به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): مرلوپونتی فیلسوفی آسانفهم نیست. هم به دلیل غرابت و پیچیدگی اندیشه، و هم در نتیجه نثر موجزش. به این دو، تعدد و گاه پراکندگی جنبههای فکری او را نیز باید افزود.
در «مرلوپونتی»، نویسنده ضمن پرهیز از در افتادن به این پراکندگی، کتاب را بر اساس هستههای اصلی تفکر مرلوپونتی تنظیم کرده است؛ پدیدارشناسی ادراک، بدنمندی، مکان و زمان، دیگری و جامعه و تاریخ، و هنر و ادراک.
در فصل اول، آوردن شرحی مختصر از زندگی فیلسوف در زمینه تاریخیاش، در فهم کلی آرای او، به ویژه در فهم مضامین «دیگری و جامعه و تاریخ» سودمند افتاده است. در فصلهای دوم و سوم ایده اصلی پدیدارشناسی مرلوپونتی به سادگی و روشنی و در عینحال با رعایت دقت فلسفی تشریح شده است؛ یعنی ترکیب صورتی از ابژکتیویسم با سوبژکتیویسم. فصل چهارم را میتوان نقدی بر ابژکتیویسم تجربهگرایانه و تفکر علی دانست. در فصل دیگری، نویسنده بر نظریه مرلوپونتی در باب مکان و زمان، که مبتنی بر نقد مفهوم کلاسیک نیوتنی مکان و زمان است، شرحی استادانه نوشته است. موضوع فصل آخر، خصلت پدیدارشناسانه هنر مدرن است که بسیار خواندنی است و به فهم کلی اندیشه پدیدارشناختی مرلوپونتی کمک کرده است.
نظر شما