«خندههاي تلخ»، مجموعه طنز اجتماعي براي نوجوانان است كه به قلم «مهدي حسنزاده جوشقان» منتشر شده است.
«رودربايستي»، «تقدير و تشكر»، «آموزش نظامي»، «تكريم ارباب رجوع» و «اجاق كور» از جملهي داستانهاي اين كتاباند.
در داستانهاي اين كتاب، موضوعاتي مدنظر نويسنده بودهاند كه خيلي از ما با آنها آشنايي داريم. موضوعي مانند «تقلب» كه نويسنده در داستاني با همين نام به آن پرداخته است: «يادم ميآيد از روز اولي كه مدرسه رفتم، سالي نبود كه بدون تقلب قبول شده باشم. شيفتهي تقلب كردن بودم، باور كنيد هر سال كه ميگذشت شيوههاي جديد را من به مدرسه ميآوردم و بعد از آن در مدرسه باب ميشد.
نمراتم هميشه بيست بود چون هم هيكلم درشت بود و همه از من ميترسيدند؛ بهخصوص بچه درسخوانها. توي كارم هم خبره بودم؛ بيشتر وقتها سر جلسهي امتحان پيش بچه درسخوانها كه اغلب هم مظلوم و ترسو بودند مينشستم تا راحتتر تقلب كنم!»
اما خب! بار كج كه هيچوقت به منزل نميرسد! و قسمت جالب ماجرا اينجاست كه همين شاگرد متقلب وقتي معلم ميشود، براي مبارزه با تقلب تلاشهاي زيادي ميكند!
اتفاقاتي كه گاهي در سفرهاي دستهجمعي با دوستان ميافتد يكي ديگر از موضوعاتي است كه نويسنده در اين كتاب با نگاهي طنز به آن پرداخته است. احتمالاً با خواندن داستان «تقدير و تشكر» ياد سفرهاي گروهي با دوستانتان برايتان زنده ميشود: «...كاش جاي غذا لنگه كفش ميدادند گاز بزنيم! معلوم نبود گوشت كدام حيوان بيچاره بود كه از بد حادثه توي ظزف ما پيدا شده بود. تمام آروارهها و فكها فاتحهاش خوانده شد ولي گوشت خورده نشد!»
و البته شيطنتهايي كه در سفرهاي گروهي نوجوانان چندان عجيب نيست: «اوج عصبانيت سرپرست ما وقتي بود كه بچهها، لباسهاي رضا را كه از همه مظلومتر و منضبطتر بود و به دليل نزديك بودن اخلاق او با سرپرستمان مورد توجه آقاي سرپرست بود، به تختش دوخته بودند. صبح كه ميخواست بلند شود، نتوانست و لباسش پاره شد و باقي ماجرا!»
در داستانهاي طنز معمولاً نادرستيها و اشكالات، با بياني هنرمندانه و نقادانه ارائه ميشود و هدف آن اصلاح امور در جامعه است. داستان «تكريم ارباب رجوع» يكي از داستانهاي «خندههاي تلخ» است كه در آن موضوع برخورد با مراجعان ادارهها دستمايه قرار گرفته است: «طبق يكي از نظرات كه مخصوص حوزهي كاري ما و طرح ابتكاري مدير قسمت ما بود، تهيهي فرمي بود به نام «آمديم، نبوديد!» يعني مراجعهكننده ميآمد و اگر كارمند قسمت مربوطه نبود با مشخصات كامل اين فرم را پر ميكرد تا زماني كه كارمند ميآيد رسيدگي كند و با شخص مراجعهكننده تماس بگيرد و مشكلش را حل كند.
از روز بعد بچههاي حوزههاي ديگر زماني كه ما را ميديدند ميگفتند: «آمدم، نبوديد، راستش را بگو كجا رفته بودي؟!»
در واقع در اين داستان جدي نگرفتن موضوع تكريم ارباب رجوع توسط كساني كه خود طراح آن هستند، هستهي اصلي داستان را تشكيل ميدهد. موضوعي كه گرچه طنز است اما خندهي تلخي به همراه دارد.
در داستانهاي اين مجموعه از اين خندههاي تلخ بسيار است.
مجموعه طنز اجتماعي «خندههاي تلخ» اثر «مهدي حسنزاده جوشقان» است.
اين كتاب را «انتشارات تيرگان» با قيمت1600 تومان منتشر كرده است.
نظر شما