چاپ نخست كتاب «سيره تحليلي پيامبر اعظم(ص)» تاليف سيدابراهيم سيدعلوي از سوي موسسه انتشارات امير كبير منتشر و روانه بازار نشر شد. در اين كتاب سعي شده تا چهرهاي تقريبا نزديك به واقعيت و حقيقت از حضرت محمد(ص) و رخدادهاي عصر آن بزرگوار ارائه شود و حتيالمقدور از تعصب باطل پرهيز شود._
آشنايي صحيح و دقيق با سيره و تاريخ زندگاني پيامبر اعظم(ص) از آن جهت ضروري است كه او و ديگر انبياي اولوالعزم(عليهمالسلام) اسوه هر مسلمان، بلكه هر انسان شريفاند؛ همانگونه كه در قرآن كريم آمده است:«قد كانت لكم اسوة حسنة في ابراهيم والذين معه...؛ همانا براي شما در ابراهيم و كساني كه با اويند، سرمشقي نيكو است... (سوره ممتحنه، آيه 4)» و در آيهاي ديگر ميخوانيم:«لقد كان لكم في رسولالله اسوة حسنة...؛ به راستي براي شما در رسول خدا سرمشقي نيكو بوده است... (سوره احزاب، آيه 21)
از سويي، حيات جامع پيامبر اكرم(ص) شامل گفتارهاي نغز وحياني و رفتارهاي سليم انساني و باورهاي فطري و عقايد منطقي و برهاني است و او در همه اين ابعاد، اسوة و سرمشق است.
از ديگر سو، امروزه سيره پربار آن حضرت(ص) در تمام آن زمينهها، از طريق روايتها و گزارشهاي راويان عصر نبوي و بعد، به دست ما رسيده است و با اين كه سيماي آن حضرت در قرآن مجيد ترسيم شده و رهنمودهاي آن كتاب آسماني در معرفي رسول خدا(ص) بسيار روشن است و گاهي پيشاپيش؛ مشت بدخواهان را باز و نواياي سوء آنها را برملا كرده است، بازهم با شواهدي كه در دست است، سيره آن حضرت دستخوش تحريف شده است.
در عصر بعثت كه پيامبر(ص) با صلابت، دعوت توحيدي را آشكار و به راه خود ادامه داد، نگاهبانان نظام شرك از تكاپو باز نايستادند، آن حضرت و يارانش را آزار رساندند و برخي را كشتند و سرانجام توطئه قتل او را چيدند ولي به لطف خدا ناكام ماندند و اگر آن انسانهاي جاهلي نتوانستند شخص رسول خدا(ص) را ترور كنند، از راه ديگر وارد شده، شخصيت رسالي او را هدف ساخته و خواستند فرهنگ توحيدي اسلام را مخدوش سازند. آنان با دروغسازيها و نسبتهاي بياساس و واهي خواستند عقدهگشايي كنند و با جعل افسانه غرانيق، به نوعي به ستيز خود ادامه دادند.
بدخواهان اسلام اگر نتوانستند قرآن را تحريف كنند، با تشبث به آيههاي مشابه و با تفسير به راي و نامعقول و افزودن حديثهاي نادرست و افسانهاي درباره برخي آيهها، خواستند بدين وسيله به هدف خود كه مبارزه با اسلام راستين باشد، برسند. مفسران بزرگوار در تفسير برخي آيهها، هر روايت را نقل و اسرائيليات را به تفسيرها داخل كرده و خوراكي براي خاورشناسان فراهم آوردهاند، مانند داستان زينب دختر جحش در سوره احزاب و امثال آن.
هرچند كه برخي مفسران پس از نقل آن سلسله احاديث، نقادي كرده و نادرستي آنها را با ارائه بر اصول قرآني و اعتقادي اثبات كردهاند، مانند شيخ طبرسي و مجمعالبيان از قدما، و علامه طباطبايي از معاصران؛ اما احيانا به سبب قداست موضوع به تاويل و توجيه پرداخته و موضوع را همچنان درهالهاي از ابهام رها كردهاند.
در سيرههاي مشروح و تاريخهاي تحليلي نيز همين ماجرا تكرار شده، برخي هر رطب و يابس را در كتابهاي خود بدون عرضه بر اصول و معيارهاي عقيدتي، آورده و بر حجم اثر افزودهاند و اندكي هم به تحليلهاي عالمانه پرداخته و صورت درستتري از تاريخ و سيره ارائه دادهاند.
مولف در بخشي از مقدمه كتاب يادآور ميشود: «دغدغه مولف از روزي كه در دانشگاههاي تهران به تدريس تاريخ اسلام و سيره پيامبر(ص) دعوت شدم اين بود كه حتيالمقدور براي دانشجويان، تاريخ و سيره علمي مطرح كنم و با در نظر گرفتن آيههاي محكم ذكر حكيم و احاديث معتبر اعتقادي و مباني اصيل كلامي، گزارشهاي تاريخي را در زمينه حيات رسول خدا(ص) محك زنم و به حول خدا تا اندازهاي به اين كار توفيق يافتم كه انشاءالله مورد قبول باري تعالي قرار گرفته و توجه اهل نظر را جلب كند و ما را به نقطهنظرهاي عالمانه خود واقف سازند كه عصمت از آن اهل عصمت است و بس.»
قرآن به جهت دربرداشتن يك سلسله تاريخچه و سرگذشت اقوام و ملل به لحاظ اين كه شخص پيامبر اكرم(ص)، اسوه و سرمشق زندگي انسان معرفي شده، مسلمانان نيز به طور كلي به اهميت تاريخ و نقش اساسي آن توجه كردهاند و از همان قرون اوليه به روايت و گزارش وقايع تاريخي و شرح سيره پيامبر اكرم(ص) و شرح حال صحابه و ياران او و رخدادهاي جهان اسلام اهتمام ورزيدهاند و سپس تاليف و تصنيف در اين زمينهها توسط مسلمين دنبال شد و مسلمانان، بيشترين و متنوعترين كتابها را در امر تاريخ و رشتههاي مربوطه نوشتند.
به گفته صاحب كتاب كشفالظنون، تعداد كتاب هاي تدوين شده در رشته تاريخ توسط مسلمانان، بالغ بر يك هزار و سيصد نسخه است كه برخي از آنها به تنهايي به حدود هشتاد جلد ميرسد.
نخستين كسي كه در مقوله تاريخ دست به تاليف زد، «عبيداللهبن ابي رافع» شاگرد امامعليبن ابيطالب(ع) است و در اعصار بعد، از ميان تابعين و دانشمندان اسلامي، افراد زيادي در رشتههاي تاريخي اعم از سيره، تاريخ عمومي، مغازي، جغرافيا و بلدان، و شناخت طبقات صحابه و تابعين، به تاليفات و تصنيفات ارزندهاي پرداختهاند.
برخي نيز «محمدبن اسحق» را نخستين فردي معرفي كردهاند كه راجع به سيره و مغازي به دستور منصور داونيقي عباسي كتاب نوشت و ابنهشام سيره معروف خود را بر اساس كتاب او تدوين كرد و پس از او محمدبن عمر واقدي به ويژه در امر غزوات، بلاذري در شناخت بلدان اسلامي و فتوحات مسلمين، يعقوبي درباره تاريخ جغرافيا و محمدبن سعد در تراجم احوال صحابه و تابعين، دست به تاليف و تصنيف زدند و آثاري ارزنده از خود به يادگار گذاشتند و متاخران هم، خط تاليف و تصنيف را راها نكردند و همواره راه علمي پيشينيان را دنبال كردند همانند مسعودي در قرن چهارم و ابوريحان در قرن پنجم و ابناثير جزري در قرن هفتم و ديگران در قرون بعد.
نكته مهم و قابل توجه اين است كه به هر حال تاريخ گذشته براي ما از مقوله حديث و روايت بوده است؛ زيرا ما خودمان شاهد و ناظر آن صحنهها و رخدادها نبودهايم بلكه آنها از طريق گزارش و توصيف ديگران، آن هم با چند واسطه به ما رسيده است.
چاپ نخست كتاب «سيره تحليلي پيامبر اعظم(ص)» در شمارگان 1000 نسخه، 474 صفحه و بهاي 70000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما