یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۳
هشدار نویسنده «بازی بی‌پایان» درباره «تنهایی امپراتوری» در عصر فناوری

دیوید فاستر والاس، نویسنده‌ مشهور آمریکایی، طی یک سخنرانی بر ضرورت پرورش علوم انسانی در مواجهه با فناوری‌های پیشرفته تاکید می‌کند و هشدار می‌دهد که اگر این مهارت‌های انسانی بنیادین را از دست بدهیم، در نهایت به تنهایی و بی‌کلامی گرفتار خواهیم شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از امریکن مگزین، در عصر حاضر که فناوری‌های هوش مصنوعی با سرعتی بی‌سابقه در حال پیشرفت و نفوذ در همه ابعاد زندگی ما هستند، اهمیت تأمل و بازاندیشی در ماهیت انسانیت و جایگاه علوم انسانی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. در این میان، سخنان دیوید فاستر والاس در سخنرانی مشهورش «این آب است» به دانش‌آموختگان کالج کنیون، بیش از یک دهه پس از ارائه، همچنان به عنوان چراغ راهی پرنور برای مواجهه با چالش‌های زمانه ما باقی مانده‌اند.

والاس، نویسنده‌ای که با آثار پیچیده و عمیقش، به ویژه رمان «بازی بی‌پایان»، توانست خلأهای روحی و اجتماعی عصر مدرن را با نگاهی عمیق و انسانی واکاوی کند، هشدار می‌دهد که در جهانی که به سرعت به سوی فناوری‌های هوشمند و اتوماسیون پیش می‌رود، خطر از دست دادن توانایی‌های بنیادین انسانی ما یعنی توجه، آگاهی و انضباط وجود دارد. او با اشاره به «تنهایی امپراتوری» و «خودمرکزی عمیق و ذاتی» انسان، ما را به انتخابی آگاهانه فرا می‌خواند: انتخاب نوع فکر کردن و انتخاب موضوعاتی که شایسته‌ی توجه ما هستند.

این پیام والاس، به ویژه در مواجهه با هوش مصنوعی که گاه جایگزین فرآیندهای تفکر، تحلیل و ارتباط انسانی می‌شود، بسیار حیاتی است. تصور دانشگاه آینده‌ای که در آن دانشجویان با هوش مصنوعی شخصی خود آموزش می‌بینند، گرچه به ظاهر کارآمد و نوآورانه است، اما ممکن است به منزوی‌تر شدن فرد و کاهش تعامل انسانی منجر شود؛ اتفاقی که والاس آن را «تنهایی کامل و بی‌نهایت» توصیف می‌کند. در واقع، این روند می‌تواند ما را بیش از پیش به سمت یک جهان سطحی سوق دهد؛ جهانی که در آن ظاهرِ اطلاعات و داده‌ها جایگزین عمق و معنا شده است؛ همان دغدغه‌ای که والاس در رمان «بازی بی‌پایان» با اشاره به هولوگرام‌ها و تکنولوژی‌هایی که «ظاهر را به جای باطن» می‌نشاند، مطرح می‌کند.

از سوی دیگر، والاس باور داشت که ارزش واقعی علوم انسانی نه در مهارت‌های تخصصی یا صرفاً دانش انباشته شده، بلکه در پرورش توانایی‌های انسانی بنیادین است: توانایی تمرکز، توجه دقیق، همدلی و آگاهی از واقعیت‌هایی که همیشه در مقابل چشم ما هستند اما اغلب نادیده گرفته می‌شوند. او آموزش علوم انسانی را فرصتی برای فراگیری «آگاهی ساده» می‌دانست، آگاهی‌ای که می‌تواند ما را از زندگی بی‌توجه و خودمحورانه نجات دهد و به ما امکان دهد حتی در روزمره‌ترین لحظات، مثل انتظار در صف خرید، زیبایی و معنا را ببینیم.

امروز که هوش مصنوعی به شکلی همه‌جانبه در زندگی ما رخنه کرده، این پیام والاس بیش از پیش اهمیت دارد. استفاده بی‌رویه و غیرمنتقدانه از هوش مصنوعی می‌تواند به نابودی مهارت‌های تفکر انتقادی و خلاقیت منجر شود و ما را در چرخه‌ای از مصرف بی‌پایان اطلاعات و سرگرمی‌های مصنوعی گرفتار کند که هرگز اجازه نمی‌دهد به عمق واقعیت برسیم یا با دیگران پیوندی واقعی برقرار کنیم.

در نتیجه، بازخوانی و تامل در آثار دیوید فاستر والاس، به ویژه سخنرانی «این آب است»، فرصتی است برای بازگشت به بنیادهای انسانی که فناوری و هوش مصنوعی هرگز نمی‌توانند جایگزینشان شوند. این آثار به ما یادآوری می‌کنند که تنها از طریق پرورش توجه، آگاهی و انضباط است که می‌توانیم با جهان اطرافمان ارتباط عمیق‌تری برقرار کنیم و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشیم.

برای مجامع علمی، دانشگاه‌ها و هر فردی که دغدغه آینده آموزش و انسانیت را دارد، توجه به این پیام والاس نه تنها ضروری، بلکه حیاتی است. زیرا اگر به راحتی تفکر و انتخاب‌های خود را به ماشین‌ها بسپاریم، خطر گرفتار شدن در «جهنمی» که در رمان «بازی بی‌پایان» ترسیم شده، جدی و محتمل خواهد بود: ذهنی در بند بدن و شرایطی که قادر به بیان و ارتباط نیست، و انسانی که به جای آزادی، در تنهایی و بی‌کلامی محصور شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین