به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در این نشست، فتحالله مجتبایی، نویسنده، مترجم و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب پارسی، زهره زرشناس، ایرانشناس و باستانشناس ایرانی و خالق آثاری چون «قصههایی از سغد»، «زبان و ادبیات ایران باستان» و «درآمدی بر ایرانشناسی»، طهمورث سجادی، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه تهران و نویسنده «تاریخ ایرانشناسی در فرانسه» و «ایرانشناسی و خاورشناسی» و پوران طاحونی، مسوول تحصیلات تکمیلی بنیاد ایرانشناسی سخنرانی کردند.
فتحالله مجتبایی، عضو هیات امنای بنیاد ایرانشناسی در تعریف ایرانشناسی اظهار کرد: مساله ایرانشناسی موضوعی نسبتا جدید است. از دو سه قرن پیش برخی از رشتههای علوم، جنبه آکادمیک پیدا کرد. نخست به صورت مطالعه فرهنگها و زبانهای شرقی در مقابل تمدن غربی در دانشگاهها شروع به مطالعه شد. به تدریج و در مرحله نخست رشته هندشناسی در دانشگاههای بزرگ دنیا تاسیس و در مراحل بعدی نیز خاورشناسی و ایرانشناسی پایهگذاری شد.
وی با بیان اینکه برای فهم ایرانشناسی باید نخست تعریف دقیقی از ایران ارایه داد گفت: ایران سرزمینی است که از لحاظ تاریخی از نیمههای هزاره آخر پیش از میلاد در تاریخ مطرح شد. البته پیش از این تاریخ نیز ایرانیان موجودیت داشتند. در حقیقت پیش از اینکه اقوام آریایی به سمت ایران سرازیر شوند، بومیان این سرزمین سکونت شهری داشتند و همین نوع زندگی آنها را کاهل کرده بود و به همین دلیل آریاییها به راحتی توانستند بر آنها چیره شوند. آریاییها پس از مهاجرت به دو گروه تقسیم شدند. گروهی از آنها به هند و گروه دیگر از دو طرف دریای مازندران وارد ایران شدند.
شاهنامه فردوسی مرزهای دقیق ایران را مشخص کرد
عضو هیات امنای بنیاد ایرانشناسی ادامه داد: در هر دو منطقه ایران و هند، زبان قوم غالب یعنی آریاییها بر زبان بومی غلبه پیدا کرد و آنها را تحت شعاع قرار داد. بهگونهای که در ایران این زبانهای بومی بهکلی از بین رفت اما در هند این زبانهای بومی تا حدودی باقی ماند. از سوی دیگر آمیزش مردم آریایی که وارد ایران شدند با آریاییهایی که وارد هند شدند متفاوت بود. در هند بومیان با آریاییها درگیر شدند اما در ایران آمیزش فرهنگی به راحتی انجام گرفت و بسیاری از آداب و رسوم بومیهای اولیه با آداب آریاییها آمیخته شد.
مجتبایی پس از این مقدمه گفت: بنابراین وقتی امروز از اقوام ایرانی سخن میگوییم، منظور آریاییهایی هستند که با بومیان و فرهنگ آنها آمیخته شدند. در اوستا برای اولینبار نام ایران بهصورت ایرانویج آورده شده است و بعد از آن در سنگنبشتههای هخامنشی نام ایران به همراه حدود و ثغور آن تکرار میشود. البته این حدود در طول تاریخ به دلیل اینکه ایران از چهار طرف مورد تهاجم بود، بارها تغییر کرد. تا اینکه در شاهنامه مرز دقیق ایران آشکار شد. در این اثر از سه قلمرو ایران، توران و تازی سخن به میان میآید. که ایران بین این دو قوم قرار گرفته است و به بیانی دیگر این ایرانی است که در ایرانشناسی با آن سروکار داریم.
این نویسنده در پایان سخنان خود اظهار کرد: نگاه ایرانشناسان ایرانی و خارجی به این موضوع متفاوت است. ایرانشناسی برای ایرانیها به صورت یک مساله عاطفی مطرح میشود، چراکه ایرانیان این سرزمین را مادر خود میدانند اما ایرانشناسان خارجی از منظر علمی به این موضوع مینگرند. ایرانشناسی حقیقی آن است که این دو کیفیت را با هم ترکیب کند. یعنی هم نگرش بیگانه که عینی و علمی و بسیار معتبر است باید حفظ شود و هم جنبههای اعتقادی و عاطفی نگاه ایرانی.
زمان سرنوشتساز مطالعات ایرانشناسی فرارسیده است
زهره زرشناس نیز در این نشست با موضوع چیستی مفهوم ایرانشناسی و شان دانشی آن به سخنرانی پرداخت و گفت: ایرانشناسی به مجموعهای از مطالعات علمی و منظم درباره ایران، فرهنگ، تمدن و زبانهای باستانی مردمان این سرزمین کهن در دورههای مختلف تاریخی اطلاق میشود. ایرانشناسی در ابتدا یکی از زیرمجموعههای خاورشناسی بود. بنابراین لفظ ایرانشناسی نسبتا نوساخته است. برای نخستین بار در کتاب «شهریاران گمنام» این لفظ به کار رفت و بعد به تدریج در کتابهای دیگر نیز راه یافت.
وی با بیان اینکه پژوهش درباره ایران و فرهنگ پربار آن نیازمند متخصصان این امر است عنوان کرد: آگاهی از جنبههای گوناگون فرهنگ ایران نیازمند این است که پژوهشها و فعالیتهای علمی در شاخههای گوناگون ایرانشناسی با یکدیگر پیوسته و آمیخته شود. به عقیده من امروز که در معتبرترین دانشگاههای ایران رشته ایرانشناسی دایر شده و دانشمندان و محققان ایرانی در حال فعالیت در این مراکز هستند، مناسبترین زمان برای اطلاق نام دانش ایرانشناسی به این رشته است. در حقیقت زمان سرنوشتساز برای مطالعات ایرانشناسی فرا رسیده است.
هدف بنیاد ایرانشناسی تربیت ایرانشناسان متخصص و آشنا به اسناد است
پوران طاحونی، مسوول تحصیلات تکمیلی بنیاد ایرانشناسی از دیگر سخنرانان این نشست بود که با موضوع پایهگذاری رشته ایرانشناسی در دانشگاه تهران و شهیدبهشتی به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: بنیاد ایرانشناسی از حدود سال 80 فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد. فراهم کردن محیط مناسب برای پژوهشگران و دانشجویان، سامان دادن تحقیقات ایرانشناسی اروپاییان و بالا بردن سطح آگاهی عمومی جامعه از اهداف این بنیاد از ابتدا تا کنون است.
وی افزود: آنچه از ابتدا برای این بنیاد اهمیت داشت، شناسایی اسناد باارزش ایرانشناسی، معرفی آنها و در مرحله بعد فراهم کردن فرصت نقد و بررسی این اسناد بود. طبیعتا این کار نیازمند تربیت نیروی متخصص و جوان در حوزه ایرانشناسی بود. به همین دلیل ایجاد رشته ایرانشناسی در دستور کار بنیاد قرار گرفت و این امر در سال 1383 محقق شد.
طاحونی درباره برنامهریزی دروس این رشته اظهار کرد: این برنامهریزی بهگونهای بود که دانشجوی ایرانشناس بتواند با استفاده از اسناد و مدارک موجود و با نگاه کلینگر به این رشته بنگرند. افزون براین بنیاد در بعد فعالیتهای آموزشی توسعه این فعالیتها را مدنظر دارد و از سوی دیگر بر روی حوزههای کمتر کار شده تاکید و تمرکز دارد.
آینده ایرانشناسی وابسته به موسساتی از جنس بنیاد ایرانشناسی است
طهمورث ساجدی نیز در این مراسم درباره اهمیت دانش ایرانشناسی در جهان معاصر و اولویتهای آن گفت: ایرانشناسی که ما به صورت مبتدی آن را میشناسیم نیازمند آن قسمت از تاریخ ایران است که با اروپا مرتبط میشود تا به این ترتیب متوجه دلایل رشد این دانش در اروپا و ضعف و کاستیهای آن در ایران شویم. ما باید دادههای آنها را دریافت کنیم و با استفاده از این دادهها و تجربیات آنها در این راه به تربیت نیروی متخصص بپردازیم.
این مترجم ادامه داد: وضعیت کنونی ایرانشناسی در جهان امروز و بهویژه در اروپا میتواند با شدت تمام توسط ایرانیان علاقهمندی که جنبه علمی این حوزه را درنظر میگیرند، رو به پیشرفت رود اما آینده ایرنشناسی بهگونهای خواهد شد که رشتههایی مانند تاریخ، سکهشناسی و فرهنگ عامیانه مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد و همه اینها زیرعنوان ایرانشناسی به فعالیت خواهند پرداخت. هرچند هریک از این رشتهها به تنهایی حایز اهمیت هستند. آینده ایرانشناسی برپایه موسسات و بنیادهایی همچون بنیاد ایرانشناسی است که باید برپایه سیاست مشخص آن را دنبال کند.
نشست «دانش ایرانشناسی در جهان معاصر» سهشنبه (16 اردیبهشت) در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزار شد.
بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تا 20 اردیبهشت در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) برپاست.
سهشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۸
نظر شما