كتاب جديدی كه به كوشش دكتر ماهر الشريف تأليف شده است، چالش مهم مساله اعراب و رژیم صهیونیستی را مطرح و تلاش میكند تا به سه سوال پاسخ دهد؛ اينكه چرا پرونده نزاع اعراب و اسرایيل همچنان باز مانده است؟ چرا روند صلح با شكست مواجه میشود؟ و اينكه آيا میتوان برای صلح، آيندهای در نظر گرفت؟-
ريشههای برخورد
نويسنده در بخش اول ريشههای نزاع اعراب و اسرایيل را با بازگشت به مقدمات پيش از ايجاد جنبش صهيونيسم جديد و جناحهای برخاسته از آن و همچنين مواضع اعراب فلسطينی، چگونگی ظهور طرح تسلط بر فلسطين و فكر كوچ اجباری ساكنان اصلی آن سرزمين و همچنين مراحل طرح پاكسازی نژادی كه به اخراج بيشتر ساكنان فلسطين از سرزمين اصلیشان منجر شد، بررسی میكند.
وی ابتدا يادآور میشود كه ايده برپايی دولت يهودی در فلسطين، مدت زمانی طولانی پيش از شكلگيری جنبش صهيونيسم، توسط تئودور هرتزل در پايان قرن نوزدهم، در محافل استعماری فرانسه و بريتانيا ريشه دوانده بود. اهميت ايده برپايی يك دولت يهودی در بين محافل استعماری آن زمان، ايجاد دولتی برای جداسازی سرزمين شام از مصر بود. از همين جا نويسنده معتقد است ظهور جنبش صهيونيسم ارتباط محكمی با ايدئولوژیهای قومی در اروپای قرن نوزدهم و طرحهای استعماری داشت.
به دنبال راه حلهای جداگانه
بررسی تحولات نزاع اعراب و رژیم صهیونیستی، موضوع بخش دوم كتاب را تشكيل میدهد. در اين بخش نويسنده به تحولات اين نزاع بعد از برپايی دولت صهيونيستی و جهتگيریهای خصمانه و توسعهطلبانه سياستهای رهبران يهودی صهيونيست در دهه پنجاه میپردازد و با تمركز بر جنگ 1967 اعراب و اسرایيل، تغيير موضع اعراب را در قبال پذيرش اسرایيل به عنوان يك واقعيت در منطقه و تلاشهای برخی حاكمان منطقه در جهت ناكام گذاشتن تلاشهايی كه برای حل و فصل سياسی آن انجام میشود توضيح میدهد. سپس با اشاره به جنگ 1973 و اتخاذ سياستهای مرحلهای از سوی سازمان آزاديبخش فلسطين توضيح میدهد كه چه طور برخورد اعراب و اسرایيل، به پيگيری راه حل جداگانهای بين مصر و اسرایيل منجر شد.
عواملی كه مانع تحقق صلح شد
بخش سوم و آخر اين كتاب به عواملی می پردازد كه مانع از رسيدن «فرايند صلح» به اهداف اصلی خود شده است. در اين قسمت نويسنده سه عامل اصلی را نام ميبرد و توضيح میدهد:
1. نحوه تعامل دولتهای آمريكا با فرايند صلح.
2. تحولات سياسی و اجتماعی و جمعيتی جامعه اسرایيل در سه دهه اخير و بحران عميق هويتی كه متوجه اين جامعه شد تا ساكنان جامعه اسرایيل بيش از پيش به سمت مواضع راست قومگرا و راست دينی راديكال گرايش پيدا كنند.
3. جلوههای ضعف جنبش ملی فلسطين از زمان ايجاد آن در آغاز دهه بيستم قرن گذشته، كه تأثير به سزايی در موازنه نشدن قدرت به نفع صهيونيستها داشته است.
درباره گزينه اول دو عنصر ثابت وجود داشته است كه همواره سياست آمريكا در قبال نزاع اعراب و اسرایيل را تحت تأثير خود قرار داده است؛ يكی پيمان مستحكم موجود بين ايالات متحده و اسرایيل و دوم، نفوذ شديد لابی صهيونيستی در ايالات متحده و تأثير بسيار آن بر سياستگذاران آمريكايی.
ميزان موفقيتها وناكامیهای جنبش صهيونيسم
اين بحث از بخش سوم با دربرگيری چند فصل از اهميت خاصی برخوردار است. در همين زمينه و درباره ميزان موفقيتها وناكامیهای جنبش صهيونيسم میتوان گفت كه جنبش صهيونيسم توانسته است در عرصه جمعيتی موفقيتهايی را كسب كند، از اين جهت كه توانسته است در حدود 5.7 ميليون يهودی را از سرتاسر جهان به فلسطين اشغالی بكشاند اما از زاويه ديگر نتوانسته است همه يهوديان جهان را كه در حدود 13 ميليون نفر در سراسر جهاناند، جذب كند. از سوی ديگر با وجود اخراج اكثريت اعراب فلسطينی از سرزمينشان، حدود 5.4 ميليون عرب فلسطينی هنوز در سرزمينشان باقی ماندهاند كه 4.1 ميليون در كرانه باختری و غزه و 1.3 ميليون نفر هم در داخل مناطق اشغالی 1948 به سر میبرند.
پس از گذشت حدود صد و پانزده سال از نخستين كنفرانس جهانی صهيونيسم در بال سویيس (1897) و بيش از شصت و سه سال از تأسيس رژيم صهيونيستی، پايههای طرح صهيونيسم چه در بخش انسانی آن و چه در بخش مادی و سرزمينی، هنوز كامل نشده است. شدت يافتن روند شهركسازی اسرایيلی و تخصيص بودجه برای اين طرح بهترين دليل برای اين مطلب است. انسان فلسطينی هنوز در سرزمين خود است؛ چه در فلسطين اشغالی 1948 و چه سرزمينهای اشغالی 1967 و اگرچه با سختی و در وضعيت «اسرایيلیسازی» فلسطين و به حاشيه راندن آنان اما همچنان در سرزمين پدریاش زندگی میكند. اينچنين است كه فلسطين همچنان محور نزاع بين اعراب و اسرایيل باقی مانده و اين پرونده همچنان باز مانده است.
كتاب «نزاع اعراب و صهيونيستها در طول يك قرن؛ آيا افق روشنی برای صلح وجود دارد؟» نوشته دكتر ماهر الشريف در 463 صفحه را انتشارات المدی در دمشق به چاپ رسانده است.
نظر شما