قطبالدين صادقي كارگردان تئاتر در سومين يادواره فردوسي و شاهنامه گفت: شاهنامه زباني غني دارد و سرشار از ارزشهاي آوايي، معنايي و واژگاني است و نمونه درخشاني از بيان دراماتيك بهشمار ميرود. افزون بر آن، لايههاي روانشناسانه، جامعهشناختي و فلسفي شگفتآوري دارد و تنها یک نمايش نيست.
وي به كتاب «زيباييشناسي هگل» اشاره كرد و گفت: «هگل» در كتاب «زيباييشناسي» نظريهاي را پيش ميكشد و ميگويد، گونههاي ادبي (ژانرها) از يك حركت تاريخي پيروي ميكنند، اين حركت تاريخي با حماسه آغاز ميشود؛ چراكه حماسه با جنگهاي ميهني، مهاجرتها و جابجاييهاي بزرگ پيوند دارد و بامداد تمدن بشري بهشمار ميآيد. در حماسه به روانشناسي شخصيتها برنميخوريم چرا كه پايه حماسه بر ستيز با جهان بيرون گذاشته شده است. اما هنگامي كه درون آدمي رشد ميكند، عشقها و آرزوها شكوفا ميشوند و او ميتواند از مرحله حماسه بگذرد و پا به ميدان تغزل بگذارد.
اين نويسنده و استاد دانشگاه يادآور شد: هگل باور دارد که تنها كشورهايي ميتوانند تغزل و حماسه را با هم بياميزند و درام را بيافرينند كه شايستگي فرهنگي و تاريخي داشته باشند. اگر جنگ بيروني كه گوهر حماسه است با جنگ دروني كه سرشت تغزل است، با هم چفت شود، درام شكل ميگيرد. بنابراين شگفت نيست كه بسياري از كشورهاي جهان هنوز درام ندارند.
صادقي، ايران را تنها تمدني در خاورميانه دانست كه مردمان آن توانستهاند از گذار حماسه بگذرند و به گونههاي ديگر نمايشي دست يابند.
وي در ادامه گفت: در آن بخش از گستره تمدني آسيا كه ما قرار گرفتهايم، تنها تمدني بهشمار ميرويم كه توانستهايم اين مرحله را پشت سر بگذاريم و با رشد فرهنگي درخشان خود، به آفرينشي نو دست پيدا كنيم؛ زيرا سرآغاز آفرينشگري ما با شاهنامه فردوسي بود.
وي شيوه سنجيده و درست خوانش و بررسي شاهنامه را يادآور شد و افزود: ما نبايد با شاهنامه، سطحي برخورد كنيم. دگرگون كردن شاهنامه به يك كالا، براي بهدست آوردن گيشه و فروش بيشتر نمايش، گناهي است كه من آن را نميبخشم. اين توهين به شاهنامه و فردوسي است. روش درست و نتيجهبخش آن است كه شاهنامه را بازخواني كنيم و معناهاي نهفته آن را بگشاييم و به بازشناخت اسطورههاي آن برسيم كه به سخن ديگر، دوباره و از نو آفريدن شاهنامه است.
اين كارگردان تئاتر خاطرنشان كرد: اگر امروز سراغ شاهنامه ميرويم، بايد چيزي از روزگار خود را هم به آن بيافزاييم تا دست به آفرينشي هنري زده باشيم. تكرار مو به موي شاهنامه در نمايش، هنر نيست. هنر، افزودن سخن تازهاي است به يك اثر ديگر. اين كار كمك ميكند تا دوران كنونيمان را كاوش و بررسي كنيم و بازشناسيم.
فردوسي، پير صالح دهقان است
دكتر عليقلی محمودی بختياری، استاد ادبيات و شاهنامهپژوه، سخنران ديگر همايش بود. وي با اشاره به اين كه روزگار فردوسي ميبايد دورتر از آن زماني باشد كه در تاريخهاي رسمي بدان اشاره كردهاند گفت: رودكي قصيدهاي بلند در ستايش يكي از فرمانروايان ساماني دارد. در آن قصيده از كسي به نام «پير صالح دهقان» نام ميبرد.
وي افزود: از آن روزي كه دانشجو بودم و قصيده رودكي را نزد استادانم ميخواندم، تا به امروز كه ۵۴ سال از آن روزگار ميگذرد، همواره چنين انديشيدهام كه پير صالح دهقان كه رودكي به او اشاره ميكند كسي جز فردوسي نيست. من سالها بر روي اين باور كار كردهام. اگرچه بسياري از شاهنامهشناسان داوري من را نميپذيرند و فردوسي را هم زمان سلطان محمود غزنوي ميدانند.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: فردوسي زماني درگذشت كه محمود يا هنوز بهدنيا نيامده بود يا كودكي بود كه در سياه چادرها زندگي ميكرد. پس همه ستايشهايي كه در شاهنامه از محمود غزنوي شده است از فردوسي نيست، ساخته ذهن و خيال كساني است كه ميخواستهاند اين كتاب را از گزند غزنويان و دشمنان ايران دور بدارند.
بختياري در پايان سخنانش به سرچشمههاي عرفاني شاهنامه اشاره كرد و گفت: شاهنامه آبشخور عرفان است. عرفان، تصوف و شريعت نيست، شناخت و آگاهي است. از اين رو شاهنامه آگاهيبخش و روشنگر است و سرلوحه همه كساني است كه به دادگري و آگاهيبخشي ميانديشيدهاند؛ همانند احمد غزالي و عطار نيشابوري و حافظ.
دريغ است ايران كه ويران شود
سپس ناصر تكميل همايون، استاد جامعهشناختي و تاريخ به شور و دلبستگي جوانان به شاهنامه اشاره كرد و گفت: ديدن جوانهاي ديروز و جوانهايي كه امروز در بزرگداشت فردوسي شركت كردهاند، آن بيت بلند فردوسي را در ذهن من بيدار ميكند كه «دريغ است ايران كه ويران شود/ كنام پلنگان و شيران شود.»
بهگفته تكميلهمايون، شناخت شاهنامه ما را به 2 نكته رهنمون ميكند؛ نخست درستي راه فردوسي و شيوه او براي زنده كردن گذشته تاريخي ايران است و ديگر، دلبستگي است كه همه نسلها و از همه بيشتر نسل جوان كنوني ما، به شاهنامه دارند.
سپس وارانت گرجيان، رئيس انجمن نويسندگان ارمني ايران از سوي ايرانيان ارمني، با اشاره به ديرينگي پيوندهاي ايرانيان و ارمنيان، به تاثير شاهنامه بر ادبيات و فرهنگ ارمنستان پرداخت و آرزو كرد كه روزي همه شاهنامه به زبان ارمني برگردانده شود.
وي افزود: هماكنون بسياري از داستانهاي نامدار شاهنامه به زبان ارمني برگردان شده و دير زماني است كه ارمنيان با شگفتيهاي نامه گرامي ايران آشنا هستند. او كتاب خود به نام «خورشيد ايران در روح و جانم» را كه به زبان ارمني نوشته شده است، به برگزاركنندگان همايش پيشكش كرد.
فردوسي پيشواي بزرگان حكمت است
دكتر حشمت رياضي از ديگر استاداني بود كه به ستايش فردوسي و بزرگداشت شاهنامه او پرداخت و درباره حكمت و عرفان در شاهنامه سخن گفت و افزود: رمزپردازي و معناگرايي از اصول حكمت و عرفان است. حكيم از دادههاي بيروني و دروني بهره ميبرد تا به خرد برين دست يابد.
وي به سويههای عرفانی شاهنامه پرداخت و فردوسي را پيشواي بسياري از دانشمندان خردورز و عرفانگراي ايران دانست و افزود: از اين ديد، فردوسي پيشواي بسياري از بزرگان حكمت محسوب ميشود و اگر شاهنامه را از ديد حكمي و عرفاني نگاه كنيم بنيان بسياري از مسايل عرفاني ما شناخته خواهد شد.
به گفته رياضي سرآغاز شاهنامه با نام خداوند جان و خرد است. چون نخستين تجلي وجودي، عقل است. بنايي هم كه بعدها در فلسفه ما گذاشته شد، همين ظهور خداوند در حضور عقل و جان بوده است. از اين رو بسياراني از خوان نعمت فردوسي در حكمت و عرفان همانند احمد غزالي و شيخ عطار بهره بردهاند.
استاد منصور وفايي، نقاش، تصويرگر و از انگشتشمار بازماندگان نقاشان قهوهخانهاي نيز در اين همايش به كوتاهي سخن گفت و نقاشي سبك قهوهخانهاي و هنر خود را وامدار كار بزرگ و بيمانند فردوسي برشمرد.
در اين همايش، بيانيه موسسه فرهنگي پويشگران ايران توسط فخرالسادات مدرسي در سپاس و ستايش از فردوسي خوانده شد و نقالي فاطمه حبيبيزاد (گردآفريد) و اجراي موسيقي سنتي ايران از ديگر بخشهاي همايش بود.
پخش فيلمهاي كوتاهي درباره تاريخ و فرهنگ كهن ايران و تاراج ميراث فرهنگي به كارگرداني «فرشيد فرجي» براي حاضران نمايش داده شد و از ديگر برنامههاي جنبي همايش، عرضه كتاب، پوسترهاي شاهنامه و فردوسي بود.
در پايان نيز اليكا بقايي، دبير همايش سومين يادواره فردوسي و شاهنامه از همه كساني كه او را در برگزاري اين يادواره، ياري دادهاند، سپاسگزاري كرد و از استادان و دوستداران شاهنامه و فرهنگ ايران خواست كه او را در برگزاري نشستهاي آينده ياري دهند.
همايش سومين يادواره فردوسي و شاهنامه طي دو روز (۲۴ و ۲۵ ارديبهشت) با همكاري انجمن فرهنگي بيستون و گنجينه نقش جهان و با ياري هفتهنامه امُرداد، چند انجمن مردم نهاد، سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري، كميسيون ملي يونسكو در ايران در مجموعه تاريخي نياوران برگزار شد.
نظر شما