وی با بیان اینکه آثاری را که اکنون به دیگر زبانها ترجمه شدهاند مطالعه نکردهام، افزود: بنابراین نظری درباره چرایی انتخاب این آثار برای ترجمه ندارم.
نویسنده مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» در پاسخ به این سوال که آیا مترجم آثار دفاع مقدس باید ویژگی خاصی داشته باشد؟ گفت: مسلم است که این فرد در وهله نخست باید مسلط به زبان کشور هدف باشد. اما درباره این که باید ویژگیهای خاصی داشته باشد؛ میگویم: نه. مگر وقتی کتاب «جنگ و صلح» به فارسی ترجمه شد، مترجم باید به فرهنگ مسیحیت معتقد میبوده یا قبول میداشته بعد دست به ترجمه میزده؟ همین که از فرهنگ نظامی و دفاعی روسیه هم آگاهی داشته کفایت میکرد. ما این آثار دیگران را میخوانیم تا با فرهنگ دیگر کشورها آشنا شویم.
وی با تاکید بر اینکه نباید متن آثاری را که درباره جنگ تحمیلی نوشته میشود مقدس چلوه داد، افزود: ما از وقایع جنگ به عنوان «دفاع مقدس» یاد میکنیم اما تمام دنیا از آن به عنوان «جنگ» یاد میکنند. معتقدم که هر دفاعی از سرزمین مادری صورت میگیرد محترم، با ارزش و در نتیجه مقدس است. بنابراین، دفاع فرانسه در برابر آلمان در جنگ جهانی، عراق در برابر داعش و دیگر دفاعهایی که در دنیا انجام شده و میشود، مقدساند. اگر بخواهیم متن ادبیات را مقدس کنیم، نمی دانم چه اتفاقی برای ادبیات ما میافتد!
قیصری درباره نحوه حضورش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت که از 16 تا 23 مهرماه 1393 برگزار میشود، توضیح داد: هنوز برنامه قطعی موسسه نمایشگاههای فرهنگی در این زمینه به من اعلام نشده، ولی میدانم که قرار است چند نشست داستانخوانی برای فارسی زبانان و احتمالاً برنامه برای انگلیسی زبانان داشته باشیم.
وی درباره بهترین شیوه حضور نویسندهای از ایران در نمایشگاههای کتاب خارجی گفت: اجازه بدهید از دیدههایم وقتی که از نمایشگاه برگشتم حرف بزنم، ولی فعلاً بهترین و ایدهآلترین شیوه حضور نویسنده در نمایشگاه کتاب فرانکفورت این است که از یک سال قبل بتوانیم دست به ترجمه آثار همان نویسنده زده و ناشران و مخاطبان دیگر کشورها را با آثار نویسندهای که قصد دعوت از او در نمایشگاه سال بعد داریم، آشنا کنیم.
نگارنده «ضیافت به صرف گلوله» در پاسخ به این سوال که آیا از تجربههای حضور اکبر صحرایی در نمایشگاه فرانکفورت که سال گذشته به این نمایشگاه دعوت شده بود، آگاهی یافتهاید؟ اظهار کرد: تجربهای از ایشان به شخص من ارایه نشده است اما با دیگر نویسندگانی که در این نمایشگاه شرکت کرده بودند صحبت داشتم و این طور که فهمیدم، تا مساله کپیرایت در کشور ما حل نشود، حضور و عدم حضور ما خیلی جدی گرفته نمیشود. به همین دلیل مهمترین هدفم از سفر به فرانکفورت این است که بدانم ادبیات مکتوب ما چه جایگاهی در دنیا دارد.
مجید قیصری با داستانهای جنگیاش شناخته شده است. وی سال ١٣٤٥ در تهران متولد شد و در رشته روانشناسی تحصیل کرده است. قیصری در اوایل دهه ٧٠ به طور جدی به نوشتن داستان کوتاه پرداخت. مجموعه داستان «صلح»، رمان «جنگی بود، جنگی نبود»، مجموعه داستان «طعم باروت» و مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ» محصول تلاشهای او در زمینه داستاننویسی در دهه گذشته است.
در سال ١٣٨٠ رمان «ضیافت به صرف گلوله» و در سال ٨٤ مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» از وی به چاپ رسیده و رمان «باغ تلو» و مجموعه داستان «گوساله سرگردان» نیز از جمله کتابهای وی است. داستانهای کوتاه قیصری در حقیقت کولهبار زخمها، یادها و شهود هنرمندی است که سالهای نوجوانی خود را پشت خاکریزها و زیر آتشباران روزهای جنگ گذرانده است.
وی سعی کرده است تا از خاطرات جنگ تنها به روایتی ساده بسنده نکند بلکه خواسته داستانهای ماندگاری بسازد که به روایت عواطف انسانی و موقعیتهای مختلف در پسزمینهای به نام جنگ بپردازد. همچنین کتاب «سه دختر گل فروش» برنده جایزه قلم زرین سال ٨٥ شد.
نظر شما