شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۶
ضرورت تئاتر برای اهداف والای انسانی

کتاب «ضرورت تئاتر» اثر «پال وودراف» با ترجمه بهزاد قادری، منتشر می‌شود. وودراف فیلسوف و مدرس دانشگاه تگزاس است. به باور او ادبیات نمایشی و تئاتر برای بسیاری از اهداف والای انسان یک ضرورت است.

قادری، مترجم این کتاب به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: «ضرورت تئاتر» منتشر شده در سال 2008، نوشته «پال وودراف» فیلسوف، مترجم، پژوهشگر و استاد دانشگاه تگزاس است که فلسفه یونان باستان را با تئاتر و متون نمایشی آن پیوند می‌زند. وودراف باور دارد که ادبیات نمایشی و تئاتر برای بسیاری از اهداف والای انسان یک ضرورت است. 

وی افزود: با این اوصاف، وودراف با تئاتر به عنوان بخشی از هنرهای زیبا چندان میانه‌ای ندارد. او در این کتاب می‌گوید؛ «تئاتر دوستان دروغین دارد و آن‌ها تئاتر را در قلمرو تصنعی هنرهای زیبا به بند می‌کشند. باید تئاتر را از چنگ دوستان دروغینش درآوریم، اما وظیفه‌ای سنگین‌تر داریم. لازم است از تئاتر در برابر این دیدگاه که چیزی بی‌ربط، ویژه نخبگان و هنری رو به مرگ است، هنری که فقط چندتایی آدم بی‌مصرف تلاش می‌کنند آن را در فرهنگی صرفاً دمخور با فیلم و تلویزیون زنده نگه دارند، دفاع کنیم». 

قادری در ادامه در پاسخ به این سوال که؛ «چرا وودراف، به‌عنوان فیلسوفی که بسیار شیفته نمایش است، از تئاتر متعارف به این گونه گریزان است؟» گفت: مساله‌ این است که در سنت نمایشی غرب، تئاتر به عنوان شاخه‌ای از هنرهای زیبا، مردم را بیشتر به تماشا کردن وامی‌دارد و کمتر به تماشاگر فرصت می‌دهد که تماشایش هم بکنند.
این مترجم در توضیح بیشتر گفت: به نظر وودراف، این «دوستان دروغین» تلاش می‌کنند تماشا کردن بازیگران را فقط در چاردیواری هنرهای زیبا، تئاتر بنامند و از این راه - شاید ناخواسته - مردم را عادت می‌دهند تئاتری بودن هستی را فراموش کنند. از منظر وودراف، تماشا کردن و تماشایی بودن، هر دو هنرند و هر دو را باید آموخت و پیامد هر دو کار را نیز باید پذیرفت. این بخشی از شادی از یاد رفته ماست. 

قادری در ادامه به یادداشت وودراف برای ترجمه فارسی کتابش اشاره کرد که در آن نویسنده، خطاب به خواننده ایرانی اثرش می‌گوید؛ «خوشحالم که‌ این کتاب در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرد. از زمان نوشتن آن، بیش از پیش به این باور رسیده‌ام که تئاتر برای بسیاری از اهداف والای انسان یک ضرورت است. نخست آن‌که در «آموزش ‌و پرورش» به هنر تئاتر نیازمندیم. خوانندگان کتاب متوجه خواهند شد که چرا معتقدم هرگاه تماشاگران و تماشاچیانی در جایی گردهم آیند، از هنر تئاتر استفاده شده است. 

قادری همچنین به تاکید وودراف بر جنبه مذهبی تئاتر اشاره کرد و گفت: نویسنده در ادامه یادداشتش بر این ترجمه بر جنبه مذهبی تئاتر نیز تاکید کرده و می‌گوید؛ «به این باور رسیده‌ام که دگرگونی یک چهره در تئاتر، ماهیتاً مذهبی است. ادیپ شاه برای من روشن‌ترین نمونه است. در آغاز همچون انسانی قدرتمند، هوشمند و بخشنده بر صحنه می‌آید و در پایان همچون موجودی مطرود و ناپاک از صحنه بیرون می‌رود. حتی خورشید نیز قرار نیست بر تن ناپاک او بتابد. «کرئون» از دست زدن به تن او پرهیز می‌کند، فرزندانش از او می‌بُرند و حتی همسرایان مهربان، چون ادیپ گامی پیش آید، آنان گامی پس می‌کشند. اگر به یاد آوریم که هرآنچه «مقدس» است، ضرورتاً «حرام» است، به گمانم ادیپ خودش موجود مقدسی شده است.» 

قادری همچنین از انتشارات مینوی خرد به عنوان ناشر کتاب «ضرورت تئاتر» نام برد. 

قادری فارغ‌التحصیل مدرک دکترای ادبیات نمایشی از انگلستان است. او در سال 1384 از دانشگاه شهید باهنر کرمان به دانشگاه تهران منتقل شد و تا سال 1388 در دانشکده زبان‌ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران تدریس می‌کرد و در همین سال بازنشسته شد. 

قادری هم‌اکنون با دعوت وزارت علوم ترکیه در آن کشور و در یکی از دانشگاه‌های دولتی تدریس می‌کند. همزمان، او به عنوان عضو کمیته تخصصی ترجمه متون ایبسن به فارسی، با مرکز ایبسن شناسیِ دانشگاه اسلو نیز همکاری می‌کند. 

از میان ترجمه‌های منتشر شده قادری می‌توان به «مرگ تراژدی» اثر جرج اشتاینر و نمایشنامه‌های «خاندان چن چی» اثر پرسی بیش‌شلی، «خاندان چن‌چی» اثر آنتونن آرتو و همچنین «روسمرسهولم»، «هنگامی که ما مردگان سربرداریم»، «جان گابریل بورکمان» و «پرگنت»، همه از آثار ایبسن اشاره کرد.

«با چراغ در آینه‌های قناس؛ ادبیات نمایشی رمانتیسیسم و تئا‌تر پسامدرن»، «گذر از تئا‌تر ارسطویی به درام پسامدرن» و «ایبسن، آرمانشهر و آشوب» نیز از تالیفات و علمی–پژوهشی دکتر بهزاد قادری است. 

پال وودراف متولد 1943 است. از این اندیشمند معاصر پیشتر تنها مقاله‌هایی با ترجمه بهزاد قادری در برخی نشریات تخصصی تئاتر منتشر شده بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها