خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ محمد آسیابانی: جریان تحول در علوم انسانی چندی است که در محافل علمی کشور مطرح شده و اندیشمندان و متفکران بسیاری را به سمت نظریهپردازی در این موضوع کشانده است. طراحان این جریان، یکی از وجوه مهم اين تحول را در چگونگی «ترجمه منابع فلسفی غرب» بیان کردهاند.
در جریان تحولبخشي به علوم انساني، قطعا ما به متون فلسفی دیگر کشورها نیاز داریم. درست است که آرا و افکار ابونصر فارابی، ابنسینا، ابنعربی، شیخ اشراق، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا باید در جریان تحول علوم انسانی مورد توجه قرار گیرد، اما یادمان نرود که ناآشنایی با فلسفههای رایج در جهان کارکرد فلسفه اسلامی را هم با اشکال مواجه خواهد كرد، چرا که به باور عموم اندیشمندان و فلاسفه در طول تاریخ تفکر ــ به ویژه قرن جدید ــ علوم انسانی در خلأ به وجود نمیآیند. بنابراین نیاز بسیاری به ترجمه متون فلسفی در ایران حس میشود. توجه كنيم كه بسياري از بخشهاي علوم انساني نيز نخست با ترجمه وارد جهان اسلام شدند و سپس به وسيله انديشمندان مسلمان رشد و پرورش يافتند.
بهتازگی کتاب «سنت ترجمه آثار فلسفی در ایران» شامل چهار گفتوگوی بلند محمد میلانی، مترجم و محقق حوزه فلسفه با چهار مترجم برگزیده در حوزه علوم انسانی منتشر شد. نشر پایان اين كتاب را با شمارگان هزار نسخه در 112 صفحه به بهای پنج هزار و 500 تومان روانه بازار نشر كرده است.
میلانی در این کتاب تلاش دارد تا مسئله ترجمه متون فلسفی در ایران را واکاوی كند و در ادامه به ریشهیابی مشکلات ترجمه مکتوبات فلسفی در ایران بپردازد. «زبان فارسی و ترجمه» (گفتوگو با سیاوش جمادی)، «ترجمه، راهی به سوی فرهنگسازی» (گفتوگو با خشایار دیهیمی)، «ترجمه متون فلسفی در ایران» (گفتوگو با کامران فانی) و «فراز و نشیبها در ترجمه آثار هگل» (گفتوگو با زندهیاد محمود عبادیان)، مطالب این کتاب است.
چهار مترجم و محققی که طرف گفتوگوی میلانی قرار گرفتهاند، از مترجمان شهیر و اثرگذار در جریان مطالعات علوم انسانی ــ به ویژه در حوزه فلسفه ــ در ایران هستند. سیاوش جمادی با ترجمه آثار مارتین هایدگر؛ محمود عبادیان با ترجمه آثار هگل؛ خشایار دیهیمی با ترجمه آثار آیزایا برلین، ریچارد رورتی و برخی از اهالی ادبیات چون داستایفسکی؛ و کامران فانی با ترجمه آثاری از آنتوان چخوف، کارل چاپک، گونتر گراس و نگارش و سرپرستی دایرةالمعارفهای مختلف در حوزه علوم انسانی چون «دایرةالمعارف دموکراسی»، «دایرةالمعارف تشیع» و «دانشنامه دانشگستر» و همچنین ویراستاری بسیاری از متون فلسفی، نقشي مهم در تامین منابع مطالعاتی اهالی فلسفه و علوم انسانی در دهه اخیر داشتهاند.
بحث پیرامون توانایی یا ناتوانی زبان فارسی برای بیان مسائل فلسفی مهمترین مبحث این کتاب است. بسیاری از منتقدان و مترجمان معاصر مانند پیام یزدانجو، مجید مددی و ... اعتقاد دارند که زبان فارسی ظرفیتي کامل برای طرح مطالب و مباحث فلسفی ندارد و برای بیان برخی مفاهیم بهناچار باید به جعل و وضع واژه پرداخت؛ با این اوصاف سیاوش جمادی که برخی از مهمترین منابع فلسفی آلمانی از جمله «هستی و زمان» هایدگر را ترجمه کرده، این اعتقاد را ندارد.
جمادی در گفتوگوی خود با میلانی ابتدا با ذکر ابیاتی از مثنوی مولانا «ما چو چنگیم و تو زخمه میزنی ...» قابلیتهای زبان فارسی برای طرح مباحث فلسفی را بیان ميكند و در ادامه با ذکر مثالهایی چون برگردان فارسی مفاهیمی چون Aesthetics این قابلیت را به اثبات میرساند.
میلانی در این گفتوگو سوال جالب و در عین حال مهمی از جمادی به این شرح پرسیده است: «آیا مفاهیم مدرن را میتوان با واژههای قدیمی بیان کرد؟» اهمیت این سوال در این است که بسیاری از مباحث و مفاهیم در حوزه فلسفههای مضاف، متعلق به دوران مدرنیته است و قاعدتا برگردان مکتوبات این حوزه با شرایطي خاص روبهروست. پاسخ جمادی به این سوال که واژگان، قدیم و جدید ندارند، بحث درباره جعل و وضع واژه را با سوال جدی مواجه کرده است.
مسئله انتقال فرهنگها در ترجمه نیز یکی دیگر از مباحث مهم مطرح شده در این کتاب است. میلانی این مباحث را در گفتوگو با دیهیمی مطرح ميكند که تقریبا در تمام زیرشاخههای علوم انسانی از جمله فلسفه، حقوق، ادبیات، هنر و... کتابهای تخصصی مهمی ترجمه کرده است.
همچنین شکی نیست که اندیشههای دو فیلسوف آلمانی مشهور تاریخ یعنی هگل و هایدگر بر فلسفههای امروز ایران تاثیر بسیاری داشته است. میلانی کیفیت این تاثیر را در گفتوگو با مترجمان تخصصی این دو فیلسوف ــ یعنی محمود عبادیان و سیاوش جمادی ــ بررسی کرده است. این بررسی یکی دیگر از مباحث جذاب این کتاب است که جای توسعه هرچه بیشتر دارد و حتی میتوان آن را در یک کتاب مستقل مطرح کرد.
نکته دیگر در این است که در جریان انتشار منابع فلسفی در ایران، قالب گفتوگو که نخستین روش تالیف و انتشار مکتوبات فلسفی است، چندان مورد توجه قرار نگرفته، در صورتی که این قالب در حوزه فلسفه کارآیی بسیاری دارد. از مهمترین کسانی که در دو دهه اخیر به این قالب توجه کرد و البته کتابهایش نیز با موفقیت کامل از نظر جلب مخاطب مواجه شد، رامین جهانبگلو با کتابهایی چون «زیر آسمانهای جهان: گفتوگو با داریوش شایگان» و «در جستوجوی امر قدسی: گفتوگو با سیدحسین نصر» است.
این گفتوگوها با توجه به سابقه فعالیت میلانی در مطبوعات، پیشتر در هیچ نشریهای منتشر نشده بودند. این نکته نشان میدهد که میلانی ــ که خود نیز در حوزه ترجمه متون فلسفی فعالیت دارد ــ بر اساس دغدغه فکری به سمت کار بر روی این کتاب رفته است. گفتوگوهای این کتاب از ابتدا برای «کتابشدن» گرفته شده بودند. اين در حالي است كه بسیاری از كتابهاي مترجمان و مدرسان حوزه فلسفه، بازنشر همان نوشتارها و مصاحبههایي است که در مطبوعات کار کردهاند.
كتاب «سنت ترجمه آثار فلسفی در ایران» با وجود حجم اندك خود، تجربياتي از يك عمر فعاليت پنج شخصيت برجسته در حوزه ترجمه علوم انساني را فراروي خواننده ميگذارد و معيارهايي برای سنجش کیفیت ترجمه فلسفی در ایران را فراروي او قرار ميدهد.
در هر حال اگر به پیشرفت علوم انسانی در كشورمان علاقهمنديم، پرداختن به آثاري روشنگر، راهنما و راهگشا در زمينه ترجمه علوم انساني، امری ضروری است تا مجبور به بازپيمايي مسير طيشده و واپس ماندن از گذشته نشويم و حركت پيشبرنده خود را از جايي آغاز كنيم كه ديگران به پايان بردند.
نظر شما