زنوزی در پاسخ به این پرسش که چرا بیشتر مراجعان به کارگاههای داستاننویسی را بانوان تشکیل میدهند؟ توضیح داد: این موضوع بسیار مهمی است و نیاز به آسیبشناسی اجتماعی دارد. به نظر من این موضوع به دلیل ویژگی ادبیات داستانی است که مقولهای زنانه به شمار میآید. خانمها ذاتاً به جزئیات توجه زیادی میکنند و نسبت به آقایان ظریفبینترند. برای نمونه اگر به یک مهمانی بروند، حتی رنگ تار و پود پردههای آن خانه را تا سالها به یاد میسپارند، در حالی که مردان کمتر از چنین ویژگیهایی برخوردارند.
وی اضافه کرد: حدود یک دهه قبل، حضور درخشان نویسندگان زن در فضای ادبیات داستانی ایران متبلور شد. حتی معتقدم آنها گوی سبقت را از نویسندگان مرد هم ربودند. برای نمونه میتوانم به رمان «چراغها را من خاموش میکنم» نوشته زویا پیرزاد اشاره کرد که به چاپهای متعددی هم رسید اما این حضور درخشان تنها یک جرقه بود و متاسفانه بعدها نویسندگان زن بسیار توانای ما دچار تکرار شدند. آنها مدام داستانها و شخصیتهای داستانی را در آثارشان تکرار میکردند و این عاملی شد تا موفقیت زنان داستاننویس ایران تداوم نداشته باشد.
این نویسنده با تاکید بر اینکه بیشتر مراجعان به کارگاههای ادبیات داستانی، زنان هستند، اضافه کرد: این مساله تنها در کارگاههای داستاننویسی به چشم نمیآید و حتی در دانشکدههای ادبیات هم به خوبی نمایان است. باید اعتراف کرد، جنس ادبیات زنانه است. البته خوشحالم کارگاههای داستاننویسی، نویسندگان زن خوبی را به جامعه ادبی کشور معرفی میکند اما استقبال کم مردان از این کارگاهها هم مقولهای است که نیاز به آسیبشناسی دارد.
فیروز زنوزیجلالی، داستاننویس و مدرس کارگاههای ادبیات داستانی است. «روزی که خورشید سوخت»، «اسکاد روی ماز 543»، «مردی با کفشهای قهوهای» و «سیاه بمبک» برخی آثار وی هستند. رمان «قاعده بازی» زنوزی جلالی سال 1387 به عنوان اثر شایسته تقدیر جایزه جلالاحمد معرفی شد.
نظر شما