خبرگزاری کتای ایران(ایبنا)- مهدیقلی خان هدایت، سیاستمدار ایرانی دوره قاجار تالیفات بسیاری را در حوزههای مختلف از خود برجای گذاشت. حوزه نگارش هدایت از تاریخ گرفته تا جغرافیا، موسیقی و افلاک را در برمیگرفت و در همه این زمینهها تالیف داشت. از آنجایی که خاندان هدایت جزو طبقه دیوانی و اشرافی بودند، او به اسناد بسیاری دسترسی داشت و همین امر موجب میشد آثار او از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار شود. از همین رو است که هدایت نه تنها خود را یک شخصیت سیاسی، بلکه یک شخصیت فرهنگی نیز میدانست که با نگارش آثار فراوان به فرهنگ ایرانی خدمت میکرد. چنان که خود نوشته است:«به دوران مدت هفتاد سالی دو رشته کردهام خدمت به میهن یکی رشته وزارت یا ایالت یکی تالیف گوناگون به هر فن»
علاقه زیاد هدایت به کتاب و کتابخوانی تاثیر بسیاری در نگارش آثار فراوان او داشت. مخبرالسلطنه خود درباره این عشق و علاقه به کتاب و کتاب خواندن چنین میگوید: «این بنده به خواندن و نوشتن طبعا راغبتر بودم و در اکثر ابواب سر فرو بردم و دست خالی بیرون آمدم و باز پا فشردم، از هر گلستانی گلی چیدم و از خار نرمیدم.» یا در جای دیگر مینویسد: «از بدو شباب این بنده را با مطالعه کتاب از هر قبیل و هر باب، انسی و الفتی بود تا فراغت باز داشتم و فرصت و مجال از هر خرمنی خوشه و از هر انجمنی توشهای یافتم. بالجمله تصنع اوراق و تتبع کتب بیشتر دست میداد.»
هدایت در خاطرات خود داستانی را میآورد که به عقیده خودش مهمترین عاملی بوده که منجر به نگارش آثار فراوانی توسط وی شد: «روزی پیرمردی از اهل رستم آباد به مدرسِ من آمد. مکتوبی به خط لایقرء داد که بخوانم. نتوانستم و گفت: نان مخبرالدوله را حرام کردهای. از آن روز مصمم شدم که هیچ فرصت را از دست ندهم. گردش و تفنن من اشتغال به ادبیات شد.»
به هرحال انگیزه هدایت از تالیف کتاب هرچه بوده، موجب شد تا نام وی برای همیشه در تاریخ این سرزمین ماندگار شود. «خاطرات و خطرات»، «بر من چه گذشت» و «تحفه مخبری» همگی به نوعی زنده نگه دارنده نام هدایت است. خود او نیز در جایی به ماندگاری نام اندیشمندانی نظیر افلاطون و ابو علی سینا اشاره دارد و معتقد است آنچه باعث ماندگاری نام آنها شد، عاملی نبود جز تالیفات فراوانی که این اندیشمندان از خود به یادگار گذاشتند: «اگر افلاطون اکنون حیات داشتی، جز کلمات حکمتش به گوش ذوالفنون چه رسیدی و اگر بوعلی همچنان زیسته بودی، جز شفا و قانونش چه بود؟»
در این گزارش نگاهی کوتاه و گذرا بر برخی از مهمترین و شاخصترین تالیفات مخبرالسلطنه خواهیم داشت.
خاطرات و خطرات یک سیاستمدار
خاطرات و شرح زندگانی رجال سیاسی هر عصری از مهمترین منابع تاریخی آن عصر بهشمار میرود. منبعی که دربردارنده اطلاعات باارزش تاریخی و اجتماعی است که در کمتر کتاب تاریخی یافت میشود. مهدیقلی خان هدایت، از معدود رجال معاصر ایران است که شرح وقایع زمان و خاطرات خود را در کتابی با عنوان «خاطرات و خطرات» به تحریر درآورده است.
این اثر دربردارنده بخش زیادی از نظرات و آرا هدایت است. این کتاب به صورت نثر و در سالهای پایانی عمر هدایت، یعنی ۱۳۲۹ه.ش نوشته شده است و از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که آخرین دیدگاههای هدایت را درباره مسایل گوناگون به تصویر میکشد و تا حدود زیادی دیگر آثار وی را تحتالشعاع خویش قرار داده است. نکته مهمتر آنکه هدایت در سالهای پایانی عمر این کتاب را نوشته و چنان که خود اشاره کرده، بدون واهمه و محافظهکاری سیاسی، دست به نگارش آن زده است.
هدایت در دیباچه این کتاب مینویسد: «غالب نصیحت کردهاند که در تاریخ تعصب نباید داشت و حقایق را باید نگاشت. مذهب سیاسی را فدای حقشناسی کرد و گفتهاند زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد. از من گذشته است عنقریب سر و زبانی باقی نخواهد بود. اگر راست بنویسم گروهی بدشان میآید و اگر دروغ بنویسم خودم بدم میآید. چهکنم زشت و زیبا، دروغ و راست بسیار نوشتهاند و همه خوانده میشود. ممیز صحیح و سقیم کیست؟ اوراقی بی حساب به چاپ رسیده است از روی بیاطلاعی یا غرض، حق و باطل به هم بافتهاند و افکار را آشفتهاند، دروغ و تهمت بسیار گفتهاند، به هفت رنگ درآمدهاند. غالب بیرنگ یا نیرنگ، حرارتها کردهاند همه برودت. من آنچه را صحیح دانستهام مینویسم. تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال و انشاالله از خط اعتدال تجاوز نخواهم کرد.»
این اثر چنانکه از نام آن پیداست، در بردارنده خطراتی است که در طول دوران حیات مخبرالسلطنه هدایت برای وی به وجود آمده است و او آنها را به صورت خاطرات به ثبت رسانده است. مخبرالسلطنه وقایع و حوادث دوران شش پادشاه، از دوران پادشاهی ناصرالدین شاه که در واقع آغاز ورود وی به دربار بوده تا بخشی از دوران محمدرضا شاه پهلوی را که خود مشاهده کرده به تحریر در آورده است.
از جمله ویژگیهایی «خاطرات و خطرات» این است که هدایت در نگارش این کتاب، تنها به حافظه تاریخی خود در کهنسالی بسنده نکرده، بلکه از یادداشتهایی که در دوران نوجوانی نیز گرد آورده، بهره برده است برای مثال میتوان به خاطرات دوران کودکی وی اشاره کرد که در ابتدای کتاب آمده است: «منزل ما در چال میدان بوده است. هیچچیز از آن به خاطر نمانده. به خاطر دارم که حاج محمد قلیخان شاطرباشی صارمالملک با والده دختر شاهرخبیگ خویشی داشت و با او همسایه بود. روزی در منزل او مهمان بودیم، لاکپشت بزرگی داشتند که من سوار آن میشدم و نشاطی داشتم. لاکپشت بزرگ با من کوچک بهجای خود. شش ساله بودم که پدرم آن منزل را ترک کرد. به تشویق یحییخان آجودان مخصوص باغ ملکالکتاب رشتی را خرید. رو به روی باغ الله قلیخان ایلخانی که حال بانک ملی است و به سفارت آلمان فروخته شد.»
هدایت در «خاطرات و خطرات» از شیفتگیاش به کتاب میگوید و اینکه در سفرهایش مدام به کتابفروشیها سرک میکشید و صندوقچههای خود را پر از کتابهایی میکرد که در راه میدید. اما گاهی اوقات هم دچار پشیمانی میشد که چرا این همه کتاب خریده است. اما پشیمانی وی نه از آن بابت بود که چرا آنها را خریده، بلکه بیشتر از آن رو بود که وقت کافی برای خواندنشان نداشت.
وجود اسناد، آمار و ارقام اقتصادی، ارائه اطلاعات جغرافیایی فراوان درباره ایران و راههای مواصلاتی و ذکر منابع و حتی روایات شفاهی موجود در کتاب از دیگر نقاط قوت این کتاب بهشمار میرود.
تاریخ سرزمین کهن به روایت مخبرالسلطنه
«گزارش ایران» یکی از قطورترین و بزرگترین آثار نگارش یافته توسط مخبرالسلطنه است که همانطور که از نام آن بر میآید، بیشتر دارای مضمون و محتوایی تاریخی است. این اثر که از چهار جلد تشکیل شده، در بردارنده تاریخ ایران از دوران پیش از اسلام تا کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ه.ش است. برخلاف دستهبندی چهار جلدی که امروزه از این اثر هدایت صورت گرفته، خود هدایت طرح آن را تنها در سه بخش دانسته و مینویسد: «آن را بر سه بخش نهادم، بخشی قبل از اسلام، بخشی از ظهور اسلام تا آخر تیموریان، بخشی شامل دوره صفویه و افشاریه و زندیه و قاجاری»
این کتاب چهار جلدی با تاریخ ایران باستان آغاز میشود و در بردارنده دوران کیانیان (هخامنشیان)، اشکانیان و ساسانیان است. هدایت در این اثر از اسامی شاهنامه بهره برده و چنانکه در آن دوران باب شده بود، کیخسرو را همان کوروش دانسته و در اثر خود از این اسامی فراوان استفاده کرده است. این اثر با حمله اعراب به پایان میرسد. جلد دوم این کتاب چنانکه خود هدایت در عنوان کتاب آورده، از بعثت خاتم انبیا حضرت محمد (ص) آغاز و تا ظهور مغول ادامه یافته است، ولی در اصل این اثر تا پایان دوره آق قویونلو و قرا قویونلوها ادامه یافته است.
جلدهای سوم و چهارم این اثر از اهمیت بیشتری نسبت به دو جلد دیگر برخوردار است. چراکه در آن به صورت بسیار کامل و مفصل به تاریخ ایران اشاره شده است. هدایت جلد سوم کتاب خود را به دو بخش تقسیم کرده که بخش اول به دوران صفویه، افشاریه و زندیه و بخش دوم آن به بیان تاریخ ایران از ظهور آغامحمدخان قاجار تا شکلگیری مشروطه در ایران اختصاص یافته است. جلد چهارم «گزارش ایران» که دربردارنده دوران مشروطیت ایران است، در نهایت با کابینه مشیرالدوله و همزمان با قدرتگیری رضاخان به پایان میرسد.
آرا و عقاید ملل جهان از نگاه هدایت
«افکار امم» کتاب دیگر مخبرالسلطنه است. این اثر او تا حدود زیادی با سایر آثار وی متفاوت است. این اثر مخبرالسلطنه با آفرینش آدم شروع میشود و درباره پیدایش جهان هستی و مراحل مختلف شکلگیری آن از لحاظ زمینشناسی مطالبی را عرضه کرده است، سپس به مسایلی نظیر انسان و آفرینش آن پرداخته شده است.
«افکار امم» به بیان و بررسی افکار امم و به عبارت بهتر بررسی افکار قارهها و سپس ملل مختلف پرداخته است. وی در بدو امر، آفرینش را از دیدگاه اقوام مختلف و از منظر اساطیر و افسانههای متعلق به هر یک از آنها بررسی کرده است. او سپس با تفصیل هر چه بیشتر، از عقاید آریاییها و نیز مذاهب مزدایی، مانویت، و مزدکی یاد کرده و به صورت هر چه جزییتر از عقاید و آداب رسوم ایشان سخن رانده شده است.
بر مخبرالسلطنه چه گذشت؟
«بر من چه گذشت» عنوان کتاب دیگری از هدایت است. این اثر هدایت ، اثری منثور و منظوم بوده است، که شاید بتوان این اثر را پایه دو اثر اصلی منثور و منظوم هدایت یعنی «خاطرات و خطرات» و «تحفه مخبری» دانست. از شواهد چنین برمیآید که، این کتاب بنا به درخواست اطرافیان هدایت نگاشته شده است و البته طبق معمول، زمانی این کار صورت گرفته که، هدایت دارای منصب سیاسی نبوده و چنانکه خود معتقد بود، داشت از زمان بیکاری خویش بهرهمند میشد.
روایت سفر دور دنیا به بهانه عزیمت به مکه!
«سفرنامه مکه» عنوان کتابی دیگر از سیاستمدار قاجاری است. این اثر مخبرالسلطنه در بردارنده سفرنامه تشرف هدایت به مکه معظمه از طریق چین، ژاپن، آمریکا، اروپا و در نهایت ایتالیا و اسکندریه است. پس از آنکه امینالسلطان در ۲۲ جمادی الآخر ۱۳۲۱ از منصب صدارت مظفرالدین شاه عزل شد، توفیقی اجباری نصیب وی شد تا راهی زیارت خانه خدا شود، ولی در واقع به حکم مظفرالدین شاه بود که او از کشور خارج شد. امینالسلطان پس از آنکه تصمیم به این سفر گرفت از مخبرالسلطنه هم درخواست همراهی کرد. مخبرالسلطنه هم که از دانش خوبی برخوردار بود و بهویژه به چند زبان خارجی به خوبی تسلط داشت،با کمال میل این درخواست امینالسلطان را اجابت کرد تا ضمن مترجمی امینالسلطان، دیداری هم از مناطق مختلف جهان داشته باشد.
هدایت در این سفرنامه به توصیف جغرافیا و آداب و رسوم و فرهنگ این کشورها بهویژه چین و ژاپن پرداخته است. آنچه کار هدایت را با بسیاری از سفرنامههای دیگر متمایز میکند، آن است که وی بعدها با مراجعه به کتابها و منابع معتبر، اطلاعاتی را بر این اثر میافزاید تا علاوه بر شرح سفر، به افزودن اطلاعات خوانندگان خود نیز بپردازد. او در این سفر مانند بسیاری دیگر که در آسیا دنبال الگوی مناسبی برای انجام اصلاحات در ایران به تأسی از آن کشور بودند، ژاپن و زمامداران و مردم آن را به شدت میستاید.
هدایت علاوه بر دو کشور چین و ژاپن، در سفرنامهاش اطلاعاتی نیز درباره کشورهای اروپایی و آمریکا میدهد. او و همراهانش طی این سفر، آن قدر وقت خود را به بازدید در مناطق و کشورهای مختلف صرف کردند که حتی در بین راه به دلیل کمبود وقت تصمیم میگیرند هدف اصلی خود، یعنی زیارت خانه خدا را به سال بعد موکول کنند. اما چنان که هدایت اشاره میکند، بر شیطان رجیم لعنت فرستادند و با شتاب هر چه تمامتر، راهی زیارت خانه خدا شدند.
تحفههای مخبرالسلطنه برای آیندگان
«تحفه مخبری» یکی دیگر از مهمترین آثار مخبرالسلطنه هدایت است که اولین چاپ آن در سال ۱۳۳۰ه.ش در زمان حیات خود مولف صورت گرفت. با وجود آنکه هدایت وقت زیادی را برای نگارش این کتاب نسبت به سایر آثار خود صرف نکرد، ولی «تحفه مخبری» نسبت به آثار دیگر هدایت، چندان مورد توجه پژوهشگران، قرار نگرفت. با توجه به آنچه در این اثر منظوم آمده، ظاهرا آغاز تالیف این اثر زمانی شروع میشود که هدایت از والیگری فارس در بحبوحه جنگ جهانی اول عزل شده است و از قرار معلوم عنوان اصلی کتاب را که همان «کار بیکاری» است نیز از همین جا، یعنی عزل از والیگری فارس و بیکاری خود الهام گرفته است:
«کار بیکاری است تحفه مخبری خواهمت توفیق که از آن برخوری چون به بیکاری بشد انجام آن کار بیکاری نهادم نام آن»
این کتاب در بردارنده تاریخ ایران از ادوار باستانی تا سقوط پهلوی اول به صورت بسیار مختصر و گذرا است و لابهلای آن پر از حوادث سیاسی است که در تاریخ معاصر ایران و حتی دنیا اتفاق افتاده است.
«تحفة الآفاق» تالیف دیگر هدایت، اثری جغرافیایی که باید آن را اثری تالیفی- ترجمهای خواند. در سال ۱۳۱۴ه.ق پدر مهدی قلی خان نسخهای از کار فونسن را به او داد که به دستور مظفرالدین شاه قاجار باید ترجمه میکرد. بخشهایی از این اثر که از نظر مخبرالسلطنه مفیدتر بود، ابتدا ترجمه و در اختیار شاه قاجار و دیگران قرار گرفت، اما مخبرالسلطنه کار ترجمه تنها را در شان و منزلت خود نمیدید، از این رو در صدد برآمد تا مطالبی را نیز به آن بیفزاید. در نتیجه این کار تبدیل به اثری ترجمهای - تالیفی شد.
او خود در این باره چنین مینویسد: «در اول سلطنت مظفرالدین شاه جغرافیای بزرگ فونسن را اعلیحضرت برای ترجمه به پدرم داد. به من رجوع فرمودند. قسمت اروپ را که مشتمل بر مطالب مفیده بود با شوقی وافر ترجمه کردم و تقدیم شد. خواستم آن را به طبع برسانم. به ترجمه قناعت نکردم. تاریخ و حکایاتی از هر قبیل بر آن افزودم. خواستم مصور باشد. اسباب فراهم نبود. لوازم کار از فرنگ آوردم و خود مشغول امتحانات شدم. یک صفحه مرا هشت ماه معطل کرد. خسته نشدم تا راه عمل را به دست آوردم. نیمی از آن کتاب قبل از مسافرت به شیراز (شعبان ۱۳۳۰ هجری قمری) به طبع رسید و بقیه به واسطه عوایق چندی بعهد تاخیر افتاد تا در سنه ۱۳۱۷ هجری شمسی انجام پذیرفت.»
«تحفة الافلاک» اثر دیگری از هدایت کتابی است درباره صور فلکی و اجرام آسمانی است. مخبرالسلطنه که همواره به اجرام آسمانی علاقهمند بوده، پس از آنکه از کار ریاست وزرایی فارغ میشود، به دنبال علاقه خود رفته و شروع به بررسی ستارگان و کواکب میکند که نتیجه آن هم اثری به نام «تحفة الافلاک» میشود.
کتابی که نام هدایت را در تاریخ موسیقی ایران ثبت کرد
«مجمع الادوار» اثر متفاوت دیگری از مخبرالسلطنه بهشمار میرود. آنچه باعث نگارش این کتاب شده است، پیش زمینههایش به دوران کودکی مخبرالسلطنه باز میگشت که از همان دوران کودکی چنانچه خود اشاره کرده، «از جعبه گز، تار دم اسب، قطعات قرقره، دستانداز تخت، سازی سر هم میکردم، گاهی به اتفاق تناسبی بین تارها میافتاد و نشاط میداد». این علاقه مخبرالسلطنه به موسیقی، در دوران اقامت کوتاه مدت وی در کنار یک خانواده آلمانی که مهدی قلیخان نوجوان برای تحصیل به آنجا رفته بود، تشدید شد.
به هر حال این علاقه به موسیقی سبب خلق اثری در تاریخ موسیقی ایران شد که «مجمع الادوار» نام گرفت. همین اثر، مخبرالسلطنه را جزو اولین کسانی قرار داد که به نگارش نت در موسیقی ایران پرداختند.
نظر شما