به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ماریس، اربابان تاریکی کشته شده؟ شاهزادگان نجاتیافته؟ سرزمینهای آزادشده؟ نه، خبری از اینها در این فانتزیها نیست. گاهی زندگی آنطور که میخواهیم پیش نمیرود. قهرمان شکست میخورد. عاشقان میمیرند. آدمبدها پیروز میشوند. اگر حالتان ابری است، اگر دنبال تخلیه عاطفی هستید، اگر نیاز به یک گریه دارید، این رمانهای فانتزی همان نسخهای است که تجویز شده است.

ترانه آشیل – مادلین میلر
در دنیای کتابهای غمانگیز، ترانه آشیل دقیقاً همان تعریفیست که باید از غم داشت. اقتباسی از ایلیاد، شاهکار تراژدینویسان باستان، که داستان دو یارِ جدا نشدنی را از دوران کودکی تا مرگشان در جنگ تروآ دنبال میکند. با اینکه گمان میرود مرگ یکی از آنها پایان داستان غمگین باشد ولی در پنجاه صفحه دیگر احتمالاً گریه خواهید کرد.

دوربین کهربایی – فیلیپ پولمن
پایان سهگانه نیروهای اهریمنیاش، با درسی جانسوز: گاهی عشق کافی نیست. دو نوجوان از دنیاهای موازی، لیرا و ویل، طی ماجراجوییشان برای نابودی خدایی ظالم، عاشق هم میشوند. اما در پایان، به دلایلی پیچیده، ناچارند به دنیای خود بازگردند و هرگز همدیگر را نبینند. وداع آخرشان اشکبار است؛ جایی که زمین از بارانی خیس شده که از دنیای دیگر آمده است.

تیگانا – گای گوریل کی
در دنیای فانتزی غمانگیز، کمتر کسی به پای گای گوریل کی میرسد. تیگانا، اوج هنرش در آفرینش اندوه است. کشوری که بهدست یک جادوگر ملعون طوری طلسم شده که همه فراموشش کردهاند. این رمان سوگوارهای است برای فرهنگی محو شده، روایتی از دردِ نسلی که وجودش از حافظه جهان پاک شده است.

گرندل – جان گاردنر
این رمان از آنهایی نیست که باعث گریه شوند، بلکه از آنهاییست که باعث میشوند با حسی سنگین، سرتان را تکان دهید. گرندل، بازگویی داستان بیوولف از زاویه دید هیولایی منزویست که فقط میخواهد کسی دوستش داشته باشد. اما نمیداند چطور این خواسته را بیکشت وکشتار بیان کند. دوستیاش با اژدها هم کمکی به حالش نمیکند.

محبوب – تونی موریسون
این اثر برجسته تونی موریسون، فانتزی تاریخیای است الهامگرفته از داستان واقعی زنی برده بهنام مارگارت گارنر که برای نجات دخترش از بردگی، او را کشت. قهرمان داستان زنی رها شده از اسارت، اما هنوز اسیر گذشته، و روح دختری که نامش همان واژه حک شده بر سنگ قبر است. نثر رمان چنان زیبا و دردناک است که مثل سوزنی در قلبتان مینشیند.
برج تاریک: جادوگر و شیشه – استیون کینگ
روایت داستان از زبان رولند، هفتتیرکش جوان، در شبنشینی گرد آتش، داستان نخستین عشقش را بازگو میکند. سوزان دلگادو، دختری که در دل رولند لانه کرده بود، سرنوشتی شوم داشت. مرگ او نه فقط قلب رولند، بلکه روحش را به تکهای چرم خشک تبدیل کرد.

سهگانه فارسیر – رابین هاب
با شاگرد قاتل آغاز میشود. فیتز چیوالری، پسر نامشروع شاه آینده، از همان کودکی مجبور میشود در سایهها برای خانوادهای که تحقیرش میکند، مأموریتهای خونین انجام دهد. فیتز جادو دارد، اما از آن میترسند. نه آوازهای دارد، نه عاشقی در کنارش. فقط وظیفه، درد، و فراموشی. این داستان پسریست که همه چیزش را به پادشاهی داد، بیآنکه در بهای آن چیزی جز رنج بگیرد.

فرزندان هورین – جی.آر.آر. تالکین
اگر ارباب حلقهها لحظات اندوهناکی دارد، فرزندان هورین تماماً سوگ و اندوه است. داستان تورین تورامبار، بداقبالترین مرد سرزمین میانه. پس از شکست پدرش، خاندانش دچار نفرین مورگوت میشود. تورین، هرقدر هم که بجنگد یا فرار کند، تقدیر شوم را از خودش نمیتواند دور کند.

هیولایی فرا میخواند – پاتریک نس
داستان پسر دوازدهسالهای به نام کانر که مادرش سرطان دارد. مدرسهاش کابوس است، خانهاش غمکده. هیولا به سراغش میآید و از او میخواهد تا حقیقت کابوسش را بگوید. داستان این رمان درباره غمِ تدریجی و مرگِ تدریجیتر؛ درباره پذیرش پایان.

غول مدفون – کازوئو ایشیگورو
در انگلستانی مهگرفته و افسانهای، زوجی سالخورده به دنبال پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. پسری که چهرهاش را بهسختی بهیاد میآورند. در سرزمینی که همه چیز در مه فراموشی پنهان شده، آنها درمییابند که شاید گذشته فراموششده، همان بهتر که فراموششده باقی بماند.
نظر شما