منتقد نشست «رويكرد جامعهشناختي به شرقشناسي، پست مدرنيسم و جهاني شدن» در بررسي محتواي اين اثر «برايان ترنر» با اشاره به اين كه فرايند جهانيشدن امري ضروري و اجتنابناپذير است گفت: بايد با شناخت خطرات و آسيبهاي جهاني شدن، جايگاه خود و توانمنديهايي را كه براي حضور در اين جريان داريم، بسنجيم و ابزارهاي اين فرايند را تقويت كنيم.-
در ابتداي اين نشست كه با حضور معدودي از علاقهمندان اين حوزه آغاز شد، احتشامي به معرفي مختصري از شخصيت و فعاليتهاي اجتماعي و پژوهشي «برايان ترنر» پرداخت و توضيحاتي درباره محتوا و فصلبندي كتاب «رويكرد جامعهشناختي به شرقشناسي، پست مدرنيسم و جهانيشدن» به عنوان يكي از آثار حوزه جامعهشناسي ارايه كرد.
وي علاوه بر مرور ديدگاههاي «ترنر» يادآور شد كه مترجم اين كتاب با اخذ مجوز كپيرايت اقدام به بازگردان و نشر اثر كرده است و گفت: ترنر با مطالعات گسترده در حوزه تئوريهاي جامعهشناسي دين، اين كتاب را به رشته تحرير درآورد.
سپس دكتر محمدعلي محمدي، مترجم اين كتاب، با اشاره به اين كه اين جلسه با عده معدودي از علاقهمندان حوزه جامعهشناسي آغاز شده است، اظهار اميدواري كرد كه اين افراد در شمار علاقهمندان حقيقي و پيگير اين موضوع باشند و بيان كرد: من آشنايي قبلي با «ترنر» و شخصيت اجتماعي او نداشتم اما زماني كه براي گرفتن اجازه ترجمه اثر به وي مراجعه كردم، او را محققي متواضع و در عين حال، بسيار حريص به علم ديدم كه با نيكي و نرمخويي با ديگران برخورد ميكرد.
وي درباره اهميت آرا و آثار «ترنر» گفت: عقايد و اثر وي از آن نظر با اهميتند كه او تا حدي اعتقادات اسلامگرايانه داشت. البته نه به اين معنا كه به اسلام اعتقاد داشته باشد، بلكه او ميكوشيد در بررسي آراي مستشرقين، اسلامشناسان و ايرانشناسان افرادي را بيابد و آراي كساني را مطالعه كند كه حد متوسط و اعتدال را رعايت كردهاند. از اين رو، ميتوان او را انساني منصف خواند كه ارادتي نيز به اسلام و اسلامشناسان دارد.
دكتر محمدي با بيان اين كه كتاب «رويكرد جامعهشناختي به شرقشناسي، پست مدرنيسم و جهانيشدن» به مباحث شرقشناسي ميپردازد عنوان كرد: «شرق» عنواني است كه غربيان براي اين كه بخواهند هر موضوعي را [در بخش خاور زمين] هرگونه كه ميخواهند مطالعه و معرفي كنند، برگزيدهاند.
مترجم كتاب با تاكيد بر اين كه «روشنفكران در عالم غرب، جاده صافكنهاي مستعمران به شمار ميآيند» گفت: به اعتقاد نويسنده اين كتاب، گويي جهانيشدن امري ازلي بوده و انسانها همواره از ابتدا ميخواستند ايدههايشان را در عرصه وسيعتري منتشر كنند. اين موضوع را علاوه بر امپراتوريهايي كه داعيه جهانيشدن داشتند، در رفتار پيروان اديان گوناگون به ويژه اديان ابراهيمي و رقابت آنها با يكديگر نيز ميتوان دريافت.
وي با استناد به يافتههاي «ترنر» در كتابش گفت: بحث جهاني شدن امري بشري، اجتماعي و اجتنابناپذير است. همچنان كه در دين اسلام و حتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ما نيز ما در پي جهاني كردن عقايد و دستاوردهايمان بودهايم اما در اين مسير آنچه اهميت فراوان دارد، دستيابي به ابزار و روش علمي صحيح است.
استاد و محقق جامعهشناسي با اشاره به اين كه جهاني شدن پس از رنسانس و با طرح عقايد افرادي مانند كنت، سن سيمون و دوركيم جلوهاي تازه يافت اظهار كرد: به موازات طرح انديشه جهاني شدن، انديشههاي معارض اين ايده نيز شكل گرفتند؛ همچنان كه در عالم شرق نيز افراد بسياري به دفاع و تهاجم در برابر اين جريان پرداختند و در مناطقي نيز كار به تهاجم نظامي كشيد.
دكتر محمدي روشنفكران و تسلط بر حوزههاي اطلاعرساني به ويژه بحث رسانه، ژورناليسم، اينترنت و ... را از عناصر و ابزارهاي اصلي جهاني شدن در دوره كنوني ياد كرد و گفت: در جوامع جديد همچنين ويژگيهاي ديگري را ميتوان در حوزه جهانيشدن يافت كه از اين ميان ميتوان به محوريت بازار، ترويج فرهنگ مصرفگرايي(توليد كالاهايي با عمر كوتاه براي تقاضاها و عرضههاي بيشتر)، كاهش كاركردهاي نهاد خانواده و كاهش استحكام اين نهاد، كاهش ارتباط بازار با اموري مانند قداست و ايمان مذهبي، از ميان رفتن شيوههاي حكومتي كاريزماتيك و از بين رفتن قداست حاكم و قدرت اشاره كرد. در اين شرايط امكان بازپسگيري راي وجود دارد و اين حاكمان تنها در دوره حكومت خود كه عبارت از يك يا دو دوره نظير رياست جمهوري است، مقبوليت و مشروعيت دارند اما پس از آن، مانند ساير افراد جامعه خواهند بود.
مترجم كتاب درباره راهكارهاي جهاني شدن كه در اين اثر به آنها توجه شده است، گفت: براي جهاني شدن بايد «طبقه متوسط مستقل» را تاسيس كنيم و به شدت در پي گسترش آن باشيم. بايد جايگاه كنونيمان در جهان و ميزان دسترسي به ابزارهاي فرهنگي، روشنفكران و رسانهها را ارزيابي كنيم و دريابيم در اين فرايند تا چه حد توان دفاع و مقابله داريم. در اين راستا، يكي از ويژگيهاي اصلي «روشنفكري و روشنفكران» اين است كه بيپروا، بدون محابا و بيهيچ ملاحظهاي به نقد ميپردازند و از اين رو، نبايد هيچ روشنفكر دولتي داشته باشيم، بلكه اين افراد بايد آزاد و مستقل باشند.
در ادامه اين نشست كه همچنان بر جمعيت داخل سالن سراي اهل قلم افزوده ميشد، دكتر غلامرضا غفاري، محقق و مدرس رشته جامعهشناسي دانشگاه تهران، با اشاره به بخشهايي از مضامين اين كتاب و اشاره به اين كه «ترنر» در كتاب خود تا حدي تحت تاثير آراي «ادوارد سعيد» در حوزه شرقشناسي است، گفت: همچنان كه مولف اين كتاب نيز عنوان كرده است، جهاني شدن فرايندي نيست كه آن را جرياني همگرا يا چارچوبدار ببينيم، بلكه همه به نوعي در اين فرايند شركت ميكنند و اين موضوع امري محتوم و اجتنابناپذير است. مهم آن است كه نسبت خودمان را با اين فرايند تعريف كنيم كه اين اقدام به هويتي كه جوامع براي خود قائلند، باز ميگردد.
وي با اشاره به اين كه مدرنيته به نوعي حاصل يك جريان عقلگرايي است كه در اين كتاب به كرّات درباره آن بحث شده، اظهار كرد: جهاني شدن موجب رهايي ما از نوعي نگاه قومگرايي يا قوم محوري محدود ميشود. از اين رو، در اين جريان موظف به شناخت آسيبها و خطرات جهاني شدنيم.
منتقد اين نشست در بررسي محتواي كتاب با نگاهي انتقادي عنوان كرد: اگرچه در جايگاهي نيستم كه آراي «ترنر» را نقد كنم اما هر خوانندهاي با مطالعه اين اثر درخواهد يافت كه ترنر در كتاب خود مفاهيم متعدد و گستردهاي را به خدمت ميگيرد اما به دليل برخي از محدوديتهاي نوشتاري، از بسياري از اين مفاهيم به سرعت عبور ميكند كه اين امر موجب ميشود درك و هضم برخي از اين مطالب براي خوانندگان به دشواري امكانپذير باشد.
وي در جمعبندي آراي خود با اشاره به اين كه در كنار مقوله جهاني شدن با مبحث «جهانيسازي» نيز مواجه ميشويم گفت: جهانيسازي امري در همسايگي جهاني شدن است كه در دست افرادي كه قدرتمندند وجود دارد، همچنان كه بخشهاي گوناگوني از اين كتاب ناظر بر اين موضوعاند.
در اين نشست كه با همكاري مركز ملي جهانيشدن برگزار شد، مسوولان انتشارات يادآوران، ناشر كتاب «رويكرد جامعهشناختي به شرقشناسي، پست مدرنيسم و جهانيشدن» نيز حضور داشتند.
نظر شما