مسئولان مدرسه به همراه پلیس پیگیر این قضیه هستند ولی با بارش کولاکی که همه را غافلگیر می کند، خانواده هفلی پشت درهای بسته خانه گیر می افتند. گرگ می داند وقتی برف ها آب شوند، مجبور است با حقیقت ماجرا مواجه شود ولی چه مجازاتی بدتر از این است که در تعطیلات آنهم تعطیلات کریسمس ،همراه خانواده ات توی خانه گیر بیفتی؟
در بخشی از کتاب می خوانیم: «امروز وقتی به مدرسه رسیدم، خیال می کردم خطر ماجرای رنگ سبز از بیخ گوشم گذشته است. برای همین وقتی در برنامه صبحگاهی، بلندگو اسمم را صدا زد، کلی جا خوردم. راه افتادم و وقتی پایم را در دفتر معاون مدرسه گذاشتم، او گفت بنشین.گفت خبر دارد من یکی از تبهکارهای مسئول لکه های سبز هستم و پرسید حرفی برای گفتن دارم یا نه؟
نگاهی به دور و بر اتاق انداختم تا ببینم دستگاه دروغ سنج را می بینم یا نه. ولی ندیدمش و به این نتیجه رسیدم که بهترین کار این است که یا ساکت بمانم یا شاید هم درخواست وکیل کنم. بعد آقای روی، تکه کاغذی را از جعبه یادداشت های ناشناس بیرون کشید و نشانم داد.
یکهو فهیمدم چه خبر شده است. رولی اعتراف کرد. البته به صورت ناشناس. نمی دانم رولی به عمد کارش را به این صورت انجام داده یا واقعا این قدر ابله است. گرچه حدس می زنم شامل مورد دوم باشد...»
کتاب بچه دست و پاچلفتی در تعطیلات تابستان، بچه دست و پاچلفتی کلافه شده، بچه دست و پاچلفتی و داداش بزرگه، بچه دست و پاچلفتی و دفتر یادداشت و بچه دست و پاچلفتی و حقیقت ناخوشایند عناوین پنج کتاب قبلی این مجموعه است که توسط نشر پنجره روانه بازار کتاب شده است.
کتاب «بچه دست و پا چلفتی در محاصره کولاک» با شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت هشت هزار تومان توسط نشر پنجره عرضه شده است.
نظر شما