به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،نمایشنامه «مدهآ» نخستینبار در سال ۴۳۱ پیش از میلاد بر صحنه رفت، نهتنها یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک یونان، بلکه یکی از درخشانترین نمونههای بازنمایی روان انسان در وضعیتهایی آستانهایست؛ آنگاه که مرز میان عشق و نفرت، وفاداری و انتقام، مهر مادری و خشم زنانه به لرزه درمیآید.
شخصیت محوری این نمایشنامه، زنیست از سرزمین کولخیس به نام مدهآ؛ زنی با اصالت شاهزادگی، با دانش سحر و جادو، و با قلبی که گویی در هیاهوی افسانهها و اسطورهها ساخته شده. او که روزگاری به عشق جیسون – قهرمان افسانهای یونانی – پشت به وطن کرده، خانوادهاش را وانهاده و به او در یافتن «پشم زرین» یاری رسانده بود، حالا در سرزمینی بیگانه، از سوی همان مرد ترک شده است.
جیسون، به طمع قدرت و وصلت با خاندان سلطنتی کورینت، همسر و مادر دو فرزندش را وانهاده تا با دختر پادشاه ازدواج کند. و اینجاست که تراژدی آغاز میشود؛ جایی که عشق لگدمالشده، تبدیل به نفرتی آتشین میشود و مدهآ، از دلِ خشم زنانه، نقشهای هولناک برای انتقام میکشد.
اما آنچه «مدهآ» را تنها یک تراژدی انتقامی نمیسازد، لایههای پیچیدهی روانشناسانه، سیاسی و حتی جنسیتی آن است. اوریپید، برخلاف سنت رایج در آن دوران که زنان را اغلب موجوداتی فرعی یا تابع مردان میپنداشت، در این اثر، زنی را در مرکز صحنه مینشاند که ارادهاش از بسیاری مردان قویتر است.
مدهآ، نه قربانی خاموش، که طراح بیرحم و آگاهِ انتقامیست که در نهایت، نهتنها رقیب عشقیاش بلکه دو فرزند بیگناهش را هم دربرمیگیرد. کاری که نه عقل، که خشم و زخمی عمیق از بیوفایی آن را توجیه میکند. و درست در همین لحظه است که مخاطب، همدل و خشمگین، میان قضاوت و درک، میان انزجار و اندوه، معلق میماند.
اوریپید که به عنوان یکی از سه ستون درامنویسی یونان باستان در کنار آیسخولوس و سوفوکل شناخته میشود، در «مدهآ» از زبان و اسطوره برای ورود به ناخودآگاه جمعی بهره میگیرد. او در این اثر سنتشکنی میکند: قهرمان او یک زن شرقیست، جادوگر است، مهاجر است و در نهایت قاتل فرزندان خویش. اما در عین حال، این زن، انسانیست با رنجی ملموس، با عشقی لگدمالشده، و با صدایی که از دل تاریخ تا امروز، همچنان طنین دارد.
ترجمه غلامرضا شهبازی از این اثر نیز ترجمهای دقیق و زبانی روان دارد که هم به شعر متن اصلی وفادار است و هم حس عاطفی و پرتنش روایت را منتقل میکند. مترجم، بدون آنکه رنگ و بوی کهنگی به زبان بدهد، متن را با فارسی امروز پیوند زده و در عین حال، شأن ادبی متن را حفظ کرده است.
فصل آغازین کتاب، که با نقل قولی مستقیم و کوبنده از مدهآ همراه است، خواننده را بلافاصله با لحن تند و خونچکان شخصیت زن اصلی آشنا میکند. مونولوگهایی که او در آنها سرگذشت خود را روایت میکند، بازتابی از روحی زخمی اما ایستادهاند؛ و دیالوگهایش با دیگر شخصیتها، بهویژه جیسون، از عمق درام میکاهند و آن را به سطحی از تحلیل روانی و اجتماعی ارتقا میدهند.
«مدهآ» تنها یک روایت تراژیک نیست؛ بازتابی از خشم فروخورده زنانیست که در طول تاریخ، یا در سایه ماندهاند یا خشمشان به جنون تعبیر شده. در روزگاری که هنوز هم صدای زنان در بسیاری از نقاط دنیا خاموش یا نادیده گرفته میشود، بازخوانی این اثر، فرصتیست برای بازاندیشی در باب مفاهیم وفاداری، خیانت، عشق و حق انتخاب.
مدهآ شاید هیولا به نظر برسد، اما هیولاییست که اجتماع ساخته، مردی که پیمان شکسته، و فرهنگی که زن را همیشه در حاشیه میخواهد. اوریپید این زن را از حاشیه به متن میآورد و او را به مرکز یکی از تأثیرگذارترین تراژدیهای تاریخ ادبیات مینشاند.
این نمایشنامه، که امروز هم بر صحنههای تئاتر جهان بارها بازآفرینی میشود، سندیست زنده از قدرت درام یونان در نفوذ به جان انسان. اوریپید با هوشمندی، پرسشی بزرگ را در دل مخاطب میکارد: اگر شما به جای مدهآ بودید، چه میکردید؟ سکوت؟ بخشش؟ یا انتقامی به بهای همه چیز؟ «مدهآ» همچنان ما را به فکر وامیدارد، ما را آزار میدهد، ما را به قضاوت وامیدارد و همین است راز ماندگاریاش.
نمایشنامه «مدهآ» نوشته اورپید و ترجمه غلامرضا شهبازی در نوبت سیزدهم ۱۴۰۴ با ۷۶ صفحه به قیمت ۱۵۵ تومان به همت انتشارات بیدگل منتشر شده است.
نظر شما