به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از گاردین، در روزگاری که جملات ساده، پیامهای کوتاه، و انبوه ارتباطات دیجیتال، ساختار زبان را دگرگون کردهاند، نشانههایی همچون نقطهویرگول (؛) در معرض انقراض هستند. مطالعهای تازه کاهش چشمگیر این نشانه در ادبیات انگلیسی را طی دو دهه گذشته نشان میدهد؛ افتی که از تغییرات زبانی، آموزشی و حتی زیباییشناسی در نوشتار حکایت دارد.
نقطهویرگول، این نشانه نحیف اما کارآمد، دیگر محبوب دانشجویان بریتانیایی نیست؛ بخشی از نسلی که شاید یا آن را نمیشناسند یا دیگر به آن نیازی احساس نمیکنند. گویی روح زمانه به سوی سادگی میل میکند. جملههایی کوتاه، ساختاری بیپیچوخم، و نگارشی که با دستورات کلاسیک بیگانه است.
اما آیا این پایان راه است؟ نه الزاماً. چنانکه دادههای گوگل بوکس نشان میدهد، روند کاهش استفاده از نقطهویرگول در سالهای اخیر تا حدودی معکوس شده و نشانههایی از احیای آن دیده میشود. شاید در واکنش به همان یکدستی و شتابزدگی که فضای دیجیتال تحمیل کرده، بار دیگر نیاز به ظرافتهای نگارشی احساس شده است.
این در حالی است که بزرگان ادبی، از ویرجینیا وولف تا دانا تارت، همیشه این نشانه را ابزاری برای تنفس جمله، ظرافت معنایی، و پیوند اندیشهها دانستهاند؛ چیزی فراتر از یک قاعده نگارشی: ابزار موسیقی در متن.
و شاید همین حقیقت است که نقطهویرگول را، با همه انزجارها و شیفتگیهایی که برانگیخته، به یکی از جذابترین نمودهای نزاع میان «معنا» و «فرم» در زبان تبدیل کرده است. چرا که در نهایت، زبان ادبی همانقدر که ابزار انتقال فکر است، نمایشگاهی از سلیقه، دقت و شجاعت نویسنده نیز هست.
پرسش اصلی اینجاست: آیا ادبیات امروز جرات بازی دوباره با چنین نشانههایی را دارد؟ یا محکوم است که تنها از پشت شیشه نوستالژی، نقطهویرگول را تماشا کند؟
نظر شما