علي سرابيان در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) اظهار كرد: از اوايل سال 42 شروع به فعاليت سياسي كردم اما جزو هيچ حزب و گروهي نبودم، از زماني كه حضرت امام (ره) به پاريس رفتند به شكلي جدي به كار سیاسی پرداختم. عكس‌ها و اعلاميه‌هاي زيادي را قبل از انقلاب چاپ كردم و نخستين فردي بودم كه پس از پيروزي انقلاب اسلامی، عكس امام را به‌صورت رنگي براي ادارا ت چاپ كردم. قبل از انقلاب چاپ عكس امام كار بسيار خطرناكي بود اما عشق به امام باعث شده بود كه از هيچ كاري هراس نداشته باشیم.
مدير چاپخانه سعدي مشهد درباره دلايل ورود به اين كار گفت: دوستان زيادي داشتم كه به صورت فعال در پيروزي انقلاب نقش داشتند و پيشنهادهاي آن‌ها و علاقه شديم به حضرت امام (ره) باعث شد كه به سمت اين كارها كشيده شوم .
سرابيان در تشريح روزهاي قبل از انقلاب اسلامي اظهار كرد: يك روز كه مشغول كار بودم ساواكي‌ها به چاپخانه ريختند و مشغول جست‌وجو در كارگاه شدند، خدا با ما يار بود كه مدركي در چاپخانه پيدا نكردند اما به صورت جدي به ما تذكر دادند كه گزارش شده كه ما عكس و اعلاميه حضرت امام (ره) را چاپ مي‌كنيم، با رفتن آن‌ها دوباره به چاپ عكس و اعلاميه پرداختم و به صحبت‌هاي آن‌ها توجه‌اي نكردم.
وي ادامه داد: مدت‌ها تحت نظر بودم و يك روز از زبان يكي از دوستان فهميدم كه ساواك قصد دستگيري من را دارد، آن‌ها منتظر بودند تا به چاپخانه برم و من را دستگير كنند به همين دليل به خانه رفتم و به همراه خانواده از شهر خارج شدم، خانواده‌ام را به منزل يكي از اقوام در شهر كاشمر فرستادم و خودم براي چند روز به خانه يكي از دوستانم در مشهد رفتم تا آب‌ها از آسياب بيفتد. به‌خاطر دارم كه يك بار يكي از طرفداران شاه قصد كشتنم را داشت و به سمتم تيراندازي كرد اما خوشبختانه خداوند كمك كرد و توانستم جان سالم به در ببرم.
اين چاپخانه‌دار مشهدي در بخش پاياني صحبت‌هايش گفت: اين مصاحبه باعث شد كه روزهاي خوبي را به خاطر بياورم، به خاطر دارم كه چند روز قبل از ورود حضرت امام خميني (ره) به كشور مردم جلوي درب چاپخانه صف مي‌ايستادند و ما با شور و اشتياق عكس‌ها را بين آن‌ها تقسيم مي‌كرديم.
پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۷
نظر شما