پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

۱۸ دسامبر، یادآور لحظه‌ای است که بشر برای نخستین‌بار چهره واقعی یکی از هولناک‌ترین دشمنان تاریخی خود را شناخت: میکروب طاعون. اما پیش از آن‌که علم بتواند طاعون را مهار کند، ادبیات قرن‌ها به آن پرداخته بود. در گزارش پیشِ رو، به‌مناسبت سالروز کشف میکروب طاعون، سراغ چند اثر ادبی کلاسیک و مدرن که به‌نحوی با این بیماری پیوند دارند پرداخته‌ایم.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: ۱۸ دسامبر یادآور لحظه‌ای است که علم برای نخستین‌بار پرده از چهره یکی از هولناک‌ترین دشمنان تاریخ بشر برداشت؛ روزی که در سال ۱۸۹۴، الکساندر یرسین، دانشمند فرانسوی، پس از سال‌ها پژوهش، باسیل مرگبار یرسینیا پستیس (Yersinia pestis)را شناسایی کرد؛ میکروبی که نامش با وحشت، مرگ و فروپاشی‌های عظیم اجتماعی گره خورده است؛ طاعون، بیماری‌ای که قرن‌ها پیش از آن، بی‌هیچ درمان مؤثری، تمدن‌ها را به زانو درآورده بود.

طاعون فقط یک بیماری نبود؛ تجربه‌ای جمعی از ترس و بی‌پناهی بود. از نیش کک‌های آلوده‌ای که بر تن موش‌های صحرایی خانه داشتند تا انتقال مرگ از انسانی به انسان دیگر، این بیماری شبکه‌ای پیچیده از وحشت می‌ساخت که شهرها را قرنطینه و انسان‌ها را منزوی می‌کرد. تا پیش از قرن نوزدهم، بشر تنها نظاره‌گر این فاجعه بود؛ اما کشف باسیل طاعون نقطه عطفی شد که امید به درمان و مهار بیماری را ممکن ساخت. امروز، آنتی‌بیوتیک‌ها و اصول ایزولاسیون جان انسان‌ها را نجات می‌دهند، اما خاطره تاریخی طاعون همچنان زنده است.

این خاطره نه فقط در کتاب‌های پزشکی، که در ادبیات ماندگار شده است. همان‌طور که مارسل توراکس، ستون‌نویس گاردین، یادآور می‌شود، ادبیات طاعون—اگر بتوان آن را ژانری مستقل دانست—بارها و بارها الگوهای ثابتی از رفتار انسانی را بازتاب داده است: جدایی و انزوا، قرنطینه، ترس، خرافات، احتکار و وحشت. از طاعون بزرگ اروپا در هفتصد سال پیش تا مرگ ۲۰۰ هزار نفر در ناپل قرن هفدهم، این الگوها تکرار شده‌اند.

در ادامه، به سراغ آثار برگزیده ادبیات طاعون می‌رویم؛ جایی که بیماری، بهانه‌ای می‌شود برای روایت عریان‌ترین واکنش‌های انسان در برابر مرگ، تنهایی و مسئولیت.

دکامرون؛ روایت طاعون و زندگی در صد داستان بوکاچو

کتاب «دکامرون» اثر جووانی بوکاچیو، نویسندهٔ ایتالیایی قرن ۱۴ میلادی، شامل ۱۰۰ داستان است. این کتاب به سبک «هزار و یک شب» نگارش یافته و مواد اولیه آن از افسانه‌های یونانی، رومی، کشورهای مشرق زمین و زندگی روزمره مردم گرفته شده است.

بوکاچیو دکامرون را بلافاصله پس از شیوع طاعون سال ۱۳۴۸ در فلورانس نوشت. داستان‌ها پیرامون هفت زن و سه مرد شکل می‌گیرد که برای گریز از بلای طاعون، فلورانس را ترک کرده و به خانه‌ای ییلاقی در اطراف شهر پناه می‌برند و برای سرگرمی و فراموشی بلا، به قصه‌گویی می‌پردازند.

داستان‌ها از نظر موضوع و سبک متنوع‌اند و شامل اوصاف شاعرانه، عبرت‌آموز و غم‌انگیز هستند. دکامرون یک مجموعه حکایت مفرح و جذاب قرون وسطایی است، شامل داستان‌های عشقی و شوخی و بذله‌گویی و لطیفه و حکایت‌هایی غم‌انگیز و داستانهایی در تشویق به زندگی دنیوی.

این کتاب سندی تاریخی از زندگی در قرن چهاردهم است و نویسندگان بعدی، مانند جفری چاسر و شکسپیر، از آن تأثیر پذیرفتند. عنوان دکامرون از دو کلمه یونانی «ده» و «روز» مشتق شده و عنوان فرعی آن، «پرنسیپ گالیه تو»، اشاره به تقدیم کتاب به زنان عصر خود دارد.

ساختار کتاب به این صورت است که هر روز هر ده نفرِ پناه‌گرفته در خانه ییلاقی داستانی تعریف می‌کنند و به این ترتیب، طی ده روز، صد داستان نقل می‌شود. هر روز شاه یا ملکه‌ای انتخاب می‌شود که موضوع داستان‌ها را تعیین می‌کند. قالب روزانه شامل مقدمه و نتیجه کوتاه و گاهی آوازهای محلی است. موضوعات پایه‌ای داستان‌ها هم شامل ریشخند کشیش‌ها، تنش میان طبقات اجتماعی و ماجراجویی‌های بازرگانان می‌شود و دایو نیو، به عنوان داستان‌گوی دهم، هر روز دیدگاه‌های بوکاچیو را بیان می‌کند.

براساس «دکامرون» فیلمی هم به‌کارگردانی پیر پائولو پازولینی، فیلمساز بزرگ و مشهور ایتالیایی، ساخته شده است.

طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

روزنوشت سال طاعونی؛ وقایع‌نگاری وحشت در لندن، به‌روایت دنیل دفو

«روزنوشت سال طاعونی» (A Journal of the Plague Year) نوشتهٔ دنیل دفو، نخستین‌بار در سال ۱۷۲۲ منتشر شد. این کتاب روایتی وقایع‌نگارانه از همه‌گیری طاعون خیارکی در سال ۱۶۶۴ در لندن ارائه می‌دهد. دفو که خود در زمان شیوع این طاعون، کودکی خردسال بوده، این کتاب را با رجوع به روایت‌های مکتوبی نوشته که از طاعون لندن موجود بوده‌اند. او روایت خود را از سپتامبر ۱۶۶۴ آغاز می‌کند؛ زمانی که شایعهٔ شیوع دوبارهٔ طاعون در هلند دهان‌به‌دهان می‌چرخید. نخستین مرگ مشکوک در دسامبر همان سال در لندن رخ می‌دهد و با فرارسیدن بهار، تعداد اطلاعیه‌های ترحیم نصب‌شده در کلیساهای محلی به شکلی نگران‌کننده افزایش می‌یابد.

در ماه ژوئن، مقامات لندن قوانین سخت‌گیرانه‌ای وضع می‌کنند؛ از جمله ممنوعیت گردهم‌آیی‌های عمومی و ضیافت‌ها و تعطیلی غذاخوری‌ها، میخانه‌ها و دیگر اماکن تفریحی عمومی تا اطلاع ثانوی. با این حال، دفو تصریح می‌کند که بسیاری از مردم این محدودیت‌ها را نادیده گرفتند. به باور او، «مرگ‌بارتر از هر چیز غفلت و سهل‌انگاری خود مردم بود»؛ کسانی که با وجود هشدارهای طولانی‌مدت، به دیدار و معاشرت ادامه دادند و آذوقهٔ لازم را برای ماندن در خانه ذخیره نکردند، در حالی که برخی دیگر با احتیاط از خود در برابر خطر محافظت کردند.

در ماه اوت، دفو طاعون را «بسیار مهاجم و هولناک» توصیف می‌کند. اوج همه‌گیری در اوایل سپتامبر فرا می‌رسد؛ زمانی که در بسیاری از خانواده‌ها، یک یا حتی همهٔ اعضا جان خود را از دست داده‌اند. سرانجام در دسامبر، با پایان ناخوشی واگیردار و فرارسیدن سرمای پاکیزهٔ زمستان، روند بهبود آغاز می‌شود. با شلوغ‌شدن دوبارهٔ خیابان‌ها، مردم دسته‌جمعی بیرون می‌آیند و برای نجات، خدا را شکر می‌گویند.

طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

طاعون؛ روایت آلبر کامو از انسان در محاصره مرگ

«طاعون» (La Peste) رمانی از آلبر کامو است که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این رمان که یکی از مشهورترین آثار ادبی ژانر طاعون است در رده ادبیات پوچی قلمداد شده است. این کتاب را رمانی اگزیستانسیالیستی هم دانسته‌اند؛ برداشتی که البته خود کامو آن را رد می‌کرد. وقایع داستان در شهر اُرانِ الجزایر رخ می‌دهد و از زبان راوی‌ای نقل می‌شود که بعدها روشن می‌شود دکتر برنار ریو است.

رمان با توصیف زندگی عادی شهر آغاز می‌شود و سپس با افزایش ناگهانی موش‌های مرده، نشانه‌های نخستین فاجعه پدیدار می‌گردد. مرگ آقای میشل، سرایدار خانهٔ دکتر ریو، با علائم خیارک و تاول، و تکرار این مرگ‌ها باعث می‌شود بیماری‌ای مسری محتمل دانسته شود. دکتر کاستل سرانجام بیماری را طاعون تشخیص می‌دهد و پس از تعلل مسئولان، قرنطینه در شهر اعلام می‌شود.

با قرنطینه، خانواده‌ها از هم جدا می‌شوند؛ برخی می‌گریزند و برخی به مبارزه با بیماری می‌پردازند. ژان تارو همراه دکتر ریو گروه‌های بهداشتی داوطلب را تشکیل می‌دهد. پدر پانلو، کشیش شهر، در آغاز طاعون را مجازات الهی می‌خواند، اما پس از مشاهده مرگ دردناک پسر قاضی اُتون، موضعش تغییر می‌کند و مردم را به مقابله فرامی‌خواند؛ او خود نیز اندکی بعد می‌میرد. در این میان، اردوگاه‌های قرنطینه، دفن‌های جمعی و کوره‌های جسدسوزی جای زندگی عادی را می‌گیرند.

رامبر، روزنامه‌نگار جوان، ابتدا در پی فرار برای رسیدن به معشوقش است، اما سرانجام به گروه نجات می‌پیوندد. کتار، که پیش‌تر اقدام به خودکشی کرده بود، از شرایط طاعون سود می‌برد. با رسیدن سرما، بیماری فروکش می‌کند، اما پیش از پایان، تارو آخرین قربانی آن می‌شود. پس از بازگشت زندگی عادی، دکتر ریو هشدار می‌دهد که باسیل طاعون می‌تواند سال‌ها پنهان بماند و دوباره بازگردد.

طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

شب‌های طاعون؛ روایت پست‌مدرن اورهان پاموک از همه‌گیری

«شب‌های طاعون» (Nights of Plague) یازدهمین رمان اورهان پاموک، نویسنده شناخته‌شده ترکیه‌ای، اثری پست‌مدرن است که تاریخ‌نگاری و داستان‌نویسی را در هم می‌آمیزد. پاموک در این رمان به مسئله‌ی شیوع طاعون در امپراطوری عثمانی می‌پردازد و روایتی از میهن‌پرستی، عشق و مبارزه با جهل ارائه می‌دهد. این کتاب از نگاه نیویورکر در فهرست بهترین کتاب‌های سال ۲۰۲۲ قرار گرفته است.

رمان تصویری از واقعه‌ای تاریخی را در مرز تاریخ و تخیل می‌سازد و نوآوری‌های روایی قابل توجهی دارد. داستان بر پایه گزارش‌هایی شکل گرفته که شاهزاده پاکیزه‌سلطان در قالب نامه‌هایی خطاب به خواهرش خدیجه‌سلطان، بین سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۱۳ نوشته است. این گزارش‌ها درباره شیوع طاعون در قلمرو عثمانی‌اند و نویسنده آن‌ها خود شاهد مستقیم وقایع نبوده، بلکه روایت‌ها را از زبان همسر طبیبش شنیده است؛ با این حال، توصیفات سرشار از جزئیات‌اند.

راوی کتاب، مینا مینگرلی، مورخی است که وظیفه‌ی گردآوری و انتشار این نوشته‌ها را بر عهده دارد. او در جریان پژوهش درمی‌یابد که برای انتقال بهتر تصمیم‌ها و درونیات شخصیت‌ها، متن صرفاً تاریخی کافی نیست و باید از عناصر داستانی بهره گرفت. به همین دلیل، اثر بارها «رمان-تاریخ» نامیده می‌شود.

راوی در متن از آثار غیرداستانی، اصطلاحات تخصصی و نقل‌قول‌های مستقیم و غیرمستقیم استفاده می‌کند و بینامتنیتی قوی می‌سازد. پاموک در این رمان به موضوعاتی چون نقش زبان در هویت ملی، عوامل زوال امپراتوری عثمانی و مسئله زنانگی می‌پردازد. هرچند برخی منتقدان پیرنگ اثر را با «طاعون» کامو مقایسه کرده‌اند، اما ویژگی‌های منحصربه‌فرد «شب‌های طاعون» ارزش مستقل آن را حفظ می‌کند.

طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

دوزخ؛ معمای دانته، طاعون و تهدیدی برای بشریت

«دوزخ» (Inferno) رمانی رازآلود و مهیج از دن براون است که پیوندی هم با طاعون دارد. این رمان که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، چهارمین کتاب از مجموعهٔ ماجراجویی‌های پروفسور رابرت لنگدن به‌شمار می‌آید. داستان در فلورانس ایتالیا می‌گذرد و لنگدن، استاد نمادشناسی دانشگاه هاروارد، تنها کسی است که می‌تواند جهان را از تهدیدی بزرگ نجات دهد.

رمان با بیدار شدن لنگدن در بیمارستانی در فلورانس آغاز می‌شود؛ او دچار جراحت سر و فراموشی است و صداهایی با عبارت «بجو و بیاب» در ذهنش می‌شنود. دکتر سیِنا بروکس به او کمک می‌کند، اما با حملهٔ یک آدم‌کش به نام واینثا، آن دو مجبور به فرار می‌شوند. لنگدن در جیب خود سیلندری با علامت خطر زیستی پیدا می‌کند که حاوی دستگاهی پیشرفته است و نسخه‌ای تغییر یافته از نقشهٔ دوزخ دانته، اثر بوتیچلی، را نمایش می‌دهد. سرنخ‌ها آن‌ها را به آثار هنری فلورانس، از جمله پالاتزو وکیو و راهروی وازاری، می‌کشاند.

در ادامه مشخص می‌شود که ماسک مرگ دانته ناپدید شده و لنگدن خود مظنون به سرقت آن است. معماها آن‌ها را به تعمیدگاه فلورانس و سپس ونیز می‌برد. در این مسیر، لنگدن درمی‌یابد که برتراند زوبریست، میلیاردر و متخصص ژنتیک، پشت ماجراست؛ دانشمندی که برای مهار رشد جمعیت بشر، بیماری‌ای مهندسی‌شده طراحی کرده است.

پس از دستگیری لنگدن، دکتر الیزابت سینسکی، رئیس سازمان جهانی بهداشت، حقیقت را روشن می‌کند: زوبریست پیش از خودکشی، ویروسی ساخته که یک‌سوم جمعیت جهان را نابارور می‌کند. او استوانهٔ حاوی این عامل زیستی را در مکانی مخفی زیر آب پنهان کرده و سرنخ‌ها را در قالب معماهای برگرفته از دوزخ دانته باقی گذاشته است. اکنون زمان اندک است و سرنوشت بشر در گرو حل آخرین معماست.

طاعون؛ از فاجعه زیستی تا ژانر ادبی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها