چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۲
زير آسمان كتاب/ به احترام نويسنده‌اي كه خيلي زنده بود

به گذشته هاي خيلي دور نمي روم؛ تا همين چند سال پيش، سال 2005 كه آرتور ميلر درگذشت، اگر بخواهيم عقب برويم و از آن زمان تا به امروز را مرور كنيم با مرگ چهره هاي مطرح ادبي جهان روبه رو مي‌شويم./

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) - از خود آرتور ميلر نمايشنامه نويس برجسته‌اي كه ثبت كننده دردهاي سرمايه داري بود، تا درگذشت نورمن ميلر روزنامه‌نگار لجوجي كه نوشتن آثاري متفاوت را در كارنامه داشت؛ از گزارش يك كشتي گرفته تا محكوم كردن جنگ ويتنام و با چنين آثاري در دهه پنجاه، به پیشوایان نسل «بیت» بدل شد و به نوشتن تفسیرهای اجتماعی و سیاسی پرداخت. مرگ باورنكردني جان آپدايك كه هميشه خندان بود و بيماري سرطان را هم در سكوت پذيرفت و در عكس هايش همچنان به دوربين خنديد و ناگهان با مرگش جهان را دچار شوك كرد. سولژنيتسين بزرگ كه در دوره كهنسالي در سراب زنده كردن عظمت دوره كمونيسم بود و حتي محمود درويش كه براي جراحي قلبي كه مي‌توانست خيلي هم ضروري نباشد، راهي بيمارستان شد و هرگز بازنگشت تا شعرهاي زيبايش را براي هموطنان فلسطيني اش بسرايد. مرگ سلينجر پير شده كه لجبازانه از ارتباط با دنيا تا آخرين روز زندگي اش سر باز زد و ارنستو ساباتو كه در سالگرد يك قرن زندگي اش چشمانش را به روي دنيا بست و ژوزه ساراماگو كه تا به آخر در حال نوشتن بود... آلن روب گريه فرانسوي و تابوكي كه همين ماه پيش درگذشت ...همه اين ها بي‌شك از غول هاي ادبي بودند كه جاي خالي شان به سادگي پر نخواهد شد؛ چون از نسلي بودند كه رنج هايي واقعي را تحمل كرده بودند. 

مرگ كارلوس فوئنتس اما، انگار از جنس ديگري‌است. مرگ چهره اي كه خيلي نزديك بود، همه جا بود و نمي‌شد مرگ را برايش متصور شد. مردي كه وقتي در يك گفتگوي تلويزيوني حاضر مي شد، با همه قدرت صفحه را از آن خود مي كرد و در حالي كه مهربانانه پاسخ هاي گفتگو كننده را مي‌داد، اما جاذبه حضورش پاسخ ها را بسيار پررنگ تر از پرسش ها نشان مي دادند. فوئنتس چهره برجسته مكزيك و آمريكاي لاتين بود و بسياري معتقدند به حيات اجتماعي كشورش در دهه هاي اخير رنگ و حضوري ديگر بخشيد. بي دليل نيست كه خبر درگذشت او را فيليپه كالدرون رييس جمهور مكزيك به گوش هموطنانش مي‌رساند و از او به عنوان شهروندي جهانشمول ياد مي‌كند.

فوئنتس چهره اي بود كه با پرداختن به تاریخ معاصر و سياست جهاني ، به شكلي ملموس در آثارش با مخاطب ارتباط برقرار و اين امكان را به واسطه حضورش در اين عرصه ها كسب مي كرد. هر سال در دوره برگزاري بزرگ ترين نمايشگاه كتاب مكزيك در گوادالاخارا اين فوئنتس بود كه در اين گردهمايي بزرگ اسپانيايي زبانان شركت داشت و حتي ديروز، يعني روزي كه درگذشت هم يادداشت او در يكي از روزنامه هاي كشورش منتشر شد. او سال ها براي مبارزه با مواد مخدر در كشورش تلاش كرد و يكي از چهره هايي بود كه به خطرناك ترين شهرهاي مرزي مكزيك مي‌رفت تا گزارش هايي دقيق در اين باره تهيه كند و با پيشنهاد آزاد كردن فروش مواد مخدر مي خواست تا دست سوداگران مواد را از سر مردم كشورش كم كند. او همسايگي با آمريكا را يكي از گرفتاري هاي مردم كشورش مي دانست و همواره شوخ طبعانه مي گفت:" نمي توانيم همسايه هايمان را خودمان انتخاب كنيم". او از منتقدان جدي سياست بوش در عراق بود و در دوره اي از ورود به آمريكا محروم شده بود، اما سرانجام خود آمريكايي‌ها بي سروصدا اين مساله را حل كردند، چون اين نويسنده نبود كه به آنها نياز داشت. 

فوئنتس از پيشگامان عرصه رآليسم جادويي بود كه ميراث عظيم قصه گويي در سرزمينش را در اثري چون «آئورا» زنده كرد و راه را براي نويسندگان بزرگ ديگري از آمريكا لاتين گشود و در عين حال ثابت كرد مردم حق دارند به عنوان يكي از راه هاي شناخت و براي درك بهتر جهان به سمت نويسندگان بروند.
 
از فوئنتس 23 رمان، 9 مجموعه داستان كوتاه، 15 عنوان مجموعه مقاله و 12 عنوان تئاتر و نمايشنامه براي دوستدارانش به يادگار مانده است.
 
رويا ديانت؛ كارشناس ارشد علوم ارتباطات 


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها