سرویس فرهنگ و نشر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امیررضا اصنافی، دانشیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی: در روزگاری که جهان با سرعتی بیسابقه در مسیر تحولهای فناورانه، اطلاعاتی و ارتباطی پیش میرود، تأمل در ارزشهای بنیادین فرهنگ انسانی بیش از هر زمان ضروری به نظر میرسد.. به ویژه اینکه نگرش ما نسبت به کتاب، این پدیده تمدنساز چالش برانگیز شود.
اخیراً از استاد فرهیختهای مطلبی خواندم که طی آن عنوان شده بود که دعوت به کتابخوانی سنتی، دعوت به عقبماندگی است. به عنوان یک کتابدار و معلم این حوزه و کسی که کتابداران جوان این سرزمین را تربیت میکند خیلی به این مسئله فکر کردم. اول اینکه متوجه نشدم مفهوم کتاب سنتی و کتابخوانی سنتی چیست؟ کتاب، یک محمل اطلاعاتی است. سنتی و مدرن ندارد. مگر اینکه بگوییم قالب آن فیزیکی و الکترونیکی است.
در هیچ کتابخانهای از جهان، کتاب فیزیکی و مطالعه آن را سنتی نمیخوانند. حتی جوامعی که مبدع فناوری کتاب الکترونیکی بودهاند. کتابخوانی سنتی و کتاب سنتی یک گزاره است که نهتنها از نظر علمی و فرهنگی نادرست است، بلکه میتواند موجب برداشتهای غلط در جامعه و تضعیف جایگاه کتاب، مطالعه و جریان اندیشه شود. کتاب نه نشانه عقبماندگی است و نه متعلق به دوران پیشاصنعتی؛ بلکه محور تحول فکری، بنای تمدنها و سرچشمه نوآوریهای بزرگ در طول تاریخ بوده و همچنان هست.
دعوت به خواندن کتاب از نوع کهکشان گوتنبرگیاش، دعوت به تفکر، درک عمیق، تحلیل و تأمل است؛ ویژگیهایی که در عصر دیجیتال بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن هستیم. فناوری میتواند به ما سرعت ببخشد، اما تنها اندیشه است که به حرکتمان جهت میدهد. اگر خواندن کتاب را عقبماندگی بدانیم، باید پذیرفت که تمدن بشری، علوم، فلسفه، حقوق، آزادیهای مدنی، دستاوردهای دانشگاهی و حتی فناوری امروز بر پایه همان عقبماندگی بنا شده است!
کتاب، حامل تمدن و حافظ حافظه جمعی است. تاریخ نشان میدهد پیشرفت هیچ جامعهای بدون انتقال دانش مکتوب ممکن نبوده است. کتاب نخستین رسانهای است که اجازه داد فکر فراتر از مرزها و نسلها منتقل شود. اگر از سنت سخن میگوییم، باید بدانیم سنت به معنای پایداری در حکمت تاریخی است، نه جمود فکری. اتفاقاً کتابخوانی راهی است برای عبور از جمود و ورود به حوزه اندیشه انسانی.
تمام انقلابهای علمی و فکری بزرگ از دل کتاب آغاز شدهاند. گالیله، کانت، ابنسینا، فارابی، دکارت، نیوتن، مارکس، داروین، راسل، پوپر، هابرماس، هانا آرنت، شهید مطهری، علامه طباطبایی و صدها اندیشمند دیگر، جهان امروز را با کتابهایشان تغییر دادند، نه با پستهای شبکههای اجتماعی که البته این مسئله هم به معنی حذف و ندید گرفتن رسانه های جدید نیست ولی به هر حال، فرق است بین سوگیری فناورانه و تفکر انسانی.

تحولات فناورانه ارزشمند و ضروری هستند. اما خطای رایج در عصر دیجیتال، فناوریزدگی و توهم دانایی و اگاهی به واسطه غرق شدن در فناوری است؛ یعنی تصور اینکه ابزارهای فناورانه جایگزین تفکر میشوند. این خود می تواند منجر به شکاف اطلاعاتی و نیز جهل محنت زا شود. مطالعه در قالب کتاب، چه چاپی و چه دیجیتال، یک فرآیند تدریجی و عمیق است که منجر به درک ساختارمند میشود.
مصرف اطلاعات در شبکههای اجتماعی عمدتاً سطحی، پراکنده و هیجانی است. فناوری میتواند سرعت انتقال اطلاعات را بالا ببرد، اما نمیتواند کیفیت فهم را تضمین کند. برای همین سازمان یونسکو، اتحادیه بینالمللی کتابخانهها و حتی مجامع جهانی حوزه هوش مصنوعی، همچنان سواد خواندن و مطالعه عمیق را مهارت ضروری قرن بیستویکم میدانند.
مطالعه کتاب، تمرین اندیشیدن است از منظر علوم شناختی، مطالعه کتاب اثراتی چون افزایش تمرکز، تقویت حافظه، تحلیل مفهومی، و افزایش توانمندی در حل مسئله دارد. این عمق درک در مصرف شتابزده اطلاعات شکل نمیگیرد.در جهانی که اطلاعات سیال، سریع و گاه سطحی است، دعوت به مطالعه عمیق به معنای دفاع از استقلال اندیشه است.
کتابخوانی نهتنها نشانه عقبماندگی نیست، بلکه شرط توسعه علمی، مسیر شکلگیری شهروندی مسئول، ابزار گفتوگوی بینفرهنگی و پایه دموکراسی معرفتی است. باید بیان داشت که دعوت به مطالعه کتاب، دعوت به عقبماندگی نیست؛ دعوت به آگاهی، تداوم فرهنگی و مسئولیتپذیری اجتماعی است.
اگر قرار است آیندهای بسازیم که در آن انسان همچنان فاعل اندیشه باشد نه مقهور الگوریتمها، باید خواندن را جدی بگیریم. کتاب نه نماد گذشته، که سرمایه آینده است. دعوت به کتابخوانی، دعوت به تأمل، هویتیابی و پیشرفت است.
نظر شما