در صفحه 55 کتاب، بخش «تاریخچه بیمارستانهای صحرایی در دوران دفاع مقدس» میخوانیم: «با تخریب بیمارستانها، کادر پزشکی با هماهنگی نیروهای نظامی به خانههای شهر پناه بردند و با انتقال وسایل و تجهیزات پزشکی، در خانههای شهر اورژانسهایی برپا کردند. البته این اورژانسها نیز از حملات هوایی دشمن در امان نبودند. علاوه بر این، با خط مقدم نیز فاصله داشتند و آمبولانسها برای انتقال مجروحین باید از میان شهر میگذشتند؛ شهری که خیابان به خیابان بمباران میشد...»
کتاب در بخشهای پایانی به راویان این حادثه میپردازد. مصطفی شیشهچیها، شهید امیر سرتیپ دکتر احمد هجرتی، شهید امیرسرتیپ دکتر مسعود فیاضزاده، شهید سرهنگ بازنشسته مرتضی خوید، سرهنگ مجتبی دهقانی، جهانشاه صادقی و سرهنگ ابوالقاسم فرامرزی خاطراتشان را از بمباران شیمیایی صحرایی 528 سومار در این کتاب روایت کردهاند. در پایان نیز اسناد و تصاویر این حادثه تلخ در سال 65 منتشر شده است.
از خاطرات سرهنگ مجتبی دهقانی درباره این حادثه در صفحه 78 کتاب آمده است: «بیمارستان ساعت 12:30 بمباران شیمیایی شده بود. مرتضی خوید و جهانشاه صادقی را دیدیم که داخل آمبولانس و در حال اعزام به عقب هستند. از بین همه افراد حاضر در بیمارستان من و قیصری سالم و تازهنفس بودیم. سریع همه مجروحین و دکترها را با دو، سه اتوبوس آمبولانسی و چندتا آمبولانس به کرمانشاه اعزام کردیم. تا ساعت 7-8 غروب در منطقه بودیم. یکدفعه احساس سوزش در چشمهایمان کردیم و حالت تهوع و استفراغ بهمان دست داد...»
کتاب «528؛ بازروایی خاطرات بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی» را انتشارات سوره سبز، با شمارگان چهارهزار نسخه، 112 صفحه، قطع رقعی و به بهای 78هزار ریال روانه بازار کتاب کرده است.
نظر شما