ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
حضور و نفوذ علما در دولت صفوی امری شناخته شده است. هرچند
این نفوذ در هر دوره، متفاوت و بسته به اعتقاد شاه در این باره و تمایل هر عالمی در تن دادن به همکاری با دولت بود. در روزگار شاه سلطان حسین، این همکاری شدت بیشتری داشت و در اصل، ادامه روابط موجد میان علما و پدر وی شاه سلیمان بود. البته شاه سلطان حسین تمایلات مذهبی شدیدتری نسبت به پدرش داشت، تا جایی که میخواست مثل طلبهای که در حجره زندگی میکند شناخته شود. به همین دلیل بود که به دنبال بنای مدرسه «چهارباغ»، حجرهای نیز برای خود اختصاص داد.
نفوذ مرحوم علامه مجلسی در پنج سال نخست سلطنت این شاه، طبعاً به دلیل اعتقاد فراوان شاه به او بود و پس از وی نیز شیخالاسلامهای اصفهان به پشتوانه و حمایت شاه، صاحب نفوذ بودند. اما این نفوذ از دو جهت بود: از یک سو، در اداره امور شرعی، قضا و موقوفات، و از سوی دیگر، به سبب موقعیتی بود که علما در پی رفاقت و ایجاد خصوصیت با شخص شاه در رایزنی و مشاورت در اداره امور داشتند.
صفحه 65/ تاریخ تشیع در ایران از زوال صوفیه تا پایان زندیه / فاطمه پهلوانپور/انتشارات شیعهشناسی/ چاپ اول/ سال 1392/ 216 صفحه/ 4300 تومان
نظر شما