نگارش خاطرات حاج حسن یگانه چگونه و چطور آغاز شد؟
با تماسی كه از طرف بنیاد حفظ آثار و اسناد استان هرمزگان با من گرفته شد از من خواستند تا خاطراتی در مورد یكی از افراد تأثیرگذار در جنگ بنویسم. پس از آن در تابستان سال 91 جلسهای را به صورت حضوری با آقای یگانه داشتم و تعدادی نوار ضبط شده در مورد كودكی او تحویل گرفتم كه بر این مبنا كار را شروع كردم. جلسات مصاحبه به صورت ماهیانه و مستمر هفتهای یك جلسه انجام میگرفت كه بیش از 10 ساعت صدا و مصاحبه مفید جمعآوری شد.
مستندات چقدر در تدوین و نگارش كتاب به شما كمك كرد؟
مهمترین چیزی كه در مورد این كتاب میتوان بیان كرد بخش اسناد كتاب است. از آنجا كه این كتاب در مورد مدیریت اتفاقات سالهای جنگ است و نه اتفاقات لحظه به لحظه آن، برخلاف كتابهایی كه از زبان راوی اتفاقات جنگ و درگیریهای آن بازگو میشوند، در آن با انسانی روبهرو هستیم كه با یك تلفن سه شهر (تهران، اصفهان و بندرعباس) را مدیریت میكند تا نیازهای اولیه جبهههای جنگ مثل خوراك، پوشاك، دارو و كادر درمانی به سرعت و به طور منظم به جبههها ارسال شود. به همین منظور بخش عمده كتاب شامل مداركی است كه از حاج حسن یگانه به جا مانده است. وقتی مدارك را پشت سر هم نگاه میكنیم، حس روایتی در آنها مشاهده میشود كه متن كتاب حلقه ارتباطی بین آنها (مدارك) را تشكیل میدهد. سعی كردم با روایتی روان و منطبق با مدارك مستند خاطرات واقعی این مدیر و رزمنده سالهای اول جنگ را برای مخاطب خواندنیتر كنم. به عنوان مثال مدرك صفحه 163 به عنوان اولین حكم ایشان است كه احكام بعدی نسبت به اعزام ایشان به جبهههای ایلام در كتاب منتشر شده است. تعداد این مدارك به دوهزار و 500 مدرك و سند میرسید كه از بین آنها برخی مدارك مهمتر را جدا كردیم و در انتهای كتاب منتشر شده است.
تاكید بر نقش استان هرمزگان در دوران دفاع مقدس و به ویژه سالهای آغازین جنگ در كتاب «هلال سرخ» به چه دلیل بوده است؟
قرار است در این كتاب در لوای داستان حاج حسن یگانه، داستان بزرگتری از حمایتها و فداكاریهای استان هرمزگان در روزهای جنگ روایت شود.
قصه «هلال سرخ» شرح كمكها و تأثیر استان هرمزگان برای جبهههای جنگ كه به واسطهی مدیریت حاج حسن یگانه اتفاق افتاده است در حد فاصل سالهای 1358 تا 1367 روایت میشود. كه گزیده از اینها در كتاب آمده است. در این كتاب ما گروهی از امدادگران را به مدیریت حاج حسن یگانه دنبال میكنیم كه از استان هرمزگان به سمت جبهههای جنگ اعزام میشوند و در آنجا به فعالیت و تجهیز بیمارستانهایی در خط مقدم و مناطق جنگی میپردازند. اتفاقاتی كه در این كتاب دنبال میشود تا سال 65 و ارتباط مستقیم آقای یگانه با جبهههاست اما بعد از آن، تنها مدیریت ایشان را در طول سالهای جنگ روایت میكنیم. چرا كه در سالهای بعد از 65 ایشان به پشتیبانی و تجهیز چندین لشكر بزرگ از جمله امام حسین (ع) اصفهان، فجر شیراز، ثارالله كرمان و تیپ مستقل ذوالفقار استان هرمزگان میپرداختند.
ویژگی مهم كتاب كه میتواند برای مخاطب جذاب باشد چیست؟
«هلال سرخ» برای نخستینبار به فضای پنهانی پشت صحنههای نبرد وارد میشود و از رازهایی پردهبرداری میكند كه شاید تا به حال كسی به آن نپرداخته باشد. در بین كتابهای منتشر شده خاطرات دفاع مقدس، خودم كمتر كتابی را در مورد مدیریت امداد و درمان در جبهه دیدهام.
از شاخصههای فردی حاج حسن یگانه برای ما بیان كنید؟
یكی از شاخصهای «یگانه» مدیریت بحران، جنگ، امداد و اقدامات ابتكاری ایشان در این زمنیه بوده است كه در طول خدمت ایشان باعث نجات بسیاری از رزمندگان و مردم شده است. از اقدامات ابتكاری ایشان میتوان به ساخت برانكارد برزنتی برای حمل مجروحان در كانالهای صعبالعبور و تصریح در روند امدادرسانی در جریان جنگ اشاره كرد.
از چه قالب داستانی برای روایت خاطرات در این كتاب استفاده كردهاید؟
كتاب در قالب داستانهای كوتاه روایت شده است؛ چرا كه روایتهای ما در هر فصل محدود به مكان و زمان خاصی است كه در حد فاصل آغاز و پایان یک اتفاق صورت میگیرد و هر فصل به طور مستقل یک داستان كامل است زیرا اتفاقات هم پاره پاره و تكه تكه بودهاند.
توصیف فضای خاطرات حاج حسن یگانه به چه شكل صورت گرفته است؟
راوی خیلی كم خاطرات را به شكل توصیفی بیان میكرد اما من با توجه به اطلاعات موجود درمورد زمان، مكان، افراد و موقعیتها آنها را بازسازی كردهام و نه اینكه از تخیل خودم استفاده كرده باشم. بازسازیهای صورت گرفته همگی مورد تائید حاج حسن یگانه بود تا این توضیحات به واقعیت مشاهده شده از طرف ایشان نزدیک باشد. توصیفات هم از طریق تصویر صحنههایی كه خودم از سایتها و عكسهای آن دوره دیدم و هم توسط صحبتهای كسانی كه آنجا را دیده بودند توصیف میشد. مثلاً جنگل عنقر، نام منطقهای بود كه باید در خاطرات توصیف میشد كه اگر قرار بود به تخیلم رجوع میكردم باید جنگلی انبوه از درختان را توصیف میكردم در حالی كه آن منطقه بیابان است و تنها از سالهایی دور با نام جنگل عنقر نامیده میشود. من به واسطه خانواده، رفتوآمدهایی در منطقه داشتم و با فضای آنجا كاملاً آشنا بودم. این موضوع در بیان توصیفی دقیق مكانها بسیار كمكم میكرد.
زبان و روایت زمانی كه برای كتاب در نظر گرفتهاید چه زبان و روایتی است؟
سعی كردم تا جایی كه میشود به زبان راوی نزدیک شوم. جملات كوتاه هستند و گاهی وقتها خیلی خلاصه و موجز به واقعیتها پرداخته شده كه این دو شاخصه اصلی شخصیت حاج حسن یگانه است. این كتاب روایتی خطی است كه از زمان كودكی، دوران فعالیت انقلابی و جنگ و همچنین تا پایان مدیریت حاج حسن یگانه در ستاد امداد و درمان در زمان دفاع مقدس بودهاست.
چقدر این كتاب را خاطره و چقدر داستان می دانید؟
این كتاب در مرز خاطره و داستان حركت میكند. گاهی اگر یك پاراگراف را اضافه میكردم كتاب به صورت داستانی محض میشد، در حالی كه اگر صرفاً به خاطرات راوی میپرداختم كتاب شكل گزارشگونه به خود میگرفت كه برای مخاطب اصلاً جذاب نبود. من دوست داشتم برخی صحنهها را پر رنگتر و برخی را كم رنگتر ارایه دهم و آن برشی را انتخاب میكردم كه اصل واقعه را به شكلی دراماتیک بیان كند. در این كتاب تمام مدت در حال بندبازی بودم. به عنوان یك داستاننویس این كتاب تجربه بسیار جذابی برایم بود.
نظر شما