یکشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۹
شوروی با انیمیشن چگونه ایدئولوژی را تصویر می‌کرد؟

در فضای فکری‌ای که بیشتر پژوهش‌ها به سیاست، جنگ سرد یا اقتصاد شوروی پرداخته‌اند، مطالعه‌ای مستقل درباره نسبت انیمیشن و ایدئولوژی در شوروی اتفاقی نادر است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «بررسی هنر ایدئولوژیک شوروی؛ با رویکرد بررسی آثار برگزیده تصویرسازی و انیمیشن» نوشته امین محمدی چری، تلاشی جدی برای ورود به این خلأ و بازخوانی یک رسانه در بستر ایدئولوژیک است. محمدی چری، با رویکردی میان‌رشته‌ای، انیمیشن را نه صرفاً محصولی فرهنگی بلکه یکی از سلاح‌های نرم ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دانسته است.

محمدی‌چری، نویسنده‌ی کتاب «بررسی هنر ایدئولوژیک شوروی؛ با رویکردی به آثار برگزیده تصویرسازی و انیمیشن»، درباره انتخاب موضوع پژوهش خود گفت: همواره آن‌چه کمتر دیده شده، بذرهایی برای تأملی عمیق‌تر در خود نهفته دارد. خلأ منابع فارسی درباره نسبت هنر و ایدئولوژی در شوروی، نه فقط یک کمبود، بلکه دعوتی بود برای عبور از آستانه‌ای نادیده؛ جایی که تصویر، نه صرفاً شکل، بلکه شکل‌یابی حقیقت ایدئولوژیک است.

او درباره دلیل تمرکز بر انیمیشن چنین توضیح داد: انیمیشن را انتخاب کردم، چون هم رشته‌ی تحصیلی‌ام بود و هم آن را رسانه‌ای می‌دانم که در جایی میان رؤیا و ساختار ایستاده است؛ جایی که تصویرسازی، حرکت و صدا به نحوی هماهنگ می‌شوند که ناخودآگاه مخاطب را هدف قرار می‌دهند. انیمیشن، در نسبت با ایدئولوژی، نه فقط پیام‌رسان، بلکه پیام‌ساز است.

در پاسخ به پرسشی درباره چالش‌های مسیر تحقیق، گفت: چالش اصلی، فقدان زبان مشترک میان منابع بود؛ نه فقط زبان روسی یا انگلیسی در برابر فارسی، بلکه تضاد میان زبان تحلیل ایدئولوژیک و روایت‌گری تاریخی صرف. دسترسی به آرشیوهای دیداری و تحلیلی نیز گاه با دشواری‌های فراوانی همراه بود و در منابع مکتوب، با بازنویسی دلخواه تاریخ مواجه می‌شدم.

او ادامه داد: برای تحلیل، بیشتر به آثار دوران استالین تا پس از خروشچف، به‌ویژه تولیدات استودیوی «سویوزمولت‌فیلم» و نظریات منتقدان روس‌زبان مانند یوری نورشتین، و همچنین تحقیقات برخی پژوهشگران غربی نظیر Julian Graffy تکیه کردم. هرچند گاه بیش از منابع، این خودِ تصاویر بودند که سخن می‌گفتند.

شوروی با انیمیشن چگونه ایدئولوژی را تصویر می‌کرد؟

محمدی‌چری درباره تمایز تصویرسازی در شوروی اظهار داشت: تصویر در شوروی، نه برای هنر یا زیبایی، بلکه برای ساخت ذهن، خلق سوژه و بازنمایی آرمان‌ها به کار می‌رفت. شخصیت‌ها به‌جای آن‌که فردیت داشته باشند، حامل نقش‌اند. رنگ‌ها اغلب نشانه‌اند؛ نه نشانهٔ طبیعت، بلکه نشانهٔ سیاسی. فرم‌ها ساده می‌شوند، نه از سر بازی، بلکه از سر انتقال بی‌واسطهٔ معنا. در این تصویرسازی، فرم تابع محتوا نیست؛ بلکه فرم، خودْ محتوای ایدئولوژیک است.

این پژوهشگر درباره پرسشی پیرامون سبک تصویری واحد یا متغیر در این آثار گفت: هنر در شوروی، از وحدت فرمال به‌مثابه انسجام سیاسی بهره می‌برد، اما این انسجام، ایستا و یک‌دست باقی نمی‌ماند. دوران استالین سرشار از رئالیسم قهرمان‌ساز است؛ اما با گذار از آن، گرایش به نمادپردازی، انتزاع و حتی سوررئالیسم افزایش می‌یابد. آن‌چه همواره ثابت می‌ماند، هدف نهفته در پسِ فرم‌هاست، نه خود فرم‌ها. سبک، در خدمت زمانه است و زمانه، در خدمت ایدئولوژی.

او سپس درباره الگوهای تکرارشونده در شخصیت‌پردازی و رنگ‌ها توضیح داد: شخصیت‌ها اغلب تیپیک‌اند: قهرمان بی‌تزلزل و دشمن، کاریکاتوری. در اغلب موارد، انسان ایده‌آل شوروی فردیتی ندارد؛ بلکه همدل با جمع است، سخت‌کوش است و خود را در جمع بازمی‌یابد. کودکان، کارگران و سربازان، چهره‌هایی پرتکرارند، چرا که حاملان آینده‌اند.

محمدی‌چری ادامه داد: رنگ‌ها معمولاً گرم، صمیمی و البته هدایت‌شده‌اند: سرخ به مثابه انقلاب، زرد به عنوان گرمای سوسیالیسم، آبی برای آرامش نظم. روایت‌ها ساده، خطی و فاقد پیچیدگی‌اند، چون پیچیدگی می‌تواند بذر تردید باشد. ساختارها بسته‌اند و پایان‌ها اغلب خوش، چرا که پایان خوشْ، تصویر اتوپیای ممکن است.

او درباره جایگاه انیمیشن در دستگاه تبلیغاتی شوروی نیز چنین گفت: انیمیشن، برخلاف سینمای زنده، جهانی می‌سازد نه بر اساس آن‌چه هست، بلکه آن‌چه باید باشد. این قدرت خلق امر خیالی، دقیقاً همان چیزی‌ست که ایدئولوژی به آن نیاز دارد تا آینده‌ای را تصور کند که هنوز نیامده، اما باید ساخته شود.

این نویسنده افزود: انیمیشن، همچنین، راهی برای ورود به ذهن کودکان است؛ ذهن‌هایی که هنوز انعطاف‌پذیرند. ایدئولوژی، در قالب انیمیشن، از پنجره خیال وارد می‌شود، بی‌آن‌که تقابل مستقیم ایجاد کند. از این‌رو، انیمیشن نه فقط ابزار آموزش، بلکه نوعی تربیت روحی بصری است که از طریق فرم، اخلاق، سیاست و آینده را القا می‌کند.

محمدی‌چری در پایان، درباره کارکرد امروز این انیمیشن‌ها نیز گفت: پاسخ، دوگانه است. از یک‌سو، مخاطب امروز که در جهانی چندقطبی و رسانه‌زده رشد کرده، ممکن است با نگاهی تحلیلی و تردیدآمیز به این آثار بنگرد و آن‌ها را اسناد تاریخ فرهنگی یا زیبایی‌شناسی سیاسی بداند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها