سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یوسف ملایی: داستاننویسی در هرمزگان همزاد شعر در این استان است و تاریخچهای نزدیک به ۱۰ قرن دارد. این برهه زمانی هزار ساله، برای بررسی تاریخچه داستان نویسی در جغرافیای هرمزگان کاری دشوار است. طبق مستندات، نخستین کتاب هرمزگان «زیچ شستکه» در خصوص صور فلکی، نوشته میرزا حسین ابن موسی حاسب هرمزی مربوط به قرن چهارم و پنجم قمری به زبان عربی است که ظاهراً نسخه خطی آن در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
در سالیان دور هرمزگان، در کنار سفرنامه، کار پژوهشی، تاریخ، سرگذشت نامه، شعر و … خبر از انتشار اثر داستانی خاصی نبود بنابراین به سراغ پژوهشگران فرهنگ عامه، اهالی رسانه، ناشران و جامعه ادبی هرمزگان رفتیم تا تاریخچه داستان در این اقلیم را واکاوی کنیم.
اولین تجارب داستاننویسی در بندرعباس
سیدعلی حسینی پژوهشگر فرهنگ عامه و بندرعباس شناس، تاریخچه جدی داستان بومی را به دهه ۴۰ و زندهیاد حسن کَرمی منتسب میداند.
وی عنوان کرد: حسن کَرمی، دمی از نوشتن باز نایستاد. راست قامت، در تقابل با شرایط ناخوشگواری که بر او تحمیل شده بود و روح و جسمش را میآزرد و میفرسود، به جز اشعارش، داستان نویسی را به شکلی پراکنده از اواسط دهه ۴۰ شروع کرده بود.
حسینی ادامه داد: چند داستان از او در نشریات ادبی معتبری چون هنر و ادبیات جنوب، خوشه و …به چاپ رسید که قریب به یقین میبایست از اولین تجارب داستاننویسی در بندرعباس باشد زیرا با وسواسی منطقی و قلمی روان، فضای داستان را آنچنان ملموس به تصویر میکشید که مخاطب بعد از خواندن مدتها در همان اتمسفر بال میگشود. بنابراین همان وسواس و فروتنیاش مانع از چاپ آثارش در قالب کتاب و در زمان حیاتش شد.

این پژوهشگر هرمزگانی اضافه کرد: در سال ۱۳۸۴ با تلاش فرزندان زندهیاد کرمی، همت زندهیاد حسامالدین نقوی و مقدمه محمد بهارلو، مجموعهای تحت عنوان «هیاهو» شامل شش داستان کوتاه توسط نشر ماهریز به چاپ رسید اما ماجرای انتشارش همچنان در پردهای از ابهام است که چرا فقط تعداد محدودی از آن نسخ در اختیار علاقهمندان قرار گرفت و امید است نسبت به تجدید چاپ این اثر فاخر اقدام موثری صورت پذیرد.
«کَرمی»، نخستین داستان نویس جدی هرمزگان است
علی آموختهنژاد مولف هرمزگانی نیز در مورد تاریخچه داستان در هرمزگان گفت: تا آنجا که من میدانم، نخستین داستاننویس جدی هرمزگان که آثار داستانی او در دهه ۴۰ در نشریات پایتخت منتشر شده، زندهیاد حسن کَرمی است. مجموعه داستان هیاهو از وی هنوز هم بینظیر و خواندنی و مهمترین مجموعه داستان یک نویسنده هرمزگانی است که منتشر شده و متاسفانه تجدید چاپ نشده است.
این نویسنده و شاعر اهل شهرستان بندرخمیر افزود: در حوزه رمان تا آنجا که اطلاع دارم، نویسندگان و هنرمندان هرمزگانی مهاجر به اروپا و غرب، اولین رمانها را نوشتند. شریفه بنیهاشمی هنرمند حوزه نمایشی، بازیگر، کارگردان و نویسنده ساکن آلمان و حسن زرهی، زاده شهرستان سیریک در شرق هرمزگان ساکن کانادا و سردبیر نشریه شهروند که آثارشان به صورت کتاب مجازی منتشر شد.
آموختهنژاد گفت: نباید از نظر دور داشت که ادبیات داستانی هرمزگان در این سالها تحرک و سرعت بسیار خوبی (به لحاظ کمی و کیفی) یافته و رمانها و مجموعه داستانهای بسیاری را در دامان خود پرورش داده است.
یادداشت محمد بهارلو برای حسن کَرمی، اولین داستاننویس هرمزگان
محمّد بهارلو نویسنده و روزنامهنگار خوزستانی خالق مجموعه داستانهای: گاومیش، باد در بادبان، حکایت آنکه با آب رفت، شهرزاد قصه بگو و رمانهای سالهای عقرب، بختک بومی، عشقکشی، بانوی لیل و عروس نیل در بخشی از مقدمه کتاب «هیاهو» درباره کَرمی نوشته است:
«او در سالهای میانی دهه چهل شمسی، وقتی در آبادان زندگی میکرد، در نشریه «هنر و ادبیات جنوب» که منصور خاکسار و ناصر تقوایی آن را منتشر میکردند، شعرهایش را چاپ میکرد و شعرش در کنار اشعار شاعرانی مانند آتشی، آزاد، حقوقی، اوجی و دیگران چاپ میشد. شعر او از عناصر فرهنگی و آیین زادبومیاش تاثیر پذیرفته و در عین حال به هیچ وجه از سرودههای همگنان نام آورش در تراز پایینتری قرار ندارد».
نامه احمد شاملو به حسن کَرمی
نامه احمد شاملو به حسن کرمی نیز در سال ۱۳۴۷ در هفته نامه خوشه چاپ شده است.
متن کامل نامه چنین است:
«سیاه کوچولو»
دوست عزیز و بسیار عزیزمان حسن کَرمی
بیهیچ تردید، اگر هنوز من زندهام و اگر هنوز زهر نومیدی نتوانسته است مرا از پا در آورد برای همین است که میبینم هنوز، در کنار و گوشه این سرزمین دهنهایی هست که از دلها پیغام بگذارد، برای همین است که میبینم هنوز، کلمه مهربانی، به تمام، از خاطرهها نرفته است. برای همین است که میبینم هنوز هستند غواصانی که، چنان که تو گفتهای لجوجانه، در اعماق، گوهرهای «خوبی» جستوجو میکنند.
به شاگردان کوچولوی عریان و فقیر خود بگو که چه قدر دوستشان میدارم. به آنها بگو عریانیشان جنایتی است که مسئولیت مانع آن نمیشود که دوستشان داشته باشیم، به آنها بیاموز که دوستی را از یاد نبرند. برای آنها از «محبت» سخن بگو که شرط رستگاری «انسان» است. بدانها بگو در این عرصه سرگردانی که اگر کینه بورزی، حتی به دشمن تو، بیش از هر کس دیگر نیازمند محبت تو خواهد بود؛ سرانجام، محبت است که شرط رستگاری انسان است.
بدانها بگو که ما میخواستیم از پرندهها و علف سخن بگوییم و اینچنین، از قفسی در باغهای شوکران سر در میآوریم...
بدانها اعتراف کن که نمیدانی چه باید کرد و نمیدانی چه باید گفت، چرا که پهلوانان عرصه سرگردانیهاییم… گزینی میان دوست داشتن و کینه ورزیدن… آه! به آنان بگو به انتظار پیغمبری نشستهایم که معجزهاش آشتی دادن آب و آتش باشد.
و بگذار این هذیان را که انگیزهاش نامه پُرمِهر تو است، با سطوری که چندی پیش در گوشه کتابی نوشتهام، پایان دهم:
«تُرا، ای سیاه کوچک! از کینه توزی بر حذر میدارم»
اما آخر چگونه میتوانم قانعت کنم «کلان» خرپولی را که به «لینچ» کردن پدرت فرمان داد دوست بداری؟!
زندهیاد ابراهیم منصفی (رامی) نیز در آذرماه سال ۱۳۷۳ نامهای به حسن کرمی نوشته و از او به عنوان نویسنده و خنیاگر هرمزگانی یاد کرده و در قالب ۱۷ بیت با او گفتوگو کرده است.
حسن کرمی از شاعران و نویسندگان معاصر هرمزگان، دهم فروردین ماه سال ۱۳۱۸ در روستای کوه شاه احمدی در شمال این استان دیده به جهان گشود و شامگاه ۲۶ مهرماه ۱۳۸۲ در بندرعباس چشم از دنیا فرو بست و در بهشت زهرای باغو آرمید.
از وی مجموعه شعر «رویای آفتاب در هزارهی ظلمت» و مجموعه داستان «هیاهو» و «شناخت نامه کَرمی» پس از درگذشتش منتشر شد. دیگر آثار او نیز، شامل «نامهها» و مجموعه شعرهای دیگر او از جمله «وطن چشمان توست» و «غمانه غربت» نیز به همت زندهیاد حسامالدین نقوی و فرزندان کَرمی گردآوری شد.
نظر شما