به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، مسعود عالیمحمودی شامگاه دوشنبه در آئین رونمایی از «کتاب آوازی برایم بخوان حسون» در کتابفروشی محام اهواز، با اشاره به اینکه در نوشتن داستانهایم عادت ندارم که از برآیند مطالعاتم استفاده کنم، اظهار کرد: در نوشتن داستان، خود را مانند کودکی میبینم که تازه چشم به جهان گشوده و همه چیز را با لذت میبیند. همه عناصر موجود در این جهان بکر و بدیعاند، پس نویسنده برای پیداکردن ایده باید مانند کودکی که دنبال اتفاقات خاص و جذاب است برای جلب مخاطب بیشتر باید این مسیر را دنبال کند.
عالیمحمودی گفت: همگی ما در کودکی از پدربزرگ و مادربزرگ خود قصههایی شنیدهایم ولی متاسفانه از این نعمت بیبهره بودم.اما پدرم برای من داستان زیاد روایت میکرد و محو داستان میشدم.پدرم میدانست داستان را چگونه بیان کند تا افرادی که روایت را میشنوند با آن ارتباط برقرار کنند.برهمین اساس تلاش کردم به شیوه پدرم داستان بنویسم.
نویسنده کتاب «کسی را درون من چال میکنند» با طرح این پرسش که چرا در این داستان سراغ اسطوره رفتم؟ بیان کرد: محتوای بیشتر داستانها پیدا کردن یک گمشده است. اما مستقیم سراغ عنصر گمشدگی در داستانها نرفتم بلکه با رخ دادن یک اتفاق جالب به سمت اساطیر هدایت شدم.
این فیلمنامه نویس خوزستانی بیان کرد: با مطالعه کتابهای اساطی، گمشدهام را پیدا کردم، این امر مانع افکار و رویاهایم نشدم بلکه با آنها پرواز کردم.
وی ادامه داد: یک نویسنده موفق نباید جلوی باور، فکر و تجربههایش را بگیرد بلکه باید آنها را پرورش دهد و مهمترین علاقمندیم پرداختن به داستانهای جادویی است.
عالیمحمودی افزود: در ادبیات بر روی قله هستیم اما به نتیجه دلخواه نمیرسیم مگر اینکه تابع فرمولهای ادبیات داستانی باشیم تا شاید در آینده موفقیتهایی نصیب ما شود.
همچنین محمد حیاتی مترجم و منتقد ادبی در این نشست با اشاره به اینکه با نویسنده کتاب زمان چاپ داستانهای تعدادی از نویسندگان خوزستانی در نشریه میرزا آشنا شدم، گفت: مهمترین کار مسعودعالی محمودی که شایسته تحسین است ترویج قلم نویسندگان با انتشار در نشریه میرزا مهمترین نشریه آن دوران بود.
حیاتی در خصوص موضوع اساطیر و اتفاقاتی که در داستان شکل گرفته است، تصریح کرد: دوست ندارم به این اتفاقات لقب جادو بدهم بلکه از آنجایی که در داستان اول به عجیبالخلقه بودن اشاره کرده میتوان به جای اسم جادو از ترکیبهای زیبا استفاده کنیم.
وی گفت: مهمترین نقطه قوت داستان در همان چهار صفحه اول است که به دلیل وقوع اتفاقات پشت سرهم خواننده را جذب خواندن میکند.
مترجم کتاب سنگ جهنم خاطرنشان کرد: یکی از نگاههای مهم داستان این است که راوی سوم شخص یا اول شخص باشد که در سهفصل اول کتاب راوی سوم شخص و داستان آخر اول شخص است که جذابیت خاصی به داستان داده است.
وی ادامه داد: با ورود داستان به عصر مدرن، برخی ظرفیتهای داستان از جمله سینه به سینه نقل شدن از بین رفت، زیرا در عصر حاضر داستان به صورت شفاهی ولی مکتوب به مخاطب عرضه میشود.
حیاتی درخصوص نقدهایش به کتاب آوازی برایم بخوان حسون، گفت: نام شخصیتهای این داستان برای مخاطب جذاب است همچنین ارائه توصیفهای زیبای نویسنده چون «پیرزن که کوه را به تن کرده» هرچند توصیفی است اما مانند شعر در داستان آمده که خیلی جذاب و دلنشین است.
وی ادامه داد: در این داستان جغرافیا فرم و ساختار خودش را پیدا میکند و همچنین گاهی مطالب این داستان به اطناب میرسد و زیادهگویی از حوصله خواننده خارج است. پس با کوتاه کردن پارگرافها جذابیت داستانها بیشتر میشود.
این شاعر خوزستانی با اشاره به اینکه کلماتی چون جوانی، سالخوردگی وعشق خیلی در داستانها کاربرد دارند، گفت: یکی از داستانهای این کتاب زنی به نام ایلیما است که عاشق شخصی میشود اما به معشوق خود نمیرسد و در نهایت همه مردان را بی سر میبیند. نویسنده قصه را به سرچشمههای زیبایی میبرد که در آن تمامی واژهها از جمله عشق، قتل، خودکشی با اساطیر ادغام میشود که جذابیت کتاب را دو چندان میکند.
وی گفت: داستان فارسی روایت قصه به قصه است قصه ما همیشه قصه جنایت را روایت میکند.
علیرضا شیری دیگر منتقد این نشست گفت: اولین فعالیت نویسنده حوزه نمایش است که در کنار روایت داستانها و شعر سرایی به این حوزه نیز گرایش پیدا کرد.
شیری با بیان اینکه در خوزستان انجمن مستقلی به عنوان انجمن نویسندگان وجود نداشت و در آن زمان فقط انجمن شعرا بود که نویسندگان در کنار شعرسرایی داستان های خود را میخواندند و نقد میکردند، اظهارکرد: داستان را باید به سطحی بالایی برسانیم.اما متاسفانه در زمان گذشته با توجه به ضعف امکانات، نویسندگان داستانهای خود را در نشریه میرزا چاپ میکردند که جای خوشحالی است که در عصر حاضر اتفاقات خوبی در حوزه فرهنگ بعد از نشریه میرزا روی داد.
وی با بیان اینکه دنیای نویسنده، دنیایی ساده است، اضافه کرد: هرچیزی که در داستانهایش خود ساخته و شوریده سر است به این معنا که جهان واقعی را قبول ندارد بلکه دنیای خاص خودش را ساخته است.
شیری ادامه داد: محتوای داستانها تنهایی و اجباراست که در تمامی داستانهای نویسنده میتوان این خلا را مشاهده کرد. و مهمترین مزیت داستانها این است که نویسنده تلاش میکند در حوزه ادبیات تنش ایجاد کند و مدام در حال کشف چیزهای جدیدی است که متعلق به خود جهان او است و جهان تنهایی در تمامی شخصیتهای داستانها معلوم است؛ زیرا ساخت اسطورهها از ادبیاتهای واقعی نشات میگیرد.
وی گفت: مسعود عالی محمودی به خوبی توانسته در این ادبیات موفق شود زیرا مهمترین ضعف ما به کار بردن جملات کوتاه و دارای فعلهای زیاد است.
اسکندری منتقد ادبی در این آئین اظهار کرد: بهترین کارهای آقای عالی محمودی به غیر از داستان نویسی کار انتشار داستانها در مجله بود و نویسنده داستان باید تمامی شیوههای داستان را بشناسد.
وی گفت: در برههای که داستانهای کوتاه رو به ضعف و از بین رفتن بودند آقای عالی محمودی توانست با تأسیس نشریه میرزا و انتشار داستان کوتاه این ضعف را جبران کنند.
نظر شما