به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «نقبی بر درسها و دستاوردهای جنگ» تألیف محمد درودیان به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. در این کتاب، مولف با تمرکز بر تجربههای بهدستآمده از سالهای جنگ، به بررسی و تحلیل درسها و نتایج آن دوران پرداخته است. درودیان در این اثر، با تعدادی از فرماندهان دوران جنگ گفتوگو کرده و دیدگاههای آنان را درباره درسها و نکات قابل توجه جنگ بررسی کرده است. در بخشی از کتاب، گفتوگویی میان محمد درودیان و شهید سردار غلامعلی رشید انجام شده است. رشید در دوران جنگ فرماندهی قرارگاه فتح را بر عهده داشته و همچنین در بسیاری از عملیاتها حضور داشته است. در ادامه، با مرور کوتاهی بر سوابق و فعالیتهای شهید غلامعلی رشید، نگاهی به محتوای کتاب «نقبی بر درسها و دستاوردهای جنگ» خواهیم داشت و دیدگاه او را درباره دستاوردهای جنگ مرور میکنیم.
از مبارز سیاسی تا فرماندهی در میدان جنگ
غلامعلی رشید در سال ۱۳۳۲ در شهر دزفول و در خانوادهای سنتی و مذهبی متولد شد. او پیش از انقلاب نیز دو بار، در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۵، توسط ساواک دستگیر شد. رشید از سال ۱۳۴۸ در مساجد دزفول با نام و مرام امام خمینی (ره) آشنا شد و با همکاری دوستان خود، چند تیم مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی تشکیل داد. نام این گروه را شیخ عبدالحسین سبحانی، از روحانیون مبارز دزفول، «جبهه اسلامی دفاع» گذاشت. رشید در سال ۱۳۵۴ نیز به همراه محسن رضایی، گروه «منصورون» را پایهگذاری کردند.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دزفول بازگشت و از جمله بنیانگذاران سپاه دزفول بود و مسئولیت اطلاعات عملیات سپاه دزفول را بر عهده داشت.
با آغاز جنگ تحمیلی و فعال شدن سپاه در جبههها، غلامعلی رشید به عنوان جانشین ستاد عملیات جنوب منصوب شد. چند روز پس از عزل بنیصدر، عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روحالله» تحت فرماندهی ستاد عملیات جنوب انجام گرفت. به همین دلیل، در تیرماه سال ۱۳۶۰ او همراه با اعضای شورای فرماندهی سپاه به دیدار امام خمینی (ره) رفت و گزارشی از عملیات ارائه کرد. رشید از مهرماه سال ۱۳۶۰ مسئولیت ستاد عملیات جنوب را بر عهده گرفت. پس از آن، در عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس، فرماندهی یکی از قرارگاههای سپاه یعنی قرارگاه فتح را بر عهده داشت. او سپس به عنوان معاون عملیات قرارگاه مرکزی سپاه منصوب شد و این مسئولیت را تا پایان جنگ ادامه داد.
تحصیل در رشته جغرافیای سیاسی
غلامعلی رشید مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۱۳۶۸ موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک از دانشگاه تربیت مدرس شد. پس از رحلت امام خمینی (ره)، غلامعلی رشید با حکم آیتالله خامنهای به عنوان معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. او همچنین پس از شهادت علی صیاد شیرازی به درجه سرلشکری نائل شد و به عنوان جانشین ستاد کل نیروهای مسلح مشغول به کار شد. رشید همزمان به عنوان معاون دفاعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز فعالیت داشت. در تاریخ ۱۳ تیر ۱۳۹۵، غلامعلی رشید با حکم فرمانده کل قوا به عنوان فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا (ص) منصوب شد.
رزم شب، اوج مهارت فرماندهان سپاه
غلامعلی رشید، فهم جنگ را یکی از دستاوردهای جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران میداند و بیان میکند؛ فهم ماهیت جنگ مهمترین دستاورد آن بود. از همان آغاز جنگ ماهیت نبرد را شناختیم. شاخههای مختلف و اصلی نیروهای مسلح را بازشناختیم و فهمیدیم هر یگان در هر عرصه چه مأموریتی دارد. تحرک آتش و مانور را فراگرفتیم؛ مفهوم دفاع (پدافند) و تهاجم (آفند) را آموختیم. سازماندهی را در همه سطوح و لایههای تاکتیکی و عملیاتی یاد گرفتیم: آرایش دفاعی و آرایش تهاجمی، استحکامات شناسایی و اطلاعات رزمی را شناختیم و به کار بردیم. رزم شب، که میتوان گفت اوج مهارت فرماندهان سپاه بود، آموزش دیدیم و سطوح سهگانه جنگ را یاد گرفتیم. همچنین نقشهخوانی و تفسیر عکسهای هوایی را فراگرفتیم. رشید، معتقد بود؛ در سپاه، آموزش نظری توأم با آموزش عملی به میزان زیادی پایهریزی و اصلاح شد. عموم فرماندهان سپاه معتقدند آموزش تئوریک بهتنهایی کفایت نمیکند و باید بر آموزشهای عملی تکیه کرد، بهویژه آموزش در شب، بیرون از پادگان، در صحرا و در قالب رزمایش.
نگاهی به عملکرد سپاه در شش ماه اول جنگ تحمیلی
رشید، با اشاره به آزادی عمل و ابتکار سپاه در جنگ میگوید؛ ارتش، در زمان جنگ تحمیلی، آزاد نبود؛ در بند و قید آموزشها و یادگیریهای وارداتی و آییننامههایی بود که از ارتش آمریکا برگرفته شده بود؛ یعنی واقعاً میخواستند رفتارشان را عوض کنند اما به این سادگی نمیتوانستند تصمیم بگیرند و بهنوعی مانند سپاه عمل کنند. حقایق سال اول جنگ حکایت از آن داشت که نیروی زمینی ارتش در شش ماه اول جنگ در بازپسگیری اراضی اشغالی و در عملیاتهای آفندی موفق نبود و در چهار عملیات مهم شکست خورد؛ این در حالی بود که سپاه طی شش ماه اول سال ۱۳۶۰ سه بار طرح، تهیه و ارائه کرد. صدام در زندان، در سال ۲۰۰۳، هنگامی که مأموران سازمان افبیآی آمریکا از او سؤال کردند، پاسخ داد: «اگر فقط ارتش زمان شاه، مقابل من بود، ظرف یک ماه جنگ را میبردیم و آنها را شکست میدادیم.» بدینترتیب خواست بگوید مجموعهای مقابل ما بودند که قابل محاسبه نبودند، منظورش سپاه و بسیج بود.
دفاع در برابر تهدیدات دشمن، درسی که از جنگ تحمیلی یاد گرفتیم
غلامعلی رشید، اولین درس از جنگ تحمیلی صدام علیه ایران را دشمنشناسی میشمارد و اظهار میکند؛ دشمنشناسی، اولین درس جنگ بود. برآورد تهدیدات و تبیین مفهوم غافلگیری، چگونه از کشور در برابر تهدیدات دفاع کنیم، این موارد اولین درسهای ما است. امروز فهم ما از تهدیدات در سطوح تاکتیکی و راهبردی از تهدیدات با پیش از جنگ تفاوت بسیار دارد؛ اکنون صدای تهدید واقعی را از جنگ روانی تشخیص میدهیم. ما پس از جنگ تحمیلی سادهاندیشیهایمان را کنار گذاشتیم. او دومین درس جنگ را آمادگی رزم میداند و بیان میکند؛ دستوری که «آقا» در سال ۱۳۸۴ دادند بسیار حکیمانه بود، به سراغ «سرپنجهها» و صف و آمادگی رزمی واحدها بروید. اکنون دائماً آمادگی رزمیمان را بررسی میکنیم.
رشید، به لزوم قدرت موشکی، به عنوان درس سوم جنگ اشاره و عنوان مطرح میکند؛ بسیاری از ضعفهای اساسی که در آغاز و طی جنگ نشان دادیم پس از جنگ برطرف شد. فهمیدیم قدرت موشکی چه نقش تعیینکنندهای میتواند در جنگ داشته باشد؛ در سال ۱۳۶۳ صاحب یک سکوی موشکی شدیم. به تعبیر برخی، اکنون توان رباتیک پرنده (پهپاد) در اختیار ایران است؛ سامانههای پدافند هوایی و توان پهپادی، کروزهای دریایی، شناورهای تندرو و ساختار و سازمان تهاجمی در دریا ایجاد شد. او، تشکیل قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص)، دستاورد بعدی جنگ دانسته و میگوید؛ تشکیل ستاد کل و قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا (ص) در طی ۳۰ سال پس از جنگ از دستاوردها بود. با تجربهای بیشتر نسبت به دوران جنگ، این قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا امر سیاستگذاری، هدایت عمومی، هماهنگی و فرماندهی سازمانهای ارتش و سپاه را بر عهده دارد.
تقارب افکار فرماندهان و نخبگان ارتش و سپاه
غلامعلی رشید، معتقد است درک مفهوم قدرت نظامی، درس دیگر ما از جنگ تحمیلی است؛ دستیابی به درکی عمیق از مفهوم قدرت نظامی و نقش و جایگاه آن و بهکارگیری آن، یعنی تدوین دکترین دفاعی در کنار سایر مولفههای قدرت، یکی دیگر از درسهای مهم هشت سال دفاع مقدس بود. همچنین او بیان میکند؛ تشکیل نهاد هماهنگکننده تشکیل شورای عالی امنیت ملی برای سیاستگذاری در امور دفاع و امنیت و هماهنگی همه مولفههای قدرت مادی و معنوی در مقابله با تهدیدات، از دیگر دستاوردهایی بود که در نتیجه جنگ حاصل شد.
او تقارب افکار فرماندهان و نخبگان ارتش و سپاه، جنگ تحمیلی را هفتمین درس جنگ تحمیلی دانسته و تشریح میکند؛ گرایش فرماندهان و نخبگان ارتش و سپاه به ایدهها و مسائل اساسی و راهبردی نظیر بازدارندگی، برآورد تهدیدات، تناسب بین اهداف و منابع، آزادسازی مناطق اشغالی و تنبیه متجاوز افزایش یافت. بررسی آثار نشان میدهد که پس از جنگ، ارتش توجه بیشتری به مسائل فرهنگی مانند روحیه شهادتطلبی، فرهنگ ایثار و فداکاری، مدیریت جهادی و خلاقیت در «جنگ انقلابی و نامتقارن» نشان داد؛ متقابلاً فرماندهان سپاه نیز به مفاهیم و نقش تجهیزات، انضباط، آییننامه و آموزش اعتقاد بیشتری یافتند.
نظر شما