به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، احمد چِلداوی، نویسنده کتاب «یازده» در پانزده فصل، به بیان زندگینامه و خاطرات خود پرداخته است.
«من از تبار جنوبام»، «با بسیج بزرگ شدم»، «دانشگاه اشتباهی من»، «آن شب آسمانی»، «امتحان بزرگ»، «اردوگاه تکریت 11»، «استخبارات بعث»، «روزگار تلخ»، «فراق در غربت»، «کابل سه فاز»، «فرار بزرگ»، «بازگشت به تکریت»، «نسیم آزادی»، «فراموشت نمیکنم» و «ماموریت من» عناوین پانزدهگانه این اثر را تشکیل میدهند.
مسعود پیرمرادیان، ناشر کتاب «یازده» در ابتدای این اثر، چگونگی انتشار آن را بیان کرده است. همچنین پیشگفتار این کتاب، هدف نگارش مولف را دربردارد. در این بخش میخوانیم: «بلافاصله بعد از آزادی، خاطرات اسارت را تا آنجا که می شد مکتوب کردم. میدانستم اگر الان ننویسم بعدها در پیچ و خم زندگی و روزمرگی، بسیاری از این خاطرات را به دست فراموشی خواهم سپرد. روزگاری من اسیر دست آن اتفاقات بودم و امروز این خاطرهها بودند که اسیر قلم من میشدند. اما آن اسارت کجا و این اسارت کجا!»
نویسنده در بخش دیگر این پیشگفتار بیان کرده است: «میدانم دشمن هنوز هست، فقط دشمنیاش جور دیگر شده. میدانم جنگی به مراتب سختتر و بزرگتر از دوران دفاع مقدس پیش روی ماست. جنگی که در آن، رو در روی ما نیست، بلکه کنار ما، توی کوچه و بازار ما، داخل خانه ما، و بالاخره توی دانشگاه ماست.»
چِلداوی در بخشی دیگر از پیشگفتار این اثر، هدف از مکتوبکردن خاطرات و انتشار آنها در قالب کتاب را نشاندادن گوشهای از مظلومیت رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بیان کرده است.
کتاب «یازده» تصاویری از مقاطع مختلف زندگی احمد چِلداوی و یاران وی را در خود جای داده است.
«...محل قرنطینه جایی در مجموعه صنایع دفاع واقع در چهارراه پاسداران بود. آنجا برادرم علی را دیدم که پشت نردهها به پهنای صورت اشک میریخت و سعی میکرد خودش را به داخل برساند. با نادر صحبت کردم و با شیره مالی سرِ نگهبانها توانستم برای لحظاتی علی را به داخل قرنطینه بیاورم. بعد از چهار سال، اولین دیدار با برادرم بسیار شورانگیز بود. اولین چیزی که از علی پرسیدم این بود که آیا همه خانواده زنده هستند؟!» این جملات برگرفته از کتاب «یازده» است.
چاپ نخست کتاب «یازده» اثر احمد چِلداوی با شمارگان سه هزار نسخه، 380 صفحه به قیمت 250 هزار ریال در قطع خشتی از سوی دفتر نشر معارف راهی بازار نشر شده است.
نظر شما