یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۲
جامعه ورزشي ايران علم‌گريز است

مسعود اقبالي، مدرس فدراسيون فوتبال در جلسه نقد و بررسي كتاب «تمرينات نوين فوتبال» كه شنبه 30 ارديبهشت‌ماه در سراي اهل قلم برگزار شد با انتقاد از هرج و مرج در فوتبال كشورمان گفت: جامعه ورزشي ما از علم گريزان است و اين موضوع را كه عالمان كارها را به دست بگيرند، برنمي‌تابند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اين نشست با حضور مسعود اقبالي، مدرس فدراسيون فوتبال و مترجم كتاب، صالح قهرمان‌زاده‌، مدير امور مالي انتشارات آواي ظهور و سعيد سعيدي، دبير نشست برگزار شد.

در ابتداي اين نشست سعيدي، دبير نشست، با اشاره به تاكيد كتاب «تمرينات نوين فوتبال» بر هوش فوتبال از اقبالي پرسيد: منظور از هوش فوتبال در اين كتاب،‌ استعداد خدادادي است يا منظور نوعي از هوش است كه قابل بسط و تقويت است؟

اقبالي در پاسخ به اين پرسش گفت: بهترين فوتباليست‌هاي دنيا تحصيلكرده نيستند و غالبا از طبقات پايين جامعه خود برخاسته‌اند، بنابراين تحصيلات چندان در پيشرفت يك فوتباليست مطرح نيست و اگرچه مساله «آي كيو» مي‌تواند در پيشرفت يك بازيكن موثر باشد اما آن‌چه در فوتبال مطرح است با آن‌چه درباره «هوش» در دانشگاه‌ها مطرح مي‌شود، متفاوت است.

اين استاد دانشگاه ادامه داد: كودك در مدرسه فوتبال يا در باشگاه بر اثر انباشت مهارت‌هاي ذهني يا شناختي كه از بدو ورود به او آموزش داده مي‌شود، به تدريج داراي هوش فوتبال مي‌شود. اين مساله را مي‌توان وجه تمايز فوتبال حرفه‌اي و غير حرفه‌اي دانست. در فوتبال حرفه‌اي مشاهده مي‌كنيم كه بازيكنان به موازات شرايط تكنيكي و تاكتيكي، شرايط ذهني لازم را نيز دارند اما در فوتبال غير حرفه‌اي چون بازيكن آموزش درستي نمي‌بيند و ذهنيت لازم را نيز به آموزش‌ها ندارد، خوب عمل نمي‌كند.

سعيدي در ادامه اين جلسه با اشاره به بحث «لمس توپ در موقعيت‌هاي مختلف» كه در كتاب «تمرينات نوين فوتبال» به آن پرداخته شده است اشاره كرد و خواستار توضيحات اقبالي در اين باره شد.

اقبالي در اين باره اظهار كرد: اين مساله بخشي از هوش فوتبال است. در مدارس فوتبال در كودكي لمس توپ را آموزش مي‌دهند و به كودك ياد مي‌دهند كه با جسمي به نام «توپ» به عنوان نخستين مانع در فوتبال مواجه شود و بتواند با اين شي خارجي رابطه برقرار كند. به تدريج وقتي توپ جزيي از بدن كودك شد، مانعي ديگر به او شناسانده مي‌شود؛ اين مانع «همبازي» است. در اين مرحله به بازيكن آموزش داده مي‌شود كه توپ را به مانعي كه معمولا در حال حركت است (همبازي) ارسال كند. از اين مرحله به بعد، مواجهه با مانع ديگري به نام «حريف» به كودك آموزش داده مي‌شود.

اين مترجم كتاب‌هاي ورزشي افزود: تمامي اين موارد مربوط به هوش فوتبال است، يعني كودك بايد ياد بگيرد كه پيش از دريافت توپ، بتواند تصميم بگيرد. وجه تمايز فوتبال علمي با فوتبال غير علمي نيز در همين مساله است. در فوتبال علمي مهارت‌هاي كنترل توپ و دريبلينگ بين هشت تا 12 سالگي به كودك آموزش داده مي‌شود كه سن مناسب براي اين يادگيري است، زيرا هرچه سن بالاتر رود، ديگر بازيكن نمي‌تواند اين آموزش‌ها را به حد مطلوب ياد بگيرد و در نتيجه به شرايط آرماني نمي‌رسد.

اقبالي تاكيد كرد: هوش فوتبال از مسايل عيني، جداناشدني است و به موازات مسايل عيني، تكنيكي و تاكتيكي عمل مي‌كند. در فوتبال حرفه‌اي پله‌هاي ترقي بازيكن از دوران كودكي طي مي‌شود، به طوري‌كه بازيكن در 16 سالگي از نظر فيزيكي به حد مطلوب رسيده است اما در كشور ما در سنيني سراغ آموزش مي‌روند كه ديگر بازدهي لازم را ندارد و به همين دليل هم هست كه نتايج و بازي‌هاي مناسبي را در كشورمان شاهد نيستيم.

در ادامه اين نشست، قهرمان‌زاده در پاسخ به سوال سعيدي مبني بر دليل انتخاب كتاب «تمرينات نوين فوتبال» براي انتشار گفت: كتاب‌هاي معرفي شده به موسسه آواي ظهور بعد از بازبيني محتوايي براي انتشار انتخاب مي‌شوند. اين كتاب در مقايسه با كتاب‌هاي ديگري كه در حوزه فوتبال منتشر شده‌اند كتاب خوبي به نظر مي‌رسيد و احساس كرديم نياز جامعه فوتبال ما به‌شمار مي‌آيد.

سعيدي، دبير اين نشست، سوالي مبني بر برآورد ناشر از فروش كتاب به عنوان عامل موثر در انتشار آن مطرح كرد و قهرمان‌زاده در پاسخ به اين سوال گفت: نه‌تنها در بخش كتاب‌هاي ورزشي، بلكه در تمامي رشته‌ها، ناشران به بازار نيز توجه دارند و به دنبال سرمايه‌گذاري روي كتاب‌هايي هستند كه احتمالا پرفروش مي‌شوند. از سوي ديگر در انتخاب اين كتاب براي انتشار، چندان به دنبال برگشت سرمايه نبوده‌ايم، زيرا مطالب اين كتاب جزو نيازهاي جامعه فوتبال كشور ما است و ما در درجه نخست به محتواي كتاب توجه داشته‌ايم.

در ادامه اين نشست سعيدي، با اظهار تاسف از بي‌توجهي جامعه ورزش كشور به كتاب‌هاي ورزشي كه در حوزه‌هاي مختلف به چاپ مي‌رسند گفت: شايد يكي از دلايل اين بي‌توجهي، انتخاب‌ها و انتصاب‌هاي ناآگاهانه و غير علمي باشد كه به ورزش ضربه زده است.

وي به تجربه‌هاي ورزشي اقبالي و نيز سابقه آكادميك وي اشاره كرد و از او پرسيد: استقبال از مطالب و چهره‌هاي علمي در تيم‌ها چگونه است؟ و تجربه شما در اين باره چيست؟

اقبالي پاسخ داد: بزرگترين خيانت به يك ملت، مرگ استعدادهاي آن جامعه است. كشور ما با سرمايه‌گذاري‌هاي درست در ورزش و با آوردن افراد تحصيلكرده به ورزش، مي‌تواند نام ايران را بر سر زبان‌ها بيندازد اما اگر تنها مي‌خواهيم برخي رشته‌هاي ورزشي را به هر بهايي و با هر كيفيتي در كشورمان داشته باشيم و كيفيت و نتيجه آن ورزش براي مسوولان ما مهم نباشد، نتيجه همين وضعيتي مي‌شود كه در حال حاضر بر ورزش ما حاكم است.

وي ادامه داد: هرج و مرج و ندانم‌كاري در ورزش و به‌ويژه در فوتبال ما حاكم شده است. همه ما شاهد مشكلات مديريتي و مربيگري و حتي مالي باشگاه‌هاي مختلف هستيم كه همه اين‌ مسايل باعث افت فوتبال ما شده است. از سوي ديگر جامعه ورزشي ما از علم گريزان است و اين موضوع را كه عالمان كارها را به دست بگيرند، برنمي‌تابند.

مترجم «تمرينات نوين فوتبال» گفت: در برخي مقاطع محدود زماني نيز كه افراد آكادميك بر سر كار آمده‌اند، در عمل هيچ كاره و در حقيقت يك ابزار بوده‌اند، چنان‌كه در حال حاضر نيز تحصيلكرده‌هاي زيادي در فدراسيون فوتبال و برخي نهادهاي مرتبط ديگر وجود دارند اما پيشرفتي در اوضاع نمي‌بينيم، زيرا نظام مديريتي فوتبال داراي مشكل است. مديران فوتبال ما مديران هزينه‌اند، يعني تنها پولي را مي‌گيرند و هزينه مي‌كنند، در حالي كه اگر مدير، فرد مناسبي باشد، پول را به طور عادلانه و عاقلانه مصرف مي‌كند.

در ادامه اين نشست، قهرمان‌زاده، مدير مالي انتشارات آواي ظهور، در پاسخ به سوال سعيدي مبني بر «مراجعه نهادهايي مانند فدراسيون فوتبال يا نهادهاي مربوطه براي خريد كتاب» پاسخ منفي داد و گفت: بيشتر خريدهاي اين كتاب، خريدهاي مردمي بوده است و مربيان و ورزشكاران توجه خاصي به آن نشان نداده‌اند.

وي افزود: در حال حاضر شايد حدود 130 عنوان كتاب درباره فوتبال در كشور ما موجود باشد اما خريداران اين كتاب‌ها معمولا مردم عامه‌اند، نه ورزشكاران و متخصصان. از سوي ديگر اطلاع‌رساني در بخش كتاب‌هاي ورزشي نيز چندان قوي نيست و به خاطر محدوديت سرمايه و امكانات، ناشران ورزشي چندان نمي‌‌توانند وارد بحث تبليغات شوند.

مدير مالي انتشارات قهرمان‌زاده با انتقاد از اختصاص فضاي هشت متري به غرفه اين انتشارات در بيست و پنجمين نمايشگاه كتاب تهران گفت: اين فضاي محدود نه‌تنها امكان ارايه مطلوب كتاب‌ها را از ما سلب كرد، بلكه امكان ايجاد فضاي مباحثه و جلسات نقد و بررسي كتاب را از دست داديم. نكته ديگر آن است كه استادان تربيت بدني به دنبال يافتن و تدريس كتاب‌هاي تازه و به روز به دانشجويان خود نيستند و اخبار كتاب‌هاي تازه را پيگيري نمي‌كنند.

اقبالي در ادامه و در تكميل صحبت قهرمان‌زاده اظهار كرد: طي 30 سال تجربه خود در ورزش و محيط دانشگاه، به اين نتيجه رسيده‌ام كه نگاه علمي به ورزش اصلا وجود ندارد، در حالي كه شاخه‌هاي علمي مختلف و متعددي با ورزش ارتباط تنگاتنگ دارند و به همين دليل هم ورزش را هنر توام با علم مي‌نامند.

وي افزود: متاسفانه به هركسي با هر نگرشي اجازه ورود به فوتبال (ورزش) داده مي‌شود و هيچ خط قرمزي در اين باره وجود ندارد و همه ادعا مي‌كنند كه فوتبال را مي‌شناسند و مي‌دانند! ما در فوتبال ارزشيابي نداريم و به هيمن دليل اين ورزش دچار ركود شده است، زيرا اصول حاكم بر ورزش ما علمي نيست و اگر هم علمي باشد، آن قدر سياست‌هاي بازدارنده وجود دارد كه چهره علمي ناخواسته از اين نظام طرد مي‌شود. حضور افراد آكادميك براي كساني كه در اين وادي اطلاعات لازم را ندارند، آزاردهنده است و به همين دليل امروزه در بيشتر تيم‌هاي ما، سرمربيان كساني را براي دستياري انتخاب مي‌كنند كه اطلاعات چنداني نداشته باشند.

سعيدي، دبير نشست، دليل انتخاب كتاب «تمرينات نوين فوتبال» براي ترجمه را از اقبالي پرسيد. وي پاسخ داد: به عنوان يك معلم كه 30 سال كار تدريس انجام داده‌ام به ترجمه علاقه‌مندم. از سوي ديگر محتواي اين كتاب نيز براي فوتبال ما مفيد خواهد بود. در اين كتاب الگوهايي براي تمرين فوتبال وجود دارد كه بازيكن حرفه‌اي مي‌سازد. در حال حاضر بازيكنان ما بازي‌هاي متغيري (گاهي خوب، گاهي بد) ارايه مي‌دهند، زيرا الگوها را نمي‌شناسند و به دنبال حركت‌هاي فردي‌اند.

اقبالي افزود: در فوتبال ما ارزشيابي وجود ندارد و تيم‌ها به هيچ عنوان به دنبال استخدام مربي تحصيلكرده يا اهل مطالعه نيستند، در حالي كه اگر يك كميته فني در تيم‌ها حاكم باشد كه اجازه ندهند هر كسي مربي تيم شود، مربيان ما به دنبال مطالعه خواهند رفت تا با فوتبال روز آشنا شوند. امروزه شهرت و دلّالي بر فوتبال ما حاكم شده و افرادي هستند كه با رابطه‌ها فوتبال را قبضه كرده‌اند. از سوي ديگر ما در جهان سوم تنها به مصرف كننده صرف بدل شده‌ايم و به ترجمه روي آورده‌ايم ومتاسفانه توليد علم در ورزش نداريم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها