سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - اکرم عباسی: در روزهایی که ایران با تجاوز رژیم صهیونیستی روبهرو شده، لزوم وفاق ملی، همبستگی مردمی و حضور فعال اهالی قلم بیش از همیشه احساس میشود. در این میان، ادبیات نه فقط رسانهای برای روایت رنجها، که حافظه تاریخی ملتها است.
گفتوگو با میکائیل محمدی، نویسنده و پژوهشگر اهل بجنورد، به بررسی نقش ادبیات، ادیبان و نویسندگان در شرایط حساس فعلی اختصاص دارد؛ او بر این باور است که نوشتن، همان قدر که وظیفه است، نوعی ایستادگی در برابر ظلم نیز هست.
ضرورت وفاق ملی در روزهای ملتهب
وی با تأکید بر اهمیت وحدت و وفاق در چنین شرایط خاصی بیان کرد: وفاق ملی همیشه مهم است، اما در موقعیتی که دشمن مستقیم به خاک کشور تجاوز کرده، این وفاق دیگر یک توصیه اخلاقی نیست؛ بلکه ضرورت حیاتی برای دفاع از وطن است و زمانی که نام وطن در میان است آنچه از همه مهمتر است، همین اتحاد میان ملت است.
محمدی با بیان اینکه تاریخ معاصر ایران سرشار از لحظاتی است که مردم با کنار گذاشتن اختلافهای درونی، در برابر دشمن مشترک ایستادهاند؛ گفت: در این روزهای ملتهب نشانههای همبستگی را حتی در خیابانها مشاهده میکنیم.
ادبیات؛ سند زنده مقاومت ملتها در برابر دشمن است
وی تجربه جنگ و تجاوز به سرزمین را همیشه دردناک توصیف کرد و افزود: ادبیات باید آن را روایت کند و بعضیها فکر میکنند ادبیات مقاومت فقط باید در پایتخت نوشته شود، یا فقط از زبان چهرههای ملی روایت شود. در حالی که اتفاقاً ادبیات بومی میتواند مقاومت را انسانیتر و ملموستر روایت کند. وقتی یک مادر ترکمن، یک نوجوان کرمانجی یا یک پیرمرد لر از خانه، فرزند یا روستایش دفاع میکند، این مقاومت، شکل انسانی به خود میگیرد. اگر اهل قلم محلی، این روایتها را ثبت نکنند، بخشی از حافظه جمعی ما برای همیشه از دست خواهد رفت.
نقش و سهم مهم ادبیات بومی در روایات مقاومت و جنگ
محمدی با اشاره به ظرفیتهای ادبیات بومی در بازنمایی مقاومت و وفاق ادامه داد: ما در خراسان شمالی، روایتهای بومی از رنج، مقاومت، فقر و ایستادگی زیاد داریم و این روایتها اگرچه کمتر به زبان رسمی کشور راه یافتهاند، اما بخشی از بدنه زنده این ملت هستند و نویسنده بومی اگر درست روایت کند، میتواند آن لحظههایی را ثبت کند که نویسنده پایتختنشین لمسش نکرده است.
اهالی قلم هم شاهد هستند هم راوی
وی در حمایت صریح نویسندگان از وطن در شرایط بحرانی که باید چه موضعی بگیرند؛ تاکید کرد: اهل قلم یا کنار مردم هستند یا از مردم نیستند. حد وسط ندارد. بیطرفی در برابر ظلم، در برابر حمله به وطن، یک جور انکار هویت است. ما راوی این روزها و راوی درد مردم هستیم؛ اگر ننویسیم، اگر صادقانه روایت نکنیم، در آینده شرمنده تاریخ خواهیم بود.
محمدی تصریح کرد: شعار دادن کار ادبیات نیست؛ مردم شعار را در شبکههای اجتماعی میبینند، اما چیزی که آنها را نگه میدارد، روایت انسانی است. نویسنده باید آن زنی را بنویسد که همسرش خلبان است؛ آن معلمی را که با نگرانی بچهها را به خانه میفرستد، آن مادری را که دلش با پسر سربازش است؛ این روایتها قطعاً ماندگار میشوند.
ادبیات و روایت مقاومت، جای خالی زیاد دارد
وی با اشاره به اینکه ادبیات ما جا برای کار فراوان دارد، گفت: ادبیات ما هنوز از همه ظرفیتهای خود برای تقویت وفاق و ایستادگی بهره نگرفته و ما هنوز خیلی از قصههای مقاومت را ننوشتهایم. هنوز روستاهای مرزی، زنان بیپناه، کودکانی که با ترس بزرگ شدهاند، وارد ادبیات نشدهاند. این وظیفه ماست که این روایتها را پیدا، بازآفرینی و در حافظه جمعی ثبت کنیم.
محمدی بیان کرد: در روزگاری که رسانهها پر از خبر و تحلیل هستند آنچه باقی میماند، صدای راویان واقعی مردم است که وظیفه اهل قلم، فقط نوشتن نیست؛ بلکه روایت حقیقت، تقویت روحیه و ماندگار کردن خاطرهها است.
نظر شما