سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: نخستین رمان بلند نالینی جونز، «ساحل پیوسته» (The Unbroken Coast)، که در اوت ۲۰۲۵ توسط انتشارات Knopf منتشر میشود با ترسیم تصویری دقیق و چندنسلی از یک جامعه کاتولیک در حاشیه بمبئی، مخاطب را به سفری در دل تاریخ، فقر و ایمان میبرد. این اثر که داستانش از سال ۱۶۴۰ تا ۲۰۰۵ را در بر میگیرد، با قلمی پخته و نگاهی جامعهشناسانه، پیوندهای ناپیدای میان انسانها، حوادث و باورها را میکاود و نشان میدهد چگونه یک رویداد کوچک میتواند سرنوشت نسلها را دگرگون کند. جونز، که پیشتر برای داستانهای کوتاهش شناخته شده بود، در این رمان بلندپروازانه به بلوغی ساختاری دست یافته و روایتی خلق کرده که منتقدان آن را به سبب ژرفایش با بهترین آثار دیکنز درباره طبقه کارگر مقایسه کردهاند.
ایمان در برابر تاریخ
رمان با صحنهای نمادین در قرن هفدهم آغاز میشود: پسر جوانی به همراه پدرش مجسمهای از مریم مقدس را از اعماق دریا بیرون میکشد. این مجسمه، که به رشتهای معنوی میان گذشته و حال بدل میشود، قرنها بعد در خانه «اِسی»، یکی از شخصیتهای محوری داستان، جای میگیرد. اِسی، زنی کاتولیک و عملگرا که خود را «فرشته انتقام» مینامد، نماینده ایمانی است که منتظر معجزه نمیماند و خود برای تغییر دست به کار میشود. این تصویر ابتدایی، جهتگیری فلسفی رمان را مشخص میکند: ایمان نه به عنوان نیرویی آسمانی برای آرامش، بلکه به مثابه ابزاری برای بقا و مسئولیتی برای سرپا ماندن در برابر تلاطمهای زندگی. ساحل و دریا نیز به استعارهای از ناپایداری بدل میشوند؛ بستری که روزی نگهدارنده ایمان بوده و اکنون فقر و تباهی را نیز بر دوش میکشد.
تصادف، تقدیر و پیوندهای انسانی
بخش اصلی رمان در دوران معاصر، میان سالهای ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۵، روایت میشود؛ زمانی که بمبئی درگیر تحولات بزرگ اجتماعی مانند شورشهای فرقهای و بحران ایدز است. در این دوره، زندگی دو خانواده از طبقات اجتماعی متفاوت به شکلی غیرمنتظره به هم گره میخورد. «فرانسیس»، استاد بازنشسته تاریخ، و همسرش اِسی، با «سلیا دملو»، دختربچهای از طایفه فقیر ماهیگیران، در یک تصادف ساده دوچرخه آشنا میشوند. این حادثه کوچک، همچون «اثر پروانهای»، زنجیرهای از رویدادها را به راه میاندازد که مسیر زندگی هر دو خانواده را برای همیشه تغییر میدهد.
جونز با ظرافت نشان میدهد که چگونه یک رویداد انسانی جایگزین نظریههای انتزاعی میشود. پدر سلیا، «دومینیک»، برای رهایی از چنگال یک نزولخوار بیرحم، قایقش را میفروشد و خانواده از دریا، که مرکز هویتشان بود، جدا میشود. او چایخانهای کوچک به نام «چایخانه تسبیح مقدس» در ساحل به راه میاندازد. این نام از دانههای تسبیحی میآید که مادر سلیا آنها را «نشانهای» از توجه مریم مقدس میداند.
از این نقطه، پرسش محوری رمان برجستهتر میشود: آیا سرنوشت انسانها محصول دخالتهای الهی است یا نتیجه اراده و کوشش خودشان؟ در ادامه داستان، وقتی سلیا پس از ازدواجی نافرجام با مردی مبتلا به ایدز، توسط خانواده شوهرش طرد میشود، باز هم این اراده قاطع اِسی است که برای دفاع از او وارد عمل میشود. جونز در این بخشها به زیبایی نشان میدهد که چگونه دین و باور در بمبئی معاصر میتواند هم موجب همدلی و هم سازوکار طرد باشد.
جهانی که گستردهتر میشود: طبقه و بقا
در بخشهای پایانی، روایت از داستان شخصی شخصیتها فراتر رفته و به تحلیلی فرهنگی از جامعه کاتولیک بمبئی بدل میشود. جونز جهان رمان را از خانواده به نظام اجتماعی گسترش میدهد و نشان میدهد که چگونه بحران ایدز و واکنش کلیسا و جامعه مذهبی به آن، بازتابی از فقر معنوی در کنار فقر اقتصادی است. برخی منتقدان تمرکز نویسنده بر انسانهای درگیر بیماری به جای نقد مستقیم رویکرد کلیسا را مورد توجه قرار دادهاند. با این حال، به نظر میرسد هدف جونز نه ارائه یک بیانیه عقیدتی، بلکه مطالعهای جامعهشناختی درباره دوام اخلاق در شرایط دشوار شهری است.
جمله تکرارشونده «دنیا گستردهتر شد» در پایان رمان، عصاره معنایی کتاب را در خود دارد: این جمله نه وعده نجات، بلکه یادآوری گستردگی پیوندهای انسانی و تأثیرات ناپیدای اعمال ما بر یکدیگر است. آیا همبستگی انسانی میتواند جایگزین ایمان مذهبی شود؟ جونز پاسخ قطعی نمیدهد و شاید همین ابهام، نقطه قوت اصلی «ساحل پیوسته» باشد.
جونز در بخش سپاسگزاری کتاب اشاره میکند که تجربه پیشین او در یک پروژه مستند، او را با روایتهای دستاول از بحران ایدز در دهه هشتاد هند آشنا کرد؛ بحرانی که آمیخته با ترس، انگزنی به بیماران و رواج درمانهای جعلی بودکه به زیبایی در دل داستان تنیده شده است.
منتقدان:
منتقد کتاب، بروس جی. کرایفسکی، ضمن ستایش نثر دقیق و همدلانه جونز، این پرسش را مطرح میکند که سرنوشت شخصیتها تا چه اندازه محصول ایمان کورکورانه و جایگاه طبقاتی از پیش تعیینشده آنهاست. با این حال، او نتیجه میگیرد که ساحل گسسته رمانی سرشار از اندوه، همدلی و جزئیات دقیق انسانی است که خواننده را بیتأثیر رها نمیکند و ژرفای آن، بهترین داستانهای طبقه کارگر چارلز دیکنز را به یاد میآورد. این اثر، نالینی جونز را بهعنوان یک رماننویس قدرتمند و جهانشمول به ادبیات معاصر معرفی میکند؛ نویسندهای که موفق شده داستانی عمیقاً محلی و در عین حال جهانی خلق کند.
این رمان ۴۸۰ صفحهای، منظری تازه از ادبیات جنوب آسیا عرضه میکند؛ روایتی که موفق میشود تاریخ، دین، طبقه و تصادف را در مداری مفهومی و انسانی گرد هم آورد و نشان دهد چگونه انسان کوچک در برابر توفانهای بزرگ تاریخ و جامعه میایستد. این اثر، همانطور که یکی از منتقدان گفته، «در عین یگانگی، فراگیر و بزرگ است»؛ نه به خاطر احساساتش، بلکه به سبب تواناییاش در دیدن جزئیات زندگی و پیوندهای ناپیدای میان ایمان، فقر و اراده.
منبع: آمازون، نیویورکر و واشنگتن ایندیپندنت
نظر شما