سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سیاوش پارسامنش؛ کتاب «رقابت روسیه و غرب در ایران» نوشته جورج لنزوسکی با ترجمه اسماعیل رایین از سوی انتشارات بدرقه جاویدان منتشر شد. این کتاب یکی از آثار کلاسیک (چاپ اول: ۱۹۴۹) درباره تاریخ معاصر ایران با تمرکز بر روابط قدرتهای بزرگ در جغرافیای ایران است. کتاب به ویژه بر رخدادهایی که در بازه زمانی بین دو جنگ جهانی تا سرآغاز جنگ سرد اتفاق افتادهاند، متمرکز است.
جرج لنزوسکی نویسنده کتاب «Russia and the West in Iran»، محقق و مورخی اهل لهستان است که سالهای دراز در منطقه خاورمیانه اقامت نموده و چند سال نیز در ایران به سر برده است. سمت رسمی او وابستگی مطبوعاتی سفارت لهستان در ایران بود و چون مردی محقق و اهل مطالعه و دوستدار تاریخ بود، در جنب کارهای اختصاصی و شغلی خویش به مطالعه در اوضاع و احوال ایران و جمعآوری اسناد و مدارک لازم برای تحقیقات خویش پرداخت.

کتاب در ده فصل «سخنی چند در شناسایی کتاب»، «کمونیسم، امپریالیسم، ناسیونالیسم»، «نخستین آزمایش روسیه شوروی در ایران»، «یک پیشپرده تئوریک»، «افزایش نفوذ آلمان در ایران»، «سیاست ایران در طی جنگ بینالمللی»، «سیاست شوروی در ایران در زمان جنگ»، «اصول و عناصر مخالف نقشههای شوروی»، «نقش آمریکا و نظریات آمریکا در زمان جنگ» و «دوره بعد از جنگ- ایران در سیاستهای جهانی» سیر رقابت روسیه و غرب در ایران را دنبال میکند.
پیشگفتار کتاب به قلم «جورج آلن» معاون وزارت امور خارج آمریکا و سفیر کبیر اسبق ایالات متحده در ایران اینگونه آغاز میشود:
«این اظهارنظر که دیگر در ایران رقابتی بین قدرتهای بزرگ وجود ندارد دعوی ابلهانهای بیش نخواهد بود. منتهی این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که امروز در ایران نیز –چون دیگر مناطق جهان- انگیزه اصلی رقابت بین ابرقدرتها از تضاد و برخورد دو نوع طرز تفکر و ایدئولوژی متفاوت سرچشمه میگیرد، نه از علایق اصیل و احیاناً مغایر گروههای ملی و اختلافنظر افراد احزاب و دستجات اینگونه سرزمینها…. در حال حاضر –جهان ما از نظر طرز تفکر و ایدئولوژی به دو گروه کاملاً مشخص و متمایز تقسیم شده است که هر دو نوع اندیشه و ایدئولوژی آثاری انکارناپذیر در سراسر گیتی به جای نهادهاند. اثری که با گذشت زمان نه تنها تخفیفی نپذیرفته بلکه روزبهروز دامنه آن گسترش بیشتری یافته است.»
در ادامه جورج لنزوسکی در دیباچه کتاب به هدف از نگارش کتاب اشاره میکند و آن را آشنا ساختن خواننده با رقابت قدرتهای بزرگ در ایران طی سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۸ [۱۲۹۷-۱۳۲۷ ش.] ذکر میکند و مینویسد: «در حالیکه بررسیهای مستند و ارزنده بسیاری وجود دارد که به طور جامع با تاریخ دیپلماسی ایران از قرنها پیش تا سال ۱۹۱۸ مربوط میشود، مطالبی که حقایق دوران بعد از این سالها را روشن کند بسیار انگشتشمار است.

به ادعای نویسنده هیچ کتابی وجود ندارد که منحصراً به بررسی جریانهای سیاسی نوین ایران اختصاص یافته باشد. ماهیت آثاری که از سال ۱۹۲۰ به بعد در ایران و درباره ایران انتشار یافته، غالباً به شرح کلی رویدادها، مطالبی درباره جغرافیا، آب و هوا، مردم، فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و به طور کلی در زمینه اوضاع اقلیمی و متفاوت مناطق مختلف ایران هستند و در این قبیل آثار به ندرت ممکن است به کتابی یا لااقل به یکی دو بخش از یک کتاب برخورد کنیم که طی آن روابط بینالمللی ایران مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته باشد. مخصوصاً فاصله سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۸ که یک دوران سی ساله و بسیار طولانی را در بردارد و شامل دو مظهر برجسته است که دوران مذکور را در تاریخ کهنسال ایران دورانی منحصر به فرد میسازد. یکی از این دو رویداد پیدایش و قدرتیابی سرتیپ رضاخان سردار سپه است، که چون زمامدار مطلق ایران شد، برای استفاده از مظاهر تمدن غرب در کشورش اقداماتی اساسی به عمل آورد و دیگر برخورد قدرتهای بزرگ با یکدیگر برای نفوذ در این کشور به شمار میآید. در حالیکه این رقابت به خودی خود پدیده تازهای نیست، اما در این دوران ماهیت تازهای به خود گرفته؛ زیرا با اختلافات ایدئولوژیکی عمیقی رنگآمیزی شده است.»
نویسنده فصلهای کتاب را حول رویدادهای اصلی، مانند مداخلات نظامی و دیپلماتیک پس از جنگ جهانی اوّل، تحولات نفت و قراردادها، اشغال ایران در ۱۹۴۱ و پیامدهای آن و در نهایت بحران آذربایجان و مناقشات سالهای ۱۹۴۵-۱۹۴۶ سامان میدهد. ساختار کتاب ترکیبی از روایت تاریخی و تحلیل دیپلماتیک است. نویسنده عمدتاً بر منابع دیپلماتیک و اسناد مرتبط با روابط خارجی تکیه دارد و سعی میکند جریان کلی مداخلات خارجی و واکنشهای حکومتهای ایران را بهصورت پیوسته بازسازی کند.
کتاب نشان میدهد که چگونه رقابت برای نفوذ سیاسی و اقتصادی، به ویژه در مسئله نفت و امنیت خطوط راهآهن و بنادر، ایران را به میدان نزاع قدرتهای بزرگ بدل ساخت و چگونه این رقابت زمینهساز برخوردها و فشارهای سیاسی در داخل شدند.
در این میان، فصلهای کتاب دارای تسلسل تاریخی هستند و از سالهای پس از جنگ جهانی اوّل تا شکلگیری سازوکارهای اولیه جنگ سرد را پی میگیرد و تلاش میکند پیوندهای علّی میان اقدامات دولتهای بزرگ و پیامدهای آنها در عرصه سیاست داخلی ایران را نشان دهد. با این حال باید افزود که کتاب حاضر بیش از همه بر روابط خارجی متکی است تا شرایط داخلی فرهنگی و سیاسی داخل ایران. از همین رو، میتوان گفت که کتاب حاضر برای خوانندگانی که به تاریخ دیپلماتیک ایران، مطالعات سیاستهای خارجه و تاریخ روابط بینالملل علاقهمند هستند، منبعی مفید به شمار میآید.
کتاب «رقابت روسیه و غرب در ایران» نوشته جورج لنزوسکی و ترجمه اسماعیل رائین با ۳۴۲ صفحه و شمارگان ۳۳۰ نسخه از سوی انتشارات بدرقه جاویدان منتشر شد.
نظر شما