رودابه کمالی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ضرورت پیگیری کارشناسانه برای احیای زنگهای مطالعه، انشا و گفتوگو در مدارس اظهار کرد: فعالیت 22 ساله من در حوزه انشا، ضرورت توجه کارشناسانه به این امر را بدیهی میکند، تفکر پیشنیاز نوشتن است و اگر نوشتن از جامعهای رخت ببندد، فرصت تفکر و تامل نیز از آن سلب خواهد شد.
وی ادامه داد: یکی از ابعاد مورد توجه و تاکید ریاست جمهوری در روز بازگشایی مدارس نقد بود که این مهم نیز متکی به قوه استدلال و تفکر است؛ جامعه متفکر میتواند منتقد باشد.
مولف مجموعه کتابهای «کارگاه انشا» عنوان کرد: متاسفانه شیوههای رایج آموزشی، دانشآموز را به مطالعه و نوشتن تشویق نمیکنند، نظام آموزش و پرورش در بافت دولتی آن که طلایهدار آموزش و پرورش کل کشور است، نتوانسته ذوق و شوق مطالعه را در بچههای نهادینه کند. در سالهای اخیر به فهرست کتابهای درسی در مقاطع مختلف افزوده شده اما این کار نیز به بهبود اوضاع خواندن و نوشتن کمکی نکرده است.
کمالی افزود: از طرفی دیگر، جامعه نیز با قرار گرفتن در عصر اطلاعات از دنیای مطالعه و انشا فاصله گرفته، امروزه بچهها به واسطه بازیهای کامپیوتری و اینترنت فضاهای متفاوتی را تجربه میکنند و شیوع و اقبال رسانههای جمعی مختلف مانعی برای پرداختن به مطالعه شده است.
این معلم گفت: بنابراین این مشکل کاملا دوسویه است که بخشی از آن را در کمکاری نهادهای دولتی متولی و بخشی دیگر را باید در بیتوجهی خانوادهها جستوجو کرد.
کمالی تلاشهای نهادهای مردمی را در ایجاد علاقمندی به کتاب، کتابخوانی و انشا را موثر ارزیابی کرد و گفت: اما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که البته در بدنه سازمان آموزش و پرورش قرار میگیرد، با انجام اقداماتی مانند انتشار مجموعه رمان کودک، رمان نوجوان امروز و سرکشی به استانها و شهرهای مختلف کشور در نهادینه کردن کتابخوانی در میان بچههای عملکرد بسیار خوبی داشته است.
مسابقات کتابخوانی کلیشهای شده است
این معلم با انتقاد از عملکرد غیر خلاقانه آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش هرساله بخشی از بودجه خود را به برگزاری مسابقات کتابخوانی اختصاص میدهد، اما کتابی که برای دانشآموز انتخاب میشود، مورد علاقهاش نیست و نیازهای متنوع وی را پاسخ نمیگوید. متاسفانه این مسابقات کلیشهای و غیرخلاقانه، هیچ علاقهای را در دانشآموز به کتاب و کتابخوانی ایجاد نخواهد کرد.
کمالی با اشاره به گسترش وبلاگ نویسی و نوشتن در شبکههای اجتماعی در میان نوجوانان وجوانان بیان کرد: این امر حاکی از آن است که میل به نوشتن وجود دارد اما افراد قاعده و دستور نوشتن را نمیدانند، چراکه به آنها آموزش داده نشده است.
وی ادامه داد: آموزش و پروش با در اختیار داشتن بزرگترین و تاثیرپذیرترین قشر مخاطب، میتواند با برنامهریزی درست به بهبود اوضاع کمک کند.
این مولف کتابهای کودک و نوجوان از تجربه شخصی خود در امر تدریس در مناطق محروم سخن گفت: زندگی در شهر بابل و تدریس در مدرسه روستای راهکلای این شهر، خوشبختانه من را از فضای فانتزی شهر تهران دور کرد، در این روستا مطلقا فضا و امکاناتی برای مطالعه غیر درسی دانشآموز وجود نداشت.
وی ادامه داد: با کمک برخی از ناشران سرشناس کتابهای مناسبی را برای این دانشآموزان تهیه کردیم، استقبال دانشآموزان این روستا از کتاب و کتابخوانی کم نظیر بود که این امری نشانی بود از اینکه رغبت به مطالعه در میان دانشآموز وجود دارد اما متولی برای آن وجود ندارد.
کمالی عنوان کرد: تنها آموزش و پرورش است که میتواند تا دل شهرها، روستاها، مناطق کویری و جنگلی نفوذ کند و هر معلم را با خورجینی از کتاب به مدارس بفرستند.
بعضی معلمان در طول سال 5 خط مطالعه ندارند!
مولف کتاب «بیا با هم آدم بکشیم» درباره راهکارهای مناسب برای احیای هرچه بهتر این زنگها اظهار کرد: باید به دروس مطالعه، انشا و گفتوگو به عنوان یک زنگ نگریسته شود و برای آن نیروهایی به طور خاص تربیت شوند همانطور که این اتفاق برای دروسی مانند قرآن و تربیت بدنی اتفاق افتاد.
کمالی افزود: معلمان طیف وسیعی از افراد را در بر میگیرند؛ برخی از آنها حتی در طول سال 5 خط کتاب غیر درسی نمیخواند به همین خاطر معلمی باید برای این زنگها تربیت شود که عاشق خواندن، نوشتن و تفکر باشد و نه عاشق پول و کسب مقام.
وی بیان کرد: اینکه در ابتدا زنگهای انشا، مطالعه و گفتوگو به برنامه درسی ملی اضافه شوند و بعد برای آن نیروی متخصص تربیت شود، کاملا نادرست و بی فایده است پس قبل از هر اقدامی باید با برنامهریزی بلند مدت معلمانی کاردان در این حوزهها تربیت کرد.
پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۵
نظر شما