به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مراسم رونمایی از رمان «اندوه مونالیزا» نوشته شاهرخ گیوا، عصر دیروز، شنبه، 16 آذرماه با حضور نویسنده اثر، یوسف انصاری، رضیه انصاری، بهرنگ کیانیان، کاوه کیانیان، مهدی یزدانیخرم، آراز بارسقیان و کاوه فولادینسب، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای این نشست یوسف انصاری، نویسنده و منتقد ادبی گفت: معتقدم در مراسم رونمایی از کتاب نباید نقدهایی را از اثر ارایه داد، به همین خاطر قصد دارم به دلایلی اشاره کنم تا به این نتیجه دست یابیم که «چرا باید این کتاب را خواند».
نویسنده کتاب «امروز شنبه» نام کتاب را به عنوان یکی از عوامل جذب مخاطب دانست و افزود: نام کتاب موجب میشود مخاطب نخستین ارتباط را از پشت ویترین با اثر برقرار کند. «اندوه مونالیزا» ناخوادآگاه نام لبخند مونالیزا را در ذهن مخاطب تداعی میکند و این یک انتخاب آگاهانه برای نویسنده اثر محسوب میشود. در لبخند مونالیزای داوینچی، لبخند، مضمون اصلی نقاشی است، اما برای مخاطب این سوال مطرح میشود که مونالیزا کیست؟ معتقدم که شاهرخ گیوا نیز در این اثر از همین مفهوم تبعیت کردهاست.
انصاری ادامه داد: در این اثر، اندوه، مضمون اصلی رمان است و منظور از مونالیزا جایی است که در کل کتاب از آن گفته میشود؛ یعنی کشور ایران. اندوه مونالیزا رمانی تاریخی نیست؛ بلکه نویسنده، تاریخ را با نگاه یک رماننویس، رمانیزه میکند. این کتاب محصول نوشتههای راوی مسلط بر داستان با نام «بهرام» است.
در ادامه این نشست کاوه فولادینسب ساختار را مهمترین عنصر این رمان دانست و گفت: این داستان از تهران رضاشاه تا تهران معاصر را در برمیگیرد و پیرنگ رمان را بر اساس روایت خاطرهها شکل میدهد. تهرانی که گیوا در این رمان تصویر میکند، تهرانی پاکیزه نیست بلکه تهرانی سرد، بیمار و درگیر مدرنیزه شدن با مردمی است که دچار فردیت شدهاند، فضایی آخرالزمانی دارد و این موضوع باعث شده که شهر تهران شخصیتی مستقل را در اثر کسب کند.
این منتقد اظهار کرد: گفتوگونویسی و روایتهای داستانی اندوه مونالیزا جذابتر از رمان مونالیزای منتشر، رمان پیشین این نویسنده است، اما درباره شخصیتپردازیها باید بگویم که چقدر خوب است که به جای آنکه به سمت ساخت تیپ در داستانهایمان برویم، از شخصیتپردازی بهره ببریم تا عمق بیشتری به داستان داده باشیم.
رضیه انصاری از دیگران میهمانان حاضر در این نشست بود. این نویسنده ساختار زبان را در این اثر در هم تنیده دانست و گفت: در رمان اندوه مونالیزا، بهرام یا راویهای مختلفی که به واسطه شغل یا مسالهای که با آن درگیر هستند روایت را به نام خود ثبت میکنند. حالِ روایت مشخص است، زیرا همه چیز از دست رفته و چیزی وجود ندارد و در واقع نوعی خاطرهبازی یا حدیث نفس رخ میدهد. به این ترتیب با آنکه میدانیم همه از بین رفتهاند اما کشش داستان از دست نمیرود.
نویسنده رمان «شبیه عطری در نسیم» ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای این اثر، دیالوگهای طولانی است که لزوما دیالوگ نیستند و به واسطه آن، فضاسازی شکل میگیرد. در این رمان از نثر شکسته استفاده شدهاست که من با آن موافق نیستم زیرا مخاطب یک سری آشنایی دیداری با کلمات دارد که نویسنده به دلیل استفاده از این نثر، زمانی را در انتقال مفاهیم به مخاطب از دست میدهد.
در ادامه این نشست، شاهرخ گیوا، نویسنده برگهایی از کتاب را برای حاضران در جلسه خواند.
داستان اين كتاب درباره خانوادهاي است كه در محلهاي از تهران زندگي ميكنند و هنگامي كه شهرداري ميخواهد خانه را براي احداث پل خراب كند، شخصيت اصلي داستان از زاويه نگاه اولشخص، روزگار ساخته شدن خانه را در ذهن مرور ميكند.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «سیگار نیمه سوز را در هرهی پنجره خاموش میکنم، میاندازم بیرون؛ سه طبقه را که سقوط کند لابد میافتد توی گلدانهای کنار دیوار حیاط. اگر کمی به بیرون خم شوم میتوانم ببینم کجا افتادهاست. شاید افتاده توی گلدان اقاقی، یا توی آن یکی که بزرگتر است و فیلتوسی نیمه جان دارد که بیشتر برگهاش زرد و پژمردهاند.»
رمان «اندوه موناليزا» در قطع رقعي و 196 صفحه، به قيمت 9 هزار و پانصدتومان از سوي انتشارات زاوُش روانه بازار كتاب شدهاست.
«موناليزاي منتشر» نخستین رمان گیواست كه در سال 1387 از سوی نشر چشمه راهي بازار كتاب شد و جوایز ادبی مهرگان و رمان متفاوت سال 1387 را از آن خود کرد.

نظر شما