نظر شما