جمعه ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۷
همراهی اسطوره و ادبیات در «همان‌جا بالای کوه»

اصفهان- طیبه صابری، نویسنده اصفهانی در اثر نوجوانانه‌اش داستانی تازه و بومی خلق کرده که رنگ‌وبویی جادویی همراه با کهن‌الگوها را با خود دارد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – فاطمه بهرامی: «همان‌جا بالای کوه»، نوشته طیبه صابری و منتشر شده از سوی انتشارات فصل هفتم اصفهان، رمانی حماسی‌فانتزی ویژه نوجوانان است که با زبانی ساده و تصویرساز، به سراغ مفاهیم عمیق‌تری چون رشد فردی، پیوند با طبیعت و مسئولیت اجتماعی می‌رود. این کتاب با بهره‌گیری از عناصر اسطوره‌ای و بومی، تلاش دارد داستانی جذاب، درگیرکننده و در عین حال آموزنده برای نوجوان امروز خلق کند.

در این نقد، نگاهی دقیق‌تر خواهیم داشت به ویژگی‌های برجسته، قوت‌ها و ضعف‌های این اثر و خواهیم دید که چرا «همان‌جا بالای کوه» می‌تواند گزینه‌ای خواندنی برای علاقه‌مندان به ادبیات فانتزی و حماسی نوجوان باشد.

یک حماسه نوجوانانه با رنگ‌وبوی بومی

در دل هر سرزمین، افسانه‌ای هست که جان و هویت آن را می‌سازد. رمانی که اینجا معرفی می‌کنیم، داستانی حماسی‌فانتزی است که جهان نوجوان را با اسطوره، طبیعت و کشف خویشتن پیوند می‌زند. روایتی که با زبانی ساده و شاعرانه، تصویری گسترده از رشد، تغییر و مسئولیت به خواننده ارائه می‌دهد، بی آنکه تنها به سرگرمی سطحی بسنده کند.

کهن‌الگوهای آشنا، روایتی تازه و بومی

این اثر در ژانر حماسی فانتزی برای نوجوان نوشته شده و توانسته فضایی خلق کند که هم آشنا و بومی باشد و هم جهانی و قابل همدلی. نویسنده با هوشمندی از کهن‌الگوهای ادبیات حماسی بهره می‌برد: پادشاهی، جانشینی، رقابت دو برادر، پیمان با نیروهای طبیعی و سفری که بیش از هر چیز، سفری درونی است. اما در عین حال، به جای تکرار صرف کلیشه‌ها، داستانی تازه و بومی می‌آفریند که برای نوجوان ایرانی معاصر، هم جذاب و هم معنادار است.

قهرمانی متفاوت؛ رشد از نقص تا شکوفایی

یکی از جذابیت‌های اصلی این رمان، شخصیت‌پردازی متفاوت و چندلایه قهرمان اصلی‌اش است: شاهزاده‌ای نوجوان که با نقص یا تفاوتی جسمی به دنیا آمده و در نظام قدرت رسمی، جایی ندارد؛ اما درست همان جایی که او از سلسله‌مراتب درباری طرد می‌شود، روایت به او امکان می‌دهد تا در پیوند با طبیعت، درک عمیق‌تری از خودش و مسئولیتش پیدا کند. نویسنده طبیعت را در این داستان صرفاً پس‌زمینه‌ای زیبا یا ترسناک تصویر نمی‌کند؛ بلکه آن را معلم و مربی قهرمان می‌سازد. اسب بالدار – موجودی که به‌نوعی واسطه میان انسان و طبیعت و جهان راز است – در این میان نقشی حیاتی دارد و به داستان رنگ‌وبویی جادویی و کهن‌الگویی می‌دهد.

سفر تدریجی و ملموس به سوی بلوغ

یکی از مهم‌ترین قوت‌های رمان، توانایی آن در نشان دادن «رشد» است. مخاطب نوجوان، شخصیتی را دنبال می‌کند که از کودکی آسیب‌پذیر و متفاوت، به جوانی آگاه و مسئول تبدیل می‌شود. اما این رشد، یک‌شبه یا به شکلی معجزه‌وار رخ نمی‌دهد. نویسنده با صبر و جزئیات، مسیر دشوار یادگیری، شکست، بازسازی و تحول را ترسیم می‌کند. این شیوه روایت باعث می‌شود نوجوان احساس نکند با یک قهرمان دست‌نیافتنی و ایدئال‌سازی‌شده طرف است؛ بلکه می‌تواند با او همذات‌پنداری کند.

فضای سیاسی و اخلاقی در روایت نوجوانانه

در عین حال، داستان در بستر یک جهان سیاسی و درباری هم می‌گذرد. رقابت قدرت، توطئه، انتخاب جانشین، و جنگ، در فضای داستان تنش و تعلیق ایجاد می‌کنند؛ اما نویسنده به شکلی هوشمندانه از دادن جزئیات مستقیم و خشن غیرضروری خودداری می‌کند و روایت را متناسب با سن مخاطب نگه می‌دارد. این جنبه سیاسی و حماسی داستان، به نوجوان اجازه می‌دهد مفاهیمی چون مسئولیت اجتماعی، مشروعیت قدرت و اخلاق در سیاست را از خلال یک داستان فانتزی یاد بگیرد.

زبان ساده، تصویرساز و قابل درک

زبان اثر، ساده، روان و در عین حال تصویری است. توصیف مناظر طبیعی، حس شگفتی و حتی فضاهای درباری، به زبانی نوشته شده‌اند که نوجوان بتواند بدون دشواری وارد جهان داستان شود و در عین حال، زیبایی و غنای آن را لمس کند. گفت‌وگوها طبیعی‌اند و شخصیت‌ها با صدا و لحن مشخص خود حرف می‌زنند. این مهارت زبانی، به جذابیت داستان کمک می‌کند و باعث می‌شود بار معنایی و فلسفی آن بیش از حد سنگین یا انتزاعی به نظر نرسد.

اخلاق‌گرایی غیرمستقیم و تأثیرگذار

یکی از نکات قابل ستایش در این رمان، اخلاق‌گرایی غیرمستقیم آن است. نویسنده به جای موعظه و شعار، موقعیت‌هایی خلق می‌کند که در آن شخصیت‌ها باید انتخاب کنند: میان راحتی و مسئولیت، میان خشم و بخشش، میان قدرت و مهربانی. این انتخاب‌ها، همان‌چیزی است که نوجوان را به فکر فرو می‌برد و پیام داستان را به جان او می‌نشاند.

طراحی جهان فانتزی بومی و ملموس

نکته دیگر، طراحی جهان فانتزی داستان است. در اینجا ما با جهانی کاملاً غریب یا پیچیده مواجه نیستیم؛ بلکه فضایی آشنا و نیمه‌اسطوره‌ای داریم. کوه، دشت، اسب، قصر، جنگ، همه به نوعی برای مخاطب نوجوان ایرانی قابل تصور و ملموس‌اند، اما نویسنده با اندکی تغییر و جادو، آنها را به قلمرویی خیال‌انگیز و متفاوت تبدیل کرده است. این انتخاب، ورود به جهان داستان را ساده‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند.

ضعف در دل قوت‌ها

البته این رمان در کنار نقاط قوتش، بی‌نقص هم نیست. گاهی ریتم روایت کمی کُند می‌شود و ممکن است حوصله برخی نوجوانان را سر ببرد. همچنین شخصیت‌های فرعی – به‌ویژه مادران و پادشاه – می‌توانستند عمق بیشتری پیدا کنند و از کلیشه‌ها فاصله بگیرند. در بخش‌هایی هم، پیام‌های اخلاقی داستان کمی آشکار و مستقیم بیان شده که اگر با ظرافت بیشتری در دل موقعیت‌ها حل می‌شد، تأثیر بیشتری می‌گذاشت.
اما این ضعف‌ها در مقایسه با قوت داستان، سبک روان و دنیاسازی دل‌چسبش چندان بزرگ نیستند و اثر همچنان یکی از گزینه‌های خوب و قابل توصیه برای نوجوانان علاقه‌مند به ادبیات فانتزی‌حماسی به شمار می‌آید.

پیشنهادی جذاب برای نوجوانان

این کتاب می‌تواند برای نوجوانانی که به داستان‌های ماجراجویی، فانتزی و قهرمانی علاقه دارند، گزینه‌ای بسیار جذاب باشد. اما فراتر از آن، اثری است که دغدغه رشد فردی، پذیرش تفاوت، پیوند با طبیعت و اخلاق در قدرت را به‌زیبایی و با زبان داستانی به مخاطب منتقل می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها