خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،محسن جعفري مذهب: اين روزها همه از حقوق پديدآورنده (تا هفتادوهفت پشت) و ناشر (آنهم احتمالاً همين اندازه) گفتگو و دفاع میکنند و برخي نيز انتقاد دارند. تاكنون كسي پرسيده كه خواننده و خريدار كتاب چه حقوقي دارند. خريدار كتابي كه كتاب بیکیفیت (ظاهري و باطني) میخرد چگونه میتواند حق خود را بازستاند؟ آيا میتواند بهمحض درك كلاه رفتن سرش كتاب را به ناشر پس دهد؟ اگر براثر خواندن كتاب احساس خفت و خواري كرد چه؟ اگر فهميد پديدآورنده و ناشر چگونه به عقلش خندیدهاند چه؟ به چه كسي بايد پناه برد؟ آيا بايد منتقد استخدام كند كه پنبه کلاهبردار را بزند و تازه، پولي اضافي هم به منتقد دهد؟
ناشري دورهای كتاب را منتشر كرده است. هفت جلد نخست را بفطع وزيري منتشر كرد و از جلد هشتم تصميم گرفت به قطع رحلي منتشر كند. اما نه از جلد هشتم را به قطع رحلي منتشر كند (كه به نظر نگارنده آن نيز کمفروشی است) بلكه دوباره از جلد نخست را به قطع رحلي منتشر میکند. خريدار هفت جلد وزيري چاپ اول چهکاری میتواند بكند؟ آيا میتواند هفت جلد نخست را پس دهد و دوره جديد را بگيرد؟ يا اينكه بايد همه دوره جديد را بخرد؟ ناشري هفت جلد كتاب را منتشر كرد و سپس پنج جلد مستدرك آن را بجاي آنكه مستقلاً منتشر كند دوباره در چاپ اول آميخت و چاپ جديدي از كتاب را بيرون داد. آيا خواننده بايد بازهم دوره جديد را بخرد؟ ناشراني دولتي و پرآوازه، کتابهایی را با تغيير نام و قطع و اندك تغيير محتوايي و افزودن عكس و نقشه، نه بهعنوان چاپ دوم، بلكه بنام كتاب جديد منتشر میکنند و عجيب كه جايزه هفته و فصل و سال ... را نيز میبرند.
شايد گفته شود كه كار منتقدان كتاب نهتنها نقد علمي متن بلكه نقد فيزيكي و صوري كتاب هم هست. اما به نظر نمیرسد سر منتقد كلاه رفته باشد تا نوشتن نقد را آغاز كند يا بايد كلاه برود تا نقد كند. تازه منتقد جرئت نمیکند با نهادهايي كه توان انتشار چنين دورههایی رادارند سرشاخ شود. مگر از نان خود سیرشده است.
آيا كسي هست به اين پرسشها پاسخ دهد يا خود بايد بتنهایی بهحساب کلاهبرداران برسد؟ هل من ناصرأ ينصرني؟
* عضو هیئت علمی کتابخانه ملی ایران