به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در جعبه مداد رنگیِ بچهها معمولاً مداد مشکی طرفدار چندانی ندارد؛ همه بچهها مدادهای رنگی خود را بیشتر دوست دارند. اما تصور کنید همین مداد مشکی میتواند چه جهانهای دوستداشتنیای را خلق کند و سرآغاز چه اتفاقاتی باشد.
کتاب «او یک نوک بود» داستان مداد مشکیای را تعریف میکند که خیلی کوچک شده بود و حوصلهاش سر رفته بود. ناگهان شروع کرد روی کاغذ طرحهایی کشیدن، و این طرحها جان گرفتند و با هم شروع به بازی کردند. آخرش هم مداد مشکی نقاشیای کشید که در دلِ چیزهایی که خلق کرده بود، غرق شد؛ یعنی تمام شد و دیگر نوکی نداشت.
این کتاب با زبان کودکانه و تصویرِ جهانی خیالی قصد دارد بگوید که بسیاری از پدیدههای زیبا از اتفاقات ساده شکل میگیرند. اگر تصویری کوچک میتواند نتایج شگفتانگیزی داشته باشد، مداد کوچکی هم که از سر بیحوصلگی شروع به کشیدن تصویر کرد، برکه، توپ و ماهی خلق کرد و باعث شد مدادهای دیگر هم از خواب بیدار شوند و به این چرخهی بازی اضافه شوند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «نوک باز هم چرخید، دو تا دایره دیگر کشیده شد که اندازه هم بودند. نوک گفت: شما میتوانید چرخهای یک دوچرخه باشید. یک دایره بزرگ هم کشید و گفت: این هم چرخفلک. بعد برای چرخفلک پایه کشید. نوک و برکه و دایره کوچک با هم بازی کردند؛ از این طرف و آن طرف برکه پریدند و سوار چرخفلک شدند. آنقدر خندیدند که همه مدادرنگیها را بیدار کردند.»
کتاب «او یک نوک بود» را آزاده آذرینژاد نوشته و سارا میاری تصویرهایش را کشیده است. این کتاب را انتشارات میچکا با بهای ۳۵ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما