سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان: در جهان امروز، کتابخوانی دیگر صرفاً یک فعالیت تربیتی یا آموزشی نیست؛ بلکه از منظر حقوق فرهنگی، نوعی حق بنیادین کودکان محسوب میشود. بر پایهی اسناد بینالمللی حقوق بشر، از جمله پیماننامه حقوق کودک (۱۹۸۹)، کودکان حق دارند به منابع فرهنگی، ادبی و آموزشی دسترسی داشته باشند و از آنها برای رشد فکری، هویتی و اجتماعی خود بهرهمند شوند. در واقع، «خواندن» نه صرفاً توانایی رمزگشایی از واژهها، بلکه دروازهای به جهان انتقاد، تخیل، آگاهی و آزادی است. اما پرسش بنیادین این است: چرا در ایران، بهرغم پیشینهی کهن کتابت و ادبیات، کتاب در سبد فرهنگی کودکان جایگاه شایستهای ندارد؟
حق فرهنگی کودک بر کتاب: مفهومی فراتر از آموزش رسمی
کتابخوانی یک «حق فرهنگی» است، نه امتیازی اختیاری. مادهی ۳۱ پیماننامه حقوق کودک، دولتها را موظف میداند که شرایط مشارکت کودک در زندگی فرهنگی، هنری و ادبی را فراهم کنند. مادهی ۲۹ نیز بر رشد شخصیت و تواناییهای ذهنی و خلاق کودک تأکید دارد. در کنار اینها، ماده ۱۵ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأکید دارد که همه افراد، از جمله کودکان، حق دارند از فرهنگ مشارکتپذیر بهرهمند شوند.
بنابراین، هرگونه غفلت از گسترش عادلانهی دسترسی به کتاب، بهویژه در میان کودکان مناطق محروم، نوعی نقض حقوق فرهنگی به شمار میرود. این مسئله تنها جنبهی فرهنگی ندارد، بلکه بازتابی از نابرابری اجتماعی، فقر فرهنگی و ضعف سیاستگذاری فرهنگی نیز هست.
چرا کتاب از زندگی کودکان ایرانی عقب مانده است؟
تحقیقات میدانی و آماری، از جمله گزارشهای رسمی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، انجمن فرهنگی ناشران کودک، مرکز آمار ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، نشان میدهد که شاخص «سرانهی مطالعهی غیردرسی کودکان» در ایران، پایینتر از میانگین منطقهای و جهانی است.
برخی از دلایل اصلی این افول عبارتند از:
۱. فقر اقتصادی و اولویتهای معیشتی خانوادهها: در شرایطی که بسیاری از خانوادهها با دغدغههای معیشتی مواجهاند، کتاب عملاً به کالایی لوکس بدل شده است.
۲. ضعف نظام آموزشوپرورش در پرورش لذت خواندن: تمرکز صرف بر کتب درسی و آزمونمحوری، علاقهی طبیعی کودکان به خواندن آزاد را تضعیف کرده است.
۳. رشد بیرویهی سرگرمیهای دیجیتال بیمحتوا: شبکههای اجتماعی، ویدئوهای کوتاه و بازیهای موبایلی بدون محتوای فرهنگی، زمان کودکان را تسخیر کردهاند.
۴. نابرابری در دسترسی: کودکان مناطق روستایی و کمبرخوردار کمتر از سایرین به کتابخانهها یا نمایشگاههای کتاب دسترسی دارند.
مسئولیت دولت در قبال حق بر کتابخوانی: از سکوت تا سیاستگذاری
دولتها، بهویژه در نظامهای حقوقی متعهد به میثاقهای بینالمللی، موظفاند شرایط لازم برای تحقق حق فرهنگی کودکان را فراهم کنند. این مسئولیت، تنها به برپایی چند کتابخانه یا برگزاری نمایشگاه کتاب محدود نمیشود. سیاستگذاری فرهنگی باید پیوسته، هدفمند، عدالتمحور و کودکمحور باشد.
در حال حاضر، هیچ برنامهی جامع و ملی برای ترویج کتابخوانی در میان کودکان تدوین و اجرا نشده است. حتی «برنامه جامع کتابخوانی کودک و نوجوان» مصوب شورای عالی فرهنگی کشور، بیشتر در حد شعار باقی مانده و ضمانت اجرایی روشنی ندارد. تجربهی موفق کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن و حتی ترکیه نشان میدهد که تدوین «سیاست ملی کتاب کودک» با تخصیص یارانهی هدفمند و استفاده از ظرفیت مدرسه و خانواده، نتایج ملموسی در رشد مطالعه به بار میآورد.
نقش خانواده و رسانه: شریک یا غایب در احیای کتابخوانی؟
فرهنگ مطالعه در کودک، در بستر خانواده و از طریق تقلید، تشویق و مشارکت شکل میگیرد. اما در بسیاری از خانوادههای ایرانی، والدین خود اهل مطالعه نیستند یا کتابخوانی را یک امر ثانویه و غیرضروری میدانند. افزون بر آن، رسانهی ملی و سایر نهادهای فرهنگی نیز به جای ترویج کتاب، عمدتاً سرگرمیهای سبک، غیرانتقادی و کمعمق را به کودکان ارائه میدهند. رسانهها میتوانند با تولید برنامههایی با محور کتاب، معرفی نویسندگان و داستانهای الهامبخش، و ایجاد رقابتهای خلاقانه بین کودکان، ذائقهی فرهنگی نسل نو را ارتقاء دهند.
راهکارهایی برای بازگرداندن کتاب به قلب فرهنگ کودک ایرانی
بر پایهی تحلیلهای فوق، پیشنهادهای زیر برای احیای حق فرهنگی کودکان در حوزهی کتابخوانی ارائه میشود:
۱. تدوین و اجرای سیاست ملی کتاب کودک با رویکرد حقوق فرهنگی.
۲. تخصیص یارانهی مستقیم به خانوادهها برای خرید کتاب کودک.
۳. ادغام کتابخوانی در برنامهی درسی بهعنوان «مهارت زندگی».
۴. توسعهی کتابخانههای سیار در مناطق محروم با حمایت شهرداریها.
۵. تولید محتوای جذاب کتاب کودک با بهرهگیری از ادبیات ملی و مدرن.
۶. افزایش بودجه نهاد کتابخانهها و حذف واسطههای ناکارآمد توزیع.
۷. راهاندازی کمپینهای سراسری کتابخوانی با حمایت هنرمندان و چهرههای محبوب.
۸. توسعهی همکاری با سمنهای فعال در حوزه کودک برای ترویج کتابخوانی.
کتاب، زبان مشترک کودکان با آینده
کتابخوانی، زبان آیندهنگری، نقاد بودن، خلاق زیستن و هویتسازی است. کودکی که کتاب نمیخواند، در آینده نیز نمیتواند شهروندی مسئول، آگاه و مشارکتپذیر باشد. از اینرو، غفلت از حق فرهنگی کودکان در حوزهی کتاب، بهنوعی غفلت از آیندهی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور است.
وظیفهی دولت، نهادهای آموزشی، خانوادهها و رسانهها این است که در برابر این بحران خاموش، بیتفاوت نباشند. فرهنگ کتابخوانی، نه یک انتخاب، که یک ضرورت تمدنی است. تا وقتی کودک ایرانی به جای کتاب با صفحهی گوشی انس بگیرد، و بهجای قهرمانان قصه با سلبریتیهای مجازی بزرگ شود، نمیتوان از آیندهای روشن برای ایران فرهنگی سخن گفت.
نظر شما