سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرضیه نگهبان مروی: ناهید طباطبایی، نویسنده و مترجم ایرانی، متولد ۱۳۳۷ در تهران است. او که کودکی و نوجوانیاش را در جنوب ایران گذرانده، دانشآموخته ادبیات دراماتیک و نمایشنامهنویسی از مجتمع دانشگاهی هنر است. طباطبایی با نگاهی ظریف و اغلب طنزآمیز به دغدغههای زنان و چالشهای زندگی روزمره آنها میپردازد و توانسته تصویری واقعی و عمیق از دنیای زنانه خلق کند. او علاوه بر نویسندگی، در ترجمه آثار نویسندگان برجستهای چون ویرجینیا وولف و ادوارد آلبی مهارت دارد. طباطبایی در حوزه سینما و تلویزیون نیز فعالیت کرده و برخی از آثارش، مانند رمان «چهل سالگی»، به فیلم سینمایی تبدیل شدهاند. او هماکنون مدیر نشر دید و سردبیر مجموعه کار اول نشر خجسته است و داور جوایز ادبی معتبر مانند صادق هدایت، گلشیری و جشنواره ادبی اصفهان هم بوده است.
از آثار برجسته طباطبایی میتوان به رمان «چهل سالگی» اشاره کرد که روایتی شاعرانه از بحران میانسالی زنی به نام آلاله ارائه میدهد و براساس آن فیلمی هم به کارگردانی علیرضا رئیسیان ساخته شده است. مجموعه داستان «بانو و جوانی خویش» (۱۳۷۱)، «جامهدران» که براساس آن نیز فیلم ساخته شده، «حضور آبی مینا»، «خنکای سپیدهدم سفر»، «آبی و صورتی»، «برف و نرگس»، «ستاره سینما» و «سور شبانه» از دیگر آثار او هستند. آثار طباطبایی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، بلغاری و ترکی ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفتهاند. او با قلم روان و توصیفات دقیق خود، جایگاهی ویژه در ادبیات معاصر ایران دارد و توانسته با داستانهایش مخاطبان زیادی را جذب کند.
طباطبایی امسال با رمان تازهاش، «شصتسالگی» که در نشر چشمه منتشر شده، در نمایشگاه بینالمللی تهران حضور دارد. او در این رمان به مسائل زنان در آستانه سالخوردگی میپردازد. در سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران، ناهید طباطبایی دقایقی مهمان غرفه خبرگزاری کتاب (ایبنا) بود. با او در روز حضورش در نمایشگاه، گفتوگویی کردیم که میخوانید:
لطفاً درباره آخرین اثر خود، رمان «شصتسالگی»، توضیح دهید.
این رمان از نظر ساختاری تا حدی شبیه به کتاب «چهلسالگی» است. داستان آن درباره زندگی زنی شصتساله است که وقایع دوران انقلاب را تجربه کرده و در آن زمان دانشجو بوده است. داستان به سرنوشت دوستان این شخصیت و اتفاقاتی که در زندگیشان رخ داده میپردازد. فضای داستان در تهران میگذرد و به شرایط کنونی جامعه ما مرتبط است. در حالی که «چهلسالگی» بیشتر بر بحرانهای شخصیتی و روانی فردی تمرکز دارد، «شصتسالگی» به بحرانهای اجتماعی میپردازد؛ بهویژه به دورهای که با انقلاب همراه بوده و ارزشها بهسرعت تغییر کردهاند و این باعث گیجی، سردرگمی و ترس در افراد شده است.
طنز یکی از ویژگیهای آثار شماست. آیا در کتاب «شصتسالگی» هم از طنز استفاده کردهاید؟
بله، در این کتاب نسبت به آثار دیگرم، عنصر طنز پررنگتر است. هدفم از استفاده از طنز، تلطیف فضای خشن و آزاردهنده داستان بود. یکی از شخصیتهای کتاب یک جوکر است که روی صحنه جوک میگوید، اما تضاد میان سخنان طنزآمیز او و زندگی درونیاش، خود به موضوعی در داستان تبدیل میشود.
نقش طنز در ادبیات معاصر ایران و جهان چیست؟
طنز در ادبیات، ابزاری قدرتمند برای بیان شرایط دشوار است. در ادبیات معاصر ایران، گاهی آثار بیش از حد جدی و عبوس شدهاند، اما طنز میتواند این فضا را تعدیل کند. طنز به نویسنده کمک میکند تا موضوعات حساس را به شکلی غیرمستقیم و بدون مواجهه با سانسور بیان کند. در ادبیات ایران، از گلستان سعدی تا آثار عبید زاکانی، ایرج میرزا و بهرام صادقی، طنز همواره حضوری زیرپوستی یا آشکار داشته است. در ادبیات جهان نیز، نویسندگانی مانند مارسل پروست در رمان «در جستجوی زمان ازدسترفته» با نگاهی طنزآمیز به شخصیتها و جامعه پرداختهاند. طنز نیازمند هوش، نکتهسنجی و ریزبینی است و اثری دلچسبتر و مؤثرتر خلق میکند. البته متأسفانه در برخی فیلمهای سینمایی ایران، طنز به شوخیهای سخیف، احمقانه و گاهی جنسیتی تقلیل یافته است.
نظر شما درباره تقسیمبندی ادبیات به زنانه و مردانه چیست؟
من به تقسیمبندی ادبیات به زنانه و مردانه اعتقادی ندارم. ادبیات، ادبیات انسانهاست و نویسنده را نمیتوان صرفاً به زن یا مرد بودن محدود کرد. به نظر من هیچ مردی صد در صد مرد نیست و هیچ زنی هم صد در صد زن نیست. جنسیت نویسنده به فرهنگ و محیطی که در آن رشد کرده بستگی دارد. بسیاری از آثار نویسندگان مرد چنان نوشته شدهاند که گویی یک زن آنها را نوشته و برعکس. این نشاندهنده تأثیر فرهنگ و محیط بر خلق اثر است.
نظرتان درباره نمایشگاه کتاب امسال چیست؟
به نظرم نمایشگاه کتاب امسال نسبت به سالهای گذشته رونق کمتری داشته است. فضا، محیط و بازدیدکنندگان با سالهای قبل، قدری متفاوت بودند. با این حال، تجربه جالبی داشتم؛ چند نفر، از جمله دو پسربچه، کتابم را برای مادرانشان خریدند که برایم بسیار لذتبخش بود.
آیا تجربهای از نمایشگاههای کتاب گذشته دارید؟
بله، زمانی که رئیس کتابخانه سازمان صنایع ملی بودم، هر سال به نمایشگاه بینالمللی کتاب میرفتم. در آن زمان، از غرفههای کتابهای خارجی، بهویژه کتابهای فنی، خرید میکردم و فضای نمایشگاه را بسیار دوست داشتم. حال و هوای آن دوره برایم نوستالژیک است، اما برای سایر جنبههای کارم دلتنگ نیستم، زیرا کار کردن بسیار دشوار بود.
بیشتر چه نوع کتابهایی میخرید؟
من عمدتاً رمان و داستان کوتاه میخرم، بهویژه آثاری که به حرفهام مرتبط باشند. در حال حاضر، به دلیل کیفیت پایین برخی ترجمهها، ترجیح میدهم کتابهایی را خریداری کنم که خودم خواندهام یا توسط مترجمان معتبر مانند مژده دقیقی، گلی امامی، محمود حسینیزاد، قاضی یا بهآذین ترجمه شده باشند.
چه کتابهایی برای خرید پیشنهاد میکنید؟
من گزیده داستانهای کوتاه نویسندگان برجسته را با ترجمههای مترجمان خوب، از جمله مترجمانی که نامشان را بردم، پیشنهاد میکنم.
آیا در نمایشگاه کتاب امسال برنامه و نشست و فعالیت خاصی داشتید؟
خیر، فعالیت خاصی نداشتم. تنها به غرفه ناشرم، نشر چشمه، سر زدم. معمولاً کتابها را از طریق اینستاگرام یا منابع دیگر رصد میکنم و سفارش میدهم.
نظر شما