به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «دردسری به نام یوهان شیمل» نمایشی طنز، پرنشاط و هوشمندانه از آیرا لوین، نویسندۀ نامدار آمریکاییست که با نگاهی تیزبین، به نقد فضای تئاتر و نقش پررنگ منتقدان در سرنوشت آثار نمایشی میپردازد.آیرا لوین، نویسندۀ آثار مشهوری همچون بچۀ رزمری، اتاق ورونیکا و بوسۀ پیش از مرگ، بیشتر بهواسطۀ آثار دلهرهآور و تعلیقآمیزش شناخته میشود، اما در این نمایشنامه، وجه طنز و شوخطبع او بهخوبی خود را نشان میدهد.
داستان این نمایشنامه حول محور یوهان شیمل، منتقد ترشرو، جدی و بسیار تأثیرگذار تئاتر میچرخد که با قلم تند و بیرحم خود، بسیاری از نمایشها را به خاک سیاه نشانده و سرنوشت حرفهای کارگردانان را تغییر داده است. شیمل در جهان نمایش، مانند شمشیری دولبه است: اگر از نمایش خوشت بیاید، موفقیت آن تضمین میشود، و اگر نپسندد، نابودیاش حتمی است. در چنین شرایطی، یکی از کارگردانانی که قربانی نقد منفی شیمل شده، تصمیم میگیرد از او انتقامی هنرمندانه بگیرد.
این تصمیم، بستر حوادثی را فراهم میکند که طنز، تعلیق، شوخیهای موقعیت و هجو فضای نقد و تئاتر را با هم درآمیخته است. لوین در این اثر، با نگاهی هجوآلود، چهرۀ منتقدانی را به تصویر میکشد که گاه خود را فراتر از اثر و خالق اثر میبینند؛ کسانی که میتوانند با یک جمله، صحنهای را روشن یا خاموش کنند. او در کنار نمایش کنشهای خندهدار شخصیتها، نیشی جدی به نظام ارزشگذاری در تئاتر و تأثیر بیحد منتقدان وارد میکند. نمایشنامه با دیالوگهای تند و ریتمی پرشتاب، لحنی شوخ اما هوشمندانه دارد.
شخصیتها اغراقشده و تیپیکال هستند، اما همین اغراق، به خلق فضایی فانتزی و کنایهآمیز کمک کرده است. گرچه این اثر در زمان خود پاسخی به فضای نقد تئاتر در دهههای میانی قرن بیستم بود، اما با گذشت زمان، همچنان تازگی و طراوت خود را حفظ کرده و برای مخاطب امروزی – بهویژه آنهایی که با فضای تئاتر و رسانه آشنا هستند – جذاب و قابل درک است. «دردسری به نام یوهان شیمل» را میتوان نوعی کمدی موقعیت دانست که از دل فرهنگ تئاتر غربی برآمده، اما حرفهای جهانی و فراتاریخی دارد: نقدهایی که بهجای راهگشایی، قضاوتگر و مخرباند؛ و تأثیرات گاه اغراقآمیز منتقدان در تعیین موفقیت یا شکست آثار هنری.
این نمایشنامه، همزمان سرگرمکننده، کنایهآمیز و هوشمندانه است؛ روایتی پر از بازیهای زبانی، موقعیتهای طنزآمیز، و در نهایت، یادآور این نکته که گاه خود هنر، برای بقا نیاز به کمی شوخی با خودش دارد. این اثر، حالا پس از گذشت بیش از نیمقرن، همچنان خواندنی و لذتبخش است؛ بهویژه برای مخاطبانی که از نزدیک با فضای نمایش، رسانه و نقد سروکار دارند.
نظر شما