سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - رویا سلیمی: سریال تلویزیونی «یوسف پیامبر» بیش از هفده سال پیش برای اولین بار روی آنتن تلویزیون رفت. سریالی که از اولین پخش آن تا به امروز همچنان مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است. اگرچه بارها از شبکههای مختلف تلویزیونی پخش شده، اما همواره مورد توجه مخاطبان بوده و در آخرین دور پخش آن نیز این استقبال به استناد آمار تلوبیون ادامه دارد.
طبق آخرین بهروز رسانی تلوبیون، مجموع بازدید پخش اخیر سریال «یوسف پیامبر» ۶۷۰ هزار بار بوده و این آمار همچنان به شکل تصاعدی رو به افزایش است. این در حالی است که هم زمان سریال «پسران هور» از شبکه یک در مجموع ۴۳۰ هزار بازدید داشته و تعداد بازدید سریال «رویای ریحانه» ۲۷۶ هزار است. با توجه به اینکه پخش این سریال یک ماه زودتر از سریال «یوسف پیامبر» آغاز شده بود. برنامه «الگوریتم» شبکه سه نیز که همزمان با شروع بازپخش سریال «یوسف پیامبر» روی آنتن رفته، تا امروز ۵۵۰ هزار بازدیدکننده داشته است.
با نگاهی آماری و بازپخش چندمین بار سریال «یوسف پیامبر» ساخته فرج الله سلحشور، توجه به چند نکته پیرامون اقتباس از قصص قرآن ضروری به نظر میرسد. کلام الهی در قالب قصههایی برای درک و شناخت بشر نازل شده است. این قصهها ضمن ویژگی وحیانی بودن، بیان سرگذشت پیشینیایی است که با بازگویی سرنوشت هر کدام از آنها در دل روایتهایی داستانی، مسیر هدایت را ترسیم می کند. نگاه قرآن بر هدایت و تربیت انسان، با قصهای همراه میشود که ریشه در واقعیت و تاریخ گذشتگان دارد.
بنابراین این وجه واقعیت تاریخی، عنصر اساسی در پیوند مفاهیم قرآنی با ذات و فطرت انسان است. قصص قرآن صرف بیان داستانی تخیلی یا حماسی و اسطورهای برای گذران اوقات فراغت یا پرورش خیال و اوهام نیست، ذات این مفاهیم در بستر روایت قصهگوی تاریخمند، اهداف متعالی دیگری را پی میگیرد.
قرآن برای فهم مفاهیم دینی حدود پنجاه قصه را در خود جای داده است. بنابراین سهم قصه در گسترش این مفاهیم بسیار حائز اهمیت است. ضمن اینکه این مفاهیم با عناصر جذابیت و قصهگویی نیز تلفیق شده است. داستان حضرت یوسف (ع) بلندترین قصه قرآنی است. شروع حیرت آور قصه، خوابی است که در آن یازده ستاره با خورشید و ماه که بر یوسف سجده میکنند، حکایت از ماجرایی چند بعدی و پیچیده در سرنوشت پیامبری دارد که اوج و فراز زندگیاش، از همان لحظات ابتدایی، جذاب و داستانی است.
سپس بحران و حادثه به همراه حوادث فرعی و پیش برنده، مخاطب را لحظهای رها نمیکند. اما پیوند قصه با واقعیت تاریخی، نقطه ثقل این همراهی است. هر گاه سرگذشت ستیز و مجادله مشرکان را با یکی از پیامبران در قرآن بخوانیم، نوع روایت به گونهای است که عیناً بر چگونگی رخداد اشاره میکند. توصیف، لحظهپردازی، گفتگو و درگیری دو جریان خیر و شر، در جان خواننده مینشیند و به تعبیری بر او عرضه میشود.
این ویژگیها را می توان از دلایل استقبال آثاری دانست که براساس قصص قرآن تولید و پخش میشوند. این قابلیت و ظرفیت بسیار بالای قصص قرآن برای بیان تصویری اتفاقات تاریخی که در دل قرآن بیان شده؛ واجد ویژگیهایی منحصر به این کتاب مقدس است. بهرهگیری از معجزه پیامبر (ص) برای بیان مفاهیم قرآنی، از دل قصههایی که هر کدام ظرفیتهای نامحدودی از روایت انسان در هر عصر و زمانهای دارد؛ اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی بیشتری را میطلبد.
در مورد بازپخشهای متعدد سریالهایی که با اقتباس از قصههای قرآنی ساخته شده، می توان به چند نکته اشاره کرد. قصههای قرآن هر کدام چندین بار در دل سورههای متعدد تکرار شده و مفاهیم کلیدی آن در جای جای قرآن، بارها مورد تاکید قرار گرفته است. این تکرار به استقرار اندیشهها و تثبیت مفاهیم در اذهان مخاطبان می انجامد. ضمن اینکه تکرار قصه در قرآن نشانگر کارکرد تعلیمی و تربیتی بودن آنها است.
صرف بیان اتفاقی تاریخی در دل روایت قرآن، هدف این آیات نیست. بلکه این تکرارها به مسیر تامل و تربیت منتهی شده و بیان مکرر آنها، در مراتب گوناگون انسانساز خواهد بود. بنابراین بازپخشهای متعدد سریالهای اقتباسی از قصص قرآن، میتواند بر همان اهداف تاکید کرده و بارها منظر نظر مخاطبان قرار گیرد.
نظرات